آیا برقراری رابطه با آمریکا اشکال شرعی دارد؟

پرسش:

روابط تجاری و سیاسی با امریکا چه مستقیم و چه غیر مستقیم جایز است؟ اگر جایز نیست کشور دیگر با امریکا رابطه داشته باشد و ما هم با ان کشوری که با امریکا رابطه دارد رابطه داشته باشیم اشکال دارد؟ مثلا اگر در کشور کانادا یک محصول امریکایی باشد ان محصول را می شود از کشور کانادا خرید؟ در صورتی که جایز نباشد فیلم های امریکایی که از تلویزیون پخش می شود یا ادم از بیرون می خرد، دیدن این فیلم ها جایز نیست؟

 پاسخ:

با سلام و سپاس از مکاتبه و ارتباط شما

در ابتدا به بحث از روابط با آمریکا می پردازیم ودرپایان به حکم استفاده از محصولات آمریکایی می پردازیم.

برقراری روابط ایران با امریکا جایز بوده وحرام نیست از این رواست که بار ها مساله روابط این دوکشور مطرح بوده ومو افقان ومخالفان داشته است وامروزه نیز این مساله به صورت جدی تری مطرح شده است—.

البته بر قراری روابط ایران با امریکا مبتنی بر رعایت اصول وشرایط می باشد توضیح اینکه:

در مورد اين كه با چه كشورهايى بايد روابط سياسى داشته باشيم و با چه كشورهايى نياز به ارتباط نيست و اين كه روابط در چه سطحى قرار بگيرد همه با اصول سياست خارجى كشورمان كه منعكس در قانون اساسى مى‏باشند و الهام گرفته  از قوانين اصيل اسلامى است.
 قرآن مجيد مى‏فرمايد: لن يجعل‏اللّه‏ للكافرين على المؤمنين سبيلاً؛(1) خداوندسلطه كافرين را بر مسلمانان مجاز نمیداند.

  بنابراين به حكم آيه شريفه مسلمانان بايد با هرگونه سلطه خارجى مقابله نموده و استقلال كامل خود را در عرصه سياسى، نظامى، اقتصادى و... حفظ كنند.
 و يا روايت گهربار پيامبر اكرم(ص) كه مى‏فرمايند: من سمع رجلاً ينادى يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلمو يا اين روايت من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم(2)

بنابراين مسلمانان جهان همگى امت واحد وداراى سرنوشت مشترك‏اند، پس بر آنان لازم است كه غم‏خوار يكديگر باشند و در مشكلات همديگر را يارى رسانند ودشمنان را از خود طرد نمايند  لذا  اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در برقراري ارتباط با كشورهاي ديگر: معمولا" يك هدف عمده دارند وآن تأمين و حفظ مصالح و منافع كشور است ولي نظام جمهوري اسلامي ايران از آنجا كه برخواسته از منابع اصيل الهي و اسلامي مي باشد, تنها به منافع مادي كشور خود در برقراري روابط با ساير كشورها بسنده نمي كند بلكه در اين زمينه از جايگاه انساني اسلامي مي نگرد.

 فصل دهم قانون اساسي اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را اينگونه بيان مي دارد: تأكيد بر وحدت ملل اسلام با استفاده از آيه كريمه ((ان هذه امتكم امه واحده و انا ربكم فاتقون )) (3)و جلوگيري از سلطه جويي و سلطه گري براساس حفظ استقلال و تماميت ارضي كشورو دفاع از مبارزه حق طلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين , احترام به اصل منع مداخله در امور داخل كشورها و... بر اين اساس جمهوري اسلامي ايران ضمن رعايت ارزش هاي الهي فوق و دفاع از حقوق مسلمانان , سعي در برقراري و گسترش روابط خود براساس اصل عدم مداخله , رعايت احترام متقابل , حضور پرقدرت و با عزت در صحنه بين الملل , با ديگر كشورها نموده است كه در اين راستا اولويت به برقراري روابط با كشورهاي اسلامي و سپس به كشورهاي كافر غير متخاصم كه در امور داخلي ايران مداخله ننمايند..

 نكته قابل توجه اين كه روابط با ساير كشورها يك امر در حال تغيير و تحول است مثلا" در مورد روابط با شوروي روابط ما حالات گوناگون داشته در اوايل انقلاب به دليل تلاش شوروي براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران و مداخله در مسايل داخلي ايران , حمله به افغانستان و... حالت خصمانه اي بر عليه شوروي داشت و همان برخوردي را كه ما الان با آمريكا داريم در آن زمان با اتحاد جماهير شوروي داشتيم و شعار مرگ بر شوروي , در كنار شعار مرگ بر آمريكا جاي داشت و سياست هاي خصمانه شوروي مورد انتقاد شديد مسؤولين نظام , مطبوعات , افكار عمومي ملت ايران قرار داشت .

 اما از زماني كه شوروي در سياست خارجي خود نسبت به ايران تجديد نظر كرد (خصوصا" بعد از فروپاشي شوروي) و حالت مخاصمه و محاربه جاي خود را به همكاري و احترام متقابل داد. ما نيز سياست خارجي خود را در اين زمينه تغيير داده و در صدد گسترش روابط تجارب اقتصادي , نظامي و... درآمديم و شعار مرگ بر شوروي نيز كنار گذاشته شد قانون اساسى نيز اصول سياست خارجى كشورمان را چنين مقرر داشته است:  

اصل 152: سياست خارجى جمهورى اسلامى ايران براساس نفى هرگونه سلطه‏جويى و سلطه‏پذيرى، حفظاستقلال همه جانبه و تماميت ارضى كشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‏هاى سلطه‏گر وروابط صلح‏آميز متقابل با دول غيرمحارب استوار است.

   اصل 153: هرگونه قرارداد كه موجب سلطه بيگانه بر منابع طبيعى و اقتصادى و فرهنگى، نظامى و... گردد ممنوع است.

   اصل 154: سعادت انسان در كل جامعه بشرى را آرمان خود مى‏داند و استقلال آزادى و حكومت حق و عدل راحق همه مردم جهان مى‏شناسد بنابراين در عين خوددارى در امور داخل ملت‏هاى ديگر از مبارزه حق‏طلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هر نقطه از جهان حمايت مى‏كند.
    بنابراين مسؤولين نظام موظف به در نظر گرفتن اين اصول و تنظيم روابط با ديگر كشورها بر مبناى آن مى‏باشد.حضرت امام خمينى نيز زمانى كه در پاريس بودند،

در پاسخ يكى از خبرنگاران خارجى درباره روابط خارجى نظاماسلامى به ويژه رابطه با آمريكا فرمودند: اساس ما مبتنى بر حفظ احترام متقابل است و بنابراين غير از اسرائيل كه غاصب است هر كشورى كه حقوق ملت ما را به رسميت بشناسد و به آن احترام بگذارد با وى روابط مسالمت‏آميزخواهيم داشت.

   اما از آنجا كه سياست خارجى آمريكا مبتنى بر سلطه‏جويى و مداخله در امور داخلى كشور ما وعزم بر نابودى انقلاب اسلامى ايران مى‏باشد، برقرارى رابطه به هيچ وجه با منافع ملى و مصالح كشور سازگار نبوده واصول اسلامى و قانون اساسى نيز آن را نمى‏پذيرد. بر اين اساس مهمترين دلايل مسؤولين براى عدم ارتباط با آمريكاعبارتند از:
    1- ميان ايران و آمريكا ديوارى از بى‏اعتمادى وجود دارد كه مسؤول مستقيم آن آمريكاست. آمريكا با انجامكودتاى 28 مرداد 1332 و سپس تحميل قانون ننگين كاپيتالاسيون، حمايت از حكومت شاه در جريان انقلاب وبكارگيرى انواع روش‏هاى استعمارگرانه و تهديدآميز پس از پيروزى انقلاب، نظير حمله طبس، كودتاى نوژه، محاصرهاقتصادى، حمايت از تجزيه‏طلبى، اعمال فشارهاى خارجى، تضعيف توان ملى، اعمال تحريم‏هاى گسترده و... ابعادديوار بى‏اعتمادى را بلندتر نموده است و برقرارى روابط با وجود ديوار بى‏اعتمادى امرى كاملاً غيرمنطقى و بى‏ثمراست و اگر آمريكا خواهان ايجاد رابطه است بايد ابتدا گام‏هاى مؤثرى براى از ميان برداشتن ديوار بى‏اعتمادى بردارد.
    2- ماهيت مناسبات آمريكا با ايران همواره سلطه‏گرانه و استعمارى بوده است. ملت ايران پس از پيروزى انقلاباسلامى به هيچ وجه خواهان تداوم چنين مناسباتى نمى‏باشد، بنابراين لازم است تا آمريكا تعريف خود را از مناسبات آينده با ايران به صورت شفاف بازگو كند.
    3- قطع رابطه ميان ايران و آمريكا توسط واشنگتن به وقوع پيوست و دشمنى‏هاى آمريكا در طول 21 سال گذشته ادامه داشته است. بنابراين مذاكره با آمريكا در چنين شرايطى فاقد هرگونه دستاورد مثبت خواهد بود و ثمرى عايدملت ايران نخواهد كرد، زيرا كه آمريكايى‏ها خواهند كوشيد تا به چيزهايى كه از طريق سياست‏هاى دشمنانه،تهديدآميز، خشونت‏بار و براندازانه دست نيافتند اين بار از طريق مذاكره دست بيابند.
    4- عقلانيت سياسى و تاريخ روابط و مناسبات بين‏الملل حكم مى‏كند كه اگر آمريكا به واقع خواهان مذاكره وبرقرارى روابط صادقانه با ايران است بايد مواضع خود را در قبال مطالبات عقلانى و به حق جمهورى اسلامى ايران مشخص نمايد كه عبارتند از:
الف) سياست‏هاى خصومت‏آميز آمريكا عليه ايران در اشكال تحريم و تهديد پايان يابند.
ب ) آمريكا در امور داخلى ايران دخالت نكند.
ج ) اموال و دارايى‏هاى بلوكه شده ايران در آمريكا را آزاد كند.
د ) برخوردهاى تبعيض‏آميز و جنگ روانى عليه ايران خاتمه دهد.
ه ) مواضع خود را نسبت به مناسبات گذشته و آينده روشن كند.
و ) به حقِ حاكميت ملت ايران براى تعيين سرنوشت خويش احترام بگذارد.
ز ) ضديت با اسلام را رها كند و از موضع برابر با جمهورى اسلامى ايران برخورد نمايد.
    5- طرح موضوع مذاكره ميان ايران و آمريكا امرى تكرارى است، هرگاه كه احساس مى‏كند كه حريف ضعيف شدهاست پيشنهاد مذاكره را مطرح مى‏نمايد و شرط‏هايى را مطرح مى‏نمايد كه نشانگر خوى استبكار آمريكا است از قبيلبه رسميت شناختن اسرائيل، عدم حمايت از مبارزان لبنانى و فلسطينى، عدم مخالفت با صلح خاورميانه، انحلال كليه نهادهايى كه بعد از انقلاب به وجود آمده‏اند نظير سپاه پاسداران و برقرارى حكومت سكولار در ايران و حذف اسلاميت از جمهوريت وعدم بهره گیری از انرزی هسته ای و...
    6- ايران در شرايط كنونى پرچمدار پايگاه اعتقادى مبارزه عليه استكبار جهانى و صهيونيسم بين‏المللى است و سدمحكمى در برابر ظلم ظالمان و ستمگران به مستضعفان جهان است و از آنجا كه ملت‏هاى مظلوم دنيا به مواضع ايراندر برابر آمريكا به ديده احترام مى‏نگرند و آن را بخشى از مبارزه سراسرى عليه استكبار جهانى مى‏دانند.
 پيشنهادآمريكا براى مذاكره با ايران درحالى كه بر شدت تحركات خصمانه خود عليه ايران آفزوده است و حاضر به پذيرش خواسته‏هاى مشروع ملت ايران نيست، بيانگر سه هدف پنهان است:
الف) ديكته كردن مطالبات خود بر ايران و احياى مناسبات استعمارى و سلطه‏گرانه.
ب ) سست كردن پايگاه اعتقادى جهاد و مبارزه عليه استكبار جهانى و غاصبان صهيونيستى در جهان اسلام از طريق القاى سازش جمهورى اسلامىايران با قدرت‏هاى سلطه‏گر.
ج ) شكستن قبح مذاكره با آمريكا با هدف ضربه‏زدن به مبارزه با مستكبران با القاى اين موضوع كه نهايتا نيروهاى انقلابى چاره‏اى جز مذاكره وسازش با آمريكا ندارند.
بر این اساس بر قراری روابط ایران با امریکا مبتنی بر تجدید نظر در سیاست ان کشور واز بین بردن دیوار بی  اعتمادی است.
در خصوص استفاده از کالاها و فیلم های آمریکایی باید گفت:
مادامی که خرید کالاهای آمریکا زمینه تسلط اقتصادی را فراهم نکند اشکال ندارد ،از این رواست که بعضی از کالاهای امریکایی در ایران خرید وفروش می شود.
همین استفاده از فیلم های آمریکایی تا زمانی که مفاسد وناهنجاری هایی را در پی نداشته باشد اشکال ندارد.
بر همین اساس است که از سیمای جمهوری اسلامی ایران ،برخی از فیلم های آمریکایی پخش می شود.

1)    سوره فتح  آیه 141
2)    کافی ج2ص163
3)    سوره مومنون آیه 52

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت