زندگی و سرنوشت حضرت مریم پس از حضرت مسیح چه شد؟

پرسش:

با سلام در هیچ یک از اخبار و روایات اسلامی یا مسیحی در خصوص سرنوشت حضرت مریم و زندگی ان حضرت پس از حضرت مسیح مطلبی نوشته نشده(در این خصوص با چند سایت مسیحی هم مکاتبه کردم که بی پاسخ مانده است) خواهشمندم در این خصوص راهنمایی بفرمایید شایان ذکر میدانم شخصا استنتاجی از قران مجید کردم مبنی بر زنده بودن ان حضرت

پاسخ:

باعرض سلام و آرزوي موفقيت وسلامتي براي شما دوست عزيز !

زندگی نامه حضرت مریم
1.از نگاه متون اسلامی
قرآن كريم در آيات زيادي از جمله آيات 36 - 47 سوره آل‏عمران و آيات 16 - 35 سوره مريم، از آن حضرت ياد نموده است. در مورد سرگذشت آن حضرت بعد از تولد حضرت عيسي(ع) مي‏فرمايد: (فَأَنت به قومها تحمله قالوا يا مريم لقد جئت شيئاً مريّاً);(1) حضرت مريم فرزندش را در آغوش گرفت و نزد قومش آمد، آنان او را به خاطر اين كه بدون شوهر داراي فرزند شده بود مورد سرزنش قرار دادند و گفتند: اي مريم كار بسيار عجيب و بدي انجام دادي! حضرت مريم كه روزه سكوت گرفته بود، در جواب چيزی نگفت و اشاره به كودكش كرد تا با او صحبت كنند و از او بپرسند.
 آنان تعجب كردند و گفتند: «كيف نكلم من كان في المهد صبياً);(2) چگونه با طفلي كه در گهواره است سخن بگوييم؟! ناگهان كودكِ مريم زبان به سخن گشود و گفت: (اني عبدالله اتاني الكتاب و جعلني نبياً);(3) من بنده خدايم؛ او كتاب آسماني به من داده؛ و مرا پيامبر قرار داده است... بني اسرائيل وقتي اين معجزه بزرگ را از آن حضرت مشاهده كردند، فهميدند كه حضرت مريم پاك، و از گماني كه آنان برده بودند، منزه است.(4)
 بيش از اين در قرآن و احاديث معتبر مطلبي در مورد سرنوشت حضرت مريم بعد از تولد حضرت عيسي نيامده است، اما در برخي از كتاب های قصص قرآن آمده است كه حضرت مريم و فرزندش مدت‏ها با يكديگر زندگي كردند و به هدايت مردم پرداختند. حضرت مريم به صحرا و كوهستان مي‏رفت و در آن جا به عبادت و نيايش پروردگار مي‏پرداخت. روزي در وادي دمشق در دامنه كوهي مشغول عبادت بود، خسته شد و همان جا خوابيد تا رفع خستگي كند، همان دم از دنيا رفت. حوريان بهشتي نزد او آمدند و پارچه سفيدي را بر روي او كشيدند.
 حضرت عيسي به سراغ مادرآمد، ديد خوابيده است و پارچه سفيدي بر روي او كشيده شده است، او را بيدار نكرد، مدتي صبر نمود، ديد بيدار نشد. آهسته كنارش آمد و مادر را صدا زد، جوابي نشنيد، فهميد كه مادرش جان سپرده است، حضرت عيسي با دلي سوزناك از غم مادر، جنازه او را برداشت و به نزديك بيت‏المقدس آورد و در آن جا دفن نمود.(5) در روايت آمده است كه شخصي از امام صادق(ع) پرسيد: «چه كسي فاطمه زهرا(س) را غسل داد؟ حضرت فرمود: امير المؤمنين(ع). قبول اين مطلب براي آن شخص سنگين بود و نمي‏توانست بپذيرد، حضرت فرمود: همانا فاطمه(س) صديقه بود، و صديقه را غسل نمي‏دهد جز صديق، آيا نمي‏داني كه حضرت مريم را غسل نداد مگر حضرت عيسي».(6)
 در مورد زندگي و وفات آن حضرت در كتاب‏هاي قصص الانبيا مطالب ديگري نيز گفته شده است. چنان‏كه گفته‏اند: چون مريم به سن 18 سالگي رسيد، جواني به نام يوسف كه به شغل نجار مشغول بود و از اقوام حضرت مريم بود به خواستگاري ايشان آمد و حضرت مريم به عقد ايشان درآمد و قبل از اين كه با هم ديگر همبستر شوند توسط جبرئيل (روح القدس) از طرف خداوند به مريم دميده شد و حضرت مريم باردار شد  و لذا از مردم كناره گرفت .
 يوسف شوهر حضرت مريم(س) از اين جريان آگاه شد ، قصد كردند كه از مريم جدا شوند ولي در خواب فرشته‏اي به او شرح حال مريم را گوشزد كرد و چون از خواب بيدار شدند به نزد حضرت مريم رفتند و از مريم عذر خواهي كردند.
 همچنين نوشته‏اند: بعد از تولد حضرت عيسي(ع) روزي يوسف دست همسرشان مريم و فرزند خردسال يعني عيسي(ع) را گرفت  و آنها را با خود به مصر برد  و اينها تا 12 سالگي عيسي(ع) در مصر بودند كه در اين زمان در خواب به يوسف خطاب شد كه برخيز و عيسي را با مادرش به وادي مقدسه ببر و يوسف از خواب كه بيدار شد حضرت عيسي(ع) را به همراه مادرش مريم(س) به كنار رود اردن برد.(7)
 در كنار رود اردن شهري به نام ناصره بود كه در آنجا يوسف به شغل نجاري پرداخته بود و در حالي كه پير شده بود، عيسي(ع) به يوسف در امر نجاري كمك مي‏كرد و مادرش مريم(ع) هم به نخ‏ريسي و خياطي مشغول بود و در اين زمان كه حضرت عيسي(ع) عمرشان از سي سال مي‏گذشت، جبرئيل بر ايشان نازل شد و امر پيامبري را بر ايشان عرضه داشت. از اين زمان بود كه ايشان به امر تبليغ از دين جديد پرداختند و قوم يهود را به دين جديد فراخواندند ولي يهوديان بر عليه او شوريدند و مخصوصاً زماني كه ديدند پيروان زيادي به گرد او جمع شده‏اند، خواستار قتل او شدند كه خداوند عيسي(ع) را به سوي آسمان برد.(8)
 پيرامون طول عمر حضرت مريم(ع) چند قول ذكر شده است، عده‏اي بر اين باورند كه 67 سال پس از عروج عيسي(ع) به آسمان زندگي كردند . علامه مجلسي مي‏گويد: اين قول صحت ندارد. قبل از عروج عيسي(ع) حضرت مريم درگذشت  و حضرت عيسي مادرشان را غسل و كفن كرد  و بدن مادرشان را به بيت‏المقدس انتقال داد  و در آن جا به خاك سپرد .(9) و بيشتر مورخان بر اين اعتقاد ند. (10)
2.از نگاه منابع مسیحیان
به تصريح كتاب مقدس حضرت مريم تا مدت ها پس از مرگ عيسي (ع ) زنده و شاهد به صليب كشيده شدن فرزندش بود (11).
 نكته ديگري كه در عقايد مسيحيت ديده مي شود مسائله معراج مريم است . معراج حضرت مريم قرن ها مورد گفتگوی كليسا بود و در قرن بيستم توسط پاپ پيوس دوازدهم اين اعتقاد يك اصل مقدس شمرده شد. پيوس دوازدهم در سال 1950 اعلام كرد كه به كليسا الهام شده است مريم نيز چون مسيح به طور يقين با همين بدن به آسمان صعود كرده است (12).

1- سوره مريم، آيه 27.
 2- سوره مريم، آيه 29.
 3- سوره مريم، آيه 30.
4- مجمع البيان، طبرسي، ج 6، ص 419 - 421، مؤسسْ الاعلمي للمطبوعات؛ الميزان في تفسيران القرآن، علامه طباطبايي، ج 3، ص 279 - 280، مؤسسْ النشر الاسلامي؛ الكشاف، زمخشري، ج 2، ص 505 - 508، دارالمعرفه بيروت.
5-  قصه‏هاي قرآن، محمد اشتهاردي، ص 452، مؤسسه انتشارات نبوي.
6- بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 14، ص 197، مؤسسْ الوفا بيروت.
 7- ترجمه قصص الانبيا، حسين عمادزاده، ج 32، ص 725 - 734، 1370، كتاب عيسي بن مريم، ص 11.
 8- ر.ک:حجاب شهيد مطهري .
9- حياة القلوب، علامه مجلسي، ج 2، ص 1070.
10- ر.ک: داستان پيامبران اثر محمد لاريجاني و قصص الانبيا مراجعه شود.
11- انجيل يوحنا، باب19، 25.
12- ر.ك : تاريخ و كلام مسيحيت ، محمدرضا زيبايي نژاد،ص29-33.