به نقل از دیدبان، قلمفرسایی حول زندگی امام سجاد (ع) کار بسیار دشواری است، زیرا در دیدگاه اغلب مردم و بعضاً مورخان ایشان در گوشهای نشسته و به عبادت مشغول بودند و به سیاست کاری نداشتند. درصورتیکه زندگی این امام حمام نیز حوادث متنوع و جالبتوجهی را در برداشته است. به نظر میرسد پس از صلح امام حسن مجتبی (ع) اهلبیت پیامبر به هیچ وجه به اینکه در خانه بنشینند و به بیان احکام بپردازند راضی نشدند و برنامه ایشان از آغازین روزهای صلح بر این بود تا مقدمات حکومت اسلامی را فراهم سازند. ازاینرو هدف و جهت همه این بزرگواران یکی است. با این دیدگاه میتوان ایشان را مانند انسانی تصور کرد که ۲۵۰ سال عمر کرده است حال در طول این مدت ممکن است به خاطر شرایط زمانی و رخدادهای مختلف رویکردهای متفاوتی اتخاذ کرده باشد، یکزمان صلح، یکزمان جنگ و چندی بعد هم رویکرد معطوف به فعالیتهای علمی میشود این یعنی تغییر تاکتیک نه اینکه هدف تغییر کرده باشد. ایشان رویه خود را با توجه به عواملی مثل اوضاع سیاسی-اجتماعی، سطح فرهنگی و ... اتخاذ میکردند.
در ادامه به بررسی فعالیتهای سیاسی - اجتماعی امام سجاد(ع) و نقشآفرینی ایشان بهعنوان رهبر تشیع برای خروج از فتنه میپردازیم. البته باید توجه داشت که بعد از حادثه عاشورا رعب و وحشت در سراسر عالم اسلام حکم فرما شد و بین شیعیان و دوستداران اهلبیت این احساس به وجود آمد که یزید حاضر است برای تثبیت پایه های حکومتش حتی حسین بن علی(ع) را بکشد. به دلیل همین اختناق تحرکات شیعی منش از این پس بیشتر به سمت تشکیلات مخفی متمایل شد. درنتیجه فعالیتهای ائمه نیز به در اختفا و در پوشش فعالیتهای علمی و تبلیغی انجام میشد.
مروری سریع بر زندگی امام سجاد (ع) تا واقعه عاشورا
ششمین معصوم از سلاله پیامبر اکرم علی (ع) نام دارند ایشان فرزند حسین بن علی بن ابیطالب (ع) و ملقب به "سجاد" و "زینالعابدین " میباشند. امام سجاد در سال ۳۸ هجری در مدینه ولادت یافتند. حضرت در واقعه جانگداز کربلا حضور داشتند ولی به علت بیماری و تب شدید از آن حادثه جان بهسلامت بردند، زیرا جهاد از بیمار برداشتهشده است و پدر بزرگوارشان - با همه علاقه ای که ایشان به شرکت در آن واقعه داشت - اجازه جنگ ندادند. مصلحت الهی بر این بود که آن رشته گسیخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ، یعنی امامت و ولایت گردند. این بیماری موقت چند روزی بیش ادامه نیافت و پسازآن حضرت زین العابدین ۳۵ سال عمر خود را به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری کردند.
سبک مبارزاتی امام سجاد (ع)
در زمان یزید همسویی جریان اشراف که دیگر به سایر اقشار جامعه هم تسری یافته بود با خواستههای حاکم، که مرجع اصلی امربهمعروف و نهی از منکر بود سبب شد تا جامعه در بعد فکری و اخلاقی دچار انحطاط شود، این جریان تا آنجا پیشرفت که حتی مکه و مدینه هم در امان نماندند. به عبارت بهتر چنان فتنهای در عالم اسلام بپا شد که از اسلام جز پوستین وارونه چیز دیگری باقی نمانده بود و اگر نبود تلاشها و مبارزات امام سجاد (ع) و جانشینانشان برحقشان جبهه حق تا ابد مقلوب و مقهور میماند. البته همانطور که اشاره شد نوع مبارزه در زمان هر معصوم متناسب با وضع موجود متفاوت بوده است. امام زین العابدین(ع) در چنین شرایطی نمیتوانستند آشکارا مبانی حکومت اسلامی را بیان کنند. بنابراین ایشان در قالب بیانات نصیحت گونه به بیان مفاهیم اسلامی پرداخته و تلاش داشتند مردم را از ظواهر عبور داده و به باطن اسلام و احکام متوجه سازند. این کار بدین دلیل بود که تشکیلات اموی حساسیت خاصی در قبال فعالیتهای شیعیان داشت بنابراین اگر مسیری غیر از پند و اندرز را در پیش میگرفتند مسلماً با برخورد عمال حکومت مواجه میشدند. در همین راستا امام(ع) به تبیین معارف اسلامی در قالب دعا پرداختند. این تاکتیک در زمان حاکمیت اختناق اموی بر جامعه بهترین شیوه مبارزه بود. این دعاها و نیایشها نهایتاً در مجموعهای که بهعنوان صحیفه سجادیه مشهور است گردآوری شد. صحیفه سجادیه گذشته از اینکه شامل راز و نیاز با معبود هست دریای بیکرانی از مسائل عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است.
نقش سیاسی - اجتماعی امام سجاد (ع)
امام سجاد(ع) در مرکز نیرنگها و توطئههای حاکمیت سیاسی زمان خود قرار داشتند ازاینرو بعضاً در مناجات و ادعیه به مسائل دشمنشناسی و زمینههای فعالیت دشمنان و همچنین فتنه گران پرداختهاند، زیرا مکر و فریب نهتنها موجبات هلاکت خود فرد را فراهم میسازد بلکه مسیر حرکت جامعه اسلامی را نیز به خطر میاندازد. امام سجاد(ع) با دقت فراوان این مباحث را در دعای چهل و نهم از صحیفه سجادیه که بهعنوان «در دور ساختن مکر دشمنان و بازگرداندن قهر ایشان» شناختهشده است مطرح ساختهاند. در این بخش درصدد هستیم تا به بازخوانی مقوله فتنه که از اهم مسائل عصر سجاد (ع) بوده است از دیدگاه این بزرگوار بپردازیم.
در همین راستا سخنان حضرت در دعای چهل و نهم را به سه بخش تقسیم میکنیم:
الف) زمینههای فتنه
امام سجاد در فرازهای ابتدایی دعا به ریشههای فتنه اشاره میفرمایند و عوامل ابتلای جامعه اسلامی به فتنه را برمیشمارند.
۱- انحراف از هدایت الهی
«الهی هدیتنی فلهوت» «خدایا مرا هدایت فرمودی و من بهغفلت روی آوردم»
خداوند برای هدایت انسان دو بال هدایتگر به او داده است یکی عقل و دیگری وحی که به وسیله معصومین علیهم السلام به او میرسد. حال اگر این دو بال در کنار یکدیگر بکار گرفته شوند و افراد جامعه بر اساس رهنمون های این دو چراغ هادی حرکت کنند دیگر فتنه گران فرصت نمیکنند تا با اقتباس حق و باطل مردم را به منجلاب گمراهی بکشانند. در قرآن نیز فراوان دیده میشود که عدم توجه به هدایت اللهی موجب گمراهی یک قوم شده است. بنابراین باید توجه کنیم اگر جامعه از مسیر هدایت رویگردان نشود نفاق و فتنه بر آن چیرگی نخواهد یافت.
۲- سنگدلی
«و وعظت فقسوت» «نصیحتم کردی ولی من به سنگدلی مبتلا شدم»
قساوت به معنای سختدل شدن و سنگ دل شدن است و در مورد کسانی بکار میرود که به دلیل گناهان زیاد دیگر هدایت بر آنها تأثیر نخواهد گذاشت. نمونه کامل این اتفاق در قرآن کریم قوم بنیاسرائیل هستند که دیگر هدایت الهی در مورد آنها کارساز نبود. اما یکی از آثاری که برای قساوت قلب آورده شده است آماده گشتن آن قلب برای پذیرش فتنه است به همین دلیل امام (ع) از قساوت و سنگدلی به پیشگاه خداوند انابه میکند.
۳- تزلزل و پیمانشکنی
«ثمّ عَرَفْتُ مَا أَصْدَرْتَ إِذْ عَرّفْتَنِیهِ، فَاسْتَغْفَرْتُ فَأَقَلْتَ، فَعُدْتُ فَسَتَرْتَ» در ادامه دعا حضرت میفرمایند: «من پشیمان گردیده و استغفار نمودم و تو از لغزشم گذشتی و دوباره پیمان تو را شکستم و تو سر مرا پوشاندی»
این فراز از دعا با توجه به سیاق جملات قبل و بعد بهنوعی دوری جستن از تزلزل را میرساند حالآنکه کار جامعه اسلامی با استقامت و ایستادگی پیش میرود. به عبارت بهتر جامعه اسلامی برای جلوگیری از نفوذ دشمنان نیازمند حضور افرادی مخلص است که اعمالشان را برای خداوند خالص کرده باشند. زیرا این افراد پس از پی بردن به حقانیت یکراه در آن مسیر استوار حرکت میکنند و در برابر تفکرات ضاله مقاومت میکنند.
ب) مقابله با فتنه
امام سجاد در لابهلای شرح چیستی و چگونگی فتنه راهکارهای مواجهه با فتنه را نیز ارائه میدهند:
۱- حقشناسی
«وَ وَسِیلَتِی إِلَیْکَ التّوْحِیدُ، وَ ذَرِیعَتِی أَنّی لَمْ أُشْرِکْ بِکَ شَیْئاً، وَ لَمْ أَتّخِذْ مَعَکَ إِلَهاً» «تنها وسیله نجاتم توحید است و دستآویزم شرک نورزیدن، و هرگز با تو به خدای دیگری باور نداشتهام»
توجه به حق و شناخت آن از اصول اولیه در مبارزه است زیرا طبق فرمایش حضرت علی (ع) باید حق را شناخت و آن را معیار عملکرد افراد قرارداد نه اینکه اصالت را به افراد بدهیم و آن ها را شاخص تفکیک حق و باطل بدانیم. و اینیکی از اصلیترین راهکارهای گذر از فضای غبارآلود فتنه است. زیرا در شرایط فتنه امکان لغزش حتی برای افرادی که به درستکاری شهرهاند وجود دارد و ما از این نمونهها در تاریخ کم نداشتهایم.
۲- خودشناسی
«هَذَا مَقَامُ مَنِ اعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النّعَمِ، وَ قَابَلَهَا بِالتّقْصِیرِ، وَ شَهِدَ عَلَى نَفْسِهِ بِالتّضْیِیعِ» «من در مقام کسی به نیایش میپردازم که به فراوانى نعمتها اعتراف نموده و در ادای وظایف خود به کوتاهی اقرار میکند، و خود گواه تباهی و هلاکت خویش است»
با توجه به این فراز از دعا خودشناسی نیز در منظومه مقابله با فتنه جای میگیرد. خودشناسی درواقع ارزیابی واقعبینانه از تواناییها است تا با آگاهی از آنها در مسیر پیشرفت قدم برداریم تا مبادا بافهم نادرست از وضعیتمان خود را محتاج دیگران بدانیم و از قدرت خود غافل شویم.
یکی از عوامل مهم در تضعیف خودباوری تبلیغات شوم دشمن است که باعث میشود افراد ضعیفالنفس و کماطلاع دانسته یا ندانسته در دام آنها بیافتند و دست به تبلیغات سو علیه توانمندی داخلی بزنند و نهایتاً جو حاکم بر جامعه را برای بروز و ظهور فتنه مهیا سازند.
۳- استقامت و صبر
«فَلَکَ الْحَمْدُ إِلَهِی مِنْ مُقْتَدِرٍ لَا یُغْلَبُ، وَ ذِی أَنَاةٍ لَا یَعْجَلُ.» «ستایش تو را سزا است که مقتدر شکستناپذیری و صاحب صبر و مدارا با خلق هستی بدون آنکه در عقوبت آنها شتاب کنی»
کاربرد اسماء و صفات الهی در ادعیه از روی علم و آگاهی است. بدینصورت که ایشان متناسب با موقعیت و موضوع نیایش اسما الهی را بکار میبرند. در اینجا ازآنرو که امام (ع) درصدد بیان ویژگیهای دشمنان و فتنه گران می باشند اشاره به صفت صبر از صفات الهی نشانه آن است که مردم اگر میخواهند در مقابل جریان فتنه بایستند باید متخلق به این اخلاق شوند. با توجه به این مطلب و نگاهی به مشکلات عدیده سیاسی و اقتصادی که در زمان فتنه پیش میآید استمساک به صبر و استقامت در برابر تنگناها از ضروریاتی است که اهل ایمان باید بدان توجه کنند.
۴- از بین بردن سو ظن
«کَمْ مِنْ ظَنّ حَسَنٍ حَقّقْتَ، وَ عَدَمٍ جَبَرْتَ، وَ صَرْعَةٍ أَنْعَشْتَ، وَ مَسْکَنَةٍ حَوّلْتَ کُلّ ذَلِکَ إِنْعَاماً وَ تَطَوّلًا مِنْکَ»
«و چه بسیار گمانهای خوب که آنها را محقق ساختی و نقص و کمبودها که آنها را جبران فرمودی و افتادگیها که بر پاداشتی و تنگدستیها که به توانگری مبدل ساختی همه اینها از لطف احسان تو است»
یکی اشتباهاتی که زمینه فتنهانگیزی را در جامعه افزایش میدهد فضای سو ظن و بدبینی است زیرا موجب تفرقه و تضاد درونی میشود. امام سجاد (ع) نیز در این قسمت از دعا در همین راستا خداوند را به جهت رفع سوظنها و تبدیل آنها به حسن نظر حمد میگویند.
یکی از آثار مهم این پدیده و دوری از فضای تهمت در جو و فضای فتنه جدا کردن حساب فتنه زدگان از فتنه گران است. امام علی (ع) نیز در این باب فرمودهاند: «ماکل مفتون یعاب» یعنی هر فریبخوردهای درخور عتاب نیست، زیرا بسیاری از آنان که فریبخوردهاند از روی نادانی و ناآگاهی بوده است.
۵- تبدیل تهدیدها به فرصت
«فَلَمّا رَأَیْتَ یَا إِلَهِی تَبَارکْتَ وَ تَعَالَیْتَ دَغَلَ سَرِیرَتِهِ، وَ قُبْحَ مَا انْطَوَى عَلَیهِ، أَرْکَسْتَهُ لِأُمّ رَأْسِهِ فِی زُبْیَتِهِ، وَ رَدَدْتَهُ فِی مَهْوَى حُفْرَتِهِ، فَانْقَمَعَ بَعْدَ اسْتِطَالَتِهِ ذَلِیلًا فِی رِبَقِ حِبَالَتِهِ الّتِی کَانَ یُقَدّرُ أَنْ یَرَانِی فِیهَا، وَ قَدْ کَادَ أَنْ یَحُلّ بِی لَوْ لَا رَحْمَتُکَ مَا حَلّ بِسَاحَتِهِ»
«پس چون تو - اى معبود من- که منزه و برتری، فساد باطن وزشتی اندیشهاش را دیدى. او را با مغز در آن گودال که براى شکار کنده بود نگونسار کردى و در پرتگاه حفرهاش درافکندی، تا پس از سرکشیاش دربند دامى که می خواست مرا در آن ببیند، به ذلت گرفتار شد، و حقا که اگر رحمت تو نبود، نزدیک بود که آنچه به او وارد شد بر من وارد شود.»
این فقره از دعا به توان دفع فتنه و بازگرداندن آثار شوم آن به فتنه گران اشاره دارد. به عبارتی نهتنها باید بهسلامت از فتنه گذشت بلکه باید طوری عمل کرد که ضربهای بر پیکره دشمن وارد شود. رسیدن به این جایگاه نیازمند بصیرت است و طرحی عاقلانه میخواهد، که مقدمه آن ایجاد راهکاری است تا افکار عمومی آگاه شوند و بصیرت اجتماعی گسترش پیدا کند.
۶- دشمنشناسی
باید توجه داشت که تا زمانی که دشمن را نشناسیم هرگز نخواهیم توانست تصمیم مناسبی در مقابله با آن اتخاذ کنیم. همچنین باید آنقدر دشمن را مطالعه کنیم تا به نقاط ضعف و قوتش پی ببریم. در مواجهه با فتنه ما باید دشمن اصلی را بشناسیم و بجای دلمشغولی نسبت به حواشی نقاط ضعفشان را هدف بگیریم و بر آنها غلبه بیابیم. این محور از راهکارهای عبور از فتنه مسئله ایست که در لابهلای کلام امام زینالعابدین بسیار به آن اشارهشده است.
ج) شگردهای فتنه گران
دشمنان اسلام از شگردهای مختلفی همچون جاسوسی،جنگ روانی، توجه به نقاط ضعف ما و... برای ضربه زدن و فتنهانگیزی استفاده میکنند. ازآنجاکه قبلاً اشاره کردیم دشمنشناسی و توجه به عملکرد دشمن برای مقابله ضروری است. امام سجاد (ع) بخشهای عمدهای از این نیایش را به بررسی عملکرد آنها اختصاص دادهاند اما ازآنجاکه طرح آن در ظرف این مطلب نمیگنجد و از حوصله مخاطب خارج است با امید بر اینکه در مجالی دیگر به بررسی این قسمت از دعا بپردازیم در این نگارش از بیان آن صرف نظر میکنیم.
منابع:
۱)صحیفه سجادیه
۲) انسان ۲۵۰ ساله،بیانات مقام معظم رهبری،صهبا
۳)گذار از فتنه،سید مهدی موسوی،موسسه اشراق حکمت
۴)نقش امام سجاد علیه السلام در رهبری شیعه،محسن رنجبر،معارف