نقدي بر مقاله «اسلام، خاورميانه، فاشيسم» (2)

نقدي بر مقاله «اسلام، خاورميانه، فاشيسم» (2) «ديدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنيسم و زن»

نویسنده: علی‏ اصغر نصیری
 
چکیده
این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‏پردازد. نویسنده مقاله مذکور با نسبت دادن ویژگی‏هایی هم‏چون سنت‏گرایی، ستیز با خرد و اندیشه انتقادی، داشتن کیش مرگ و سرشت تمامیت خواه، نفی مدرنیسم، بسته شدن باب استدلال، جمع‏گرایی صرف و ترویج تبعیض جنسیتی و دینی، به دین مبین اسلام، نتیجه می‏گیرد که اسلام نیز همانند اورفاشیسم است. در پاسخ به این ادّعا بیان شده است که چنین نسبتی به دین اسلام نادرست است و ناشی از عدم شناخت کافی از مجموعه دین و برداشت‏های گزینشی از متون دینی است.
 
مقدمه
در بخش گذشته تحت عنوان «قرآن، سنت‏گرايي، عقلانيت» به نقادي محورهايي از مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» پرداختيم. نويسنده مزبور در ادامه ادعاهاي خود با نگاه گزینشی به نقد دین اسلام پرداخته و به همین علت نتایج غلط و غیر واقع بینانه‏اي از آموزه‏های اسلامی ارائه کرده است. او اسلام را مخالف با مدرنيسم، کیش مرگ، تمامیت‏خواه و مرّوج تبعیض جنسیتی معرفی کرده است. در نوشتار پيش رو محورهای ذکر شده را به‏طور مختصر و مفید مورد نقد و ارزیابی قرار خواهيم داد.
 
اسلام و مدرنیسم
نویسنده ادّعا می‏کند که در اسلام فردگرایی جلوه‏ای ندارد و همواره بر اراده جمعی مسلمین تأکید می‏شود. وي هم‏چنین اسلام را منافی مدرنیسم معرفی می‏کند و نتیجه می‏گیرد که اسلام چون نافی فردگرایی و مدرنیسم است بنابراین همانند اورفاشیسم است.
در پاسخ به این شبهه گفته می‏شود که برخی از ویژگی‏های مدرنیسم هم‏چون اعتماد به توانایی عقل انسان و علم برای معالجه بیماری‏های اجتماعی، تأکید بر مفاهیمی از قبیل پیشرفت و تجربه‏های مستقیم، دفاع از حقوق طبیعی انسان‏ها به وسیله حکومت قانون و سیستم جلوگیری از سوء استفاده از قدرت و استفاده از روش‏های تجربی و حسّی[1] مورد تأیید دین مبین اسلام است؛ زیرا اسلام نیز دعوت به عقلانیّت، علم، پیشرفت و دفاع از حقوق انسان‏ها می‏کند. اما برخی دیگر از ویژگی‏های مدرنیسم هم‏چون اومانیسم (انسان‏محوری مستقل از خدا و وحی الهی)، سکولاریسم (جدایی دین از امور اجتماعی خصوصاً سیاست و حکومت)، تکیه عمده بر روش‏شناسی تجربی و حسّی در مقابل روش‏شناسی فلسفی و وحیانی، مخالفت آشکار با مذهب، مادی‏گرایی و تجلیل از پرستش خدای طبیعی[2] در تعارض با آموزه‏های اصیل اسلامی قرار دارد. از دیدگاه اسلام این دسته از ویژگی‏های مدرنیسم، ویژگی‏هایي مخالف با فطرت انسانی و غیر واقع‏گرایانه است. در جهان‏بینی اسلامی، جهان، در این عالم طبیعت خلاصه نمی‏شود و انسان نیز منحصر در این جسم مادی نیست و دست‏یابی به معرفت نیز به روش تجربی و حسّی محدود نمي‏شود؛ بلکه عقل و وحی نیز منابع دیگر کسب معرفت هستند.[3]
از دیدگاه اسلام، خواسته ‏ها، تمایلات، حقوق و آزادی‏های فرد حائز اهمیّت است و آیاتی از قبیل «لا اکراه فی الدین»[4] و «و لا تجسّسوا»[5] را می‏توان در این راستا معنا نمود. امّا این نکته را باید توجه داشت که از دیدگاه قرآن این حقوق و آزادی‏های فردی تا وقتی مجاز و محترم است که به حق انسان‏های دیگر و حق خالق تعرّض و تعدّی نکند.[6] از اين‏رو خداوند متعال با توجه به این‏که خالق انسان است و از تمام زوایای وجودی او آگاه است، دین و پیامبران را فرستاد تا ضمن به ارمغان آوردن آزادی و سعادت برای بشریت[7] آن‏ها را با خطوط قرمزی هم‏چون رعایت حقوق دیگران، آشنا سازند. بنابراین اگر فردگرایی به همین معناي اخير باشد، امری معقول و مورد تأیید و سفارش اسلام است؛ امّا فردگرایی به غیر از این معنا خصوصاً همراه با اعتقاد به اومانیسم، امری خلاف واقعیت وجودی انسان و از دیدگاه اسلام مردود است.[8]
از دیدگاه اسلام، مدرنیسم اگرچه باعث به وجود آمدن پیشرفت‏های صنعتی و تکنولوژیکی شده است، ولی به خاطر نواقص جهان‏شناختی، انسان‏شناختی و معرفت‏شناختی‏اش، انسان غربی را از جهت ارزش‏های والای انسانی دچار بحران‏های روحی و اجتماعی کرده و او را در سراشیبی سقوط قرار داده است. و دین مبین اسلام نیز به همین خاطر با برخی از مظاهر و آموزه‏های مدرنیسم که زندگی جاوید انسانی و کمال نهایی او را به خطر می‏اندازد به شدت مخالفت می‏کند.
 
صلح، جهاد، شهادت
نویسنده در یکی دیگر از محورهای مقاله‏اش وجود آموزه جهاد را نشان‌دهنده سرشت تمامیّت‌خواه اسلام معرفی می‏کند و هم‏چنین آموزه مقدس شهادت را قهرمان‏پروی و کیش مرگ می‏خواند و نتیجه می‏گیرد که اسلام نیز همانند اورفاشیسم تمامیّت‏خواه و مروج کیش مرگ است.
در پاسخ به این شبهه مي‏گوييم که صلح و دوستی از دیدگاه اسلام یک اصل و در مقابل جنگ، یک استثناء است. به ‏طور کلی در نظام اسلامی اصل بر صلح و دوستی با همه اقشاري است که از در صلح و دوستی وارد شده‏اند.
خداوند در قرآن کریم می‏فرماید:
«خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند، نهی نمی‏کند؛ چرا که خداوند عدالت‏پیشگان را دوست دارد.»[9]
و نيز می‏فرماید:
«اگر تمایل به صلح نشان دهند تو نیز از در صلح درآی.»[10]
مردم دنیا قايلند اگر جنگيدن به منظور دفاع از خود باشد مقدس است و اگر در دفاع از ملّت باشد مقدس‏تر خواهد بود. حال اگر از حدود ملّی به حدود انسانی برسد آيا از آن هم مقدس‏تر نيست؟
کشته شدن در راه دفاع از ملّت و انسانیّت امری پسندیده و مقدس است. مردم دنیا به سربازانی که در راه دفاع از میهن و انسانیت جان خود را از دست داده‏اند احترام می‏گذارند و آنان را قهرمانان ملّی معرفی می‏کنند و این در همه جای دنیا حتی در جهان غرب نیز رسميت دارد.
جهاد در اسلام نیز امری مقدس است. جهاد در اسلام انواعي دارد. جهاد دفاعی زمانی است که دشمن به سرزمین‏های اسلامی حمله کند و جامعه اسلامی را دچار مخاطره کند و در این موقعيت همه انسان‏ها به فکر دفاع از میهن خود هستند. چنین جهادی، دفاع از میهن و انسانیت محسوب می‏شود و امری عقلائی و پسندیده است. جهاد ابتدائی نيز زمانی است که حاکمان ظالم و ستمگر مانع رسیدن ندای جان‏بخش اسلام به مردم مظلوم خود شوند. در اين صورت حکومت اسلامی برای رهایی و آزادگی فکري مردم آن سرزمين به مبارزه با حکومت مستبدش مي‏پردازد. این نوع از جهاد نیز که در حقیقت نوعی دفاع از حقوق انسان‏های مظلوم است امری مقدّس و مورد تحسین و تأیید عقلاي است.[11]
بنابراین وجود آموزه جهاد و شهادت در اسلام نه برای کشورگشایی و تسلط و استعمار، بلکه برای دفاع از میهن و انسانیت و رهایی مظلومان از چنگال ستمگران است.[12]
از نویسنده مقاله مورد نقد بايد پرسيد عملکرد کشورهای متبوع او در حمله به کشورهای ضعیف آفریقایی و آسیایی و استعمار و استثمار منابع انسانی و طبیعی آن‏ها در طول چند سال اخیر چگونه قابل توجیه است؟! همچنین کشتار بی‏رحمانه مردم فلسطین و لبنان توسط رژیم اشغال‏گر اسرائیل که مورد حمایت همه جانبه آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی است چگونه قابل توجیه است؟! جنگ‏های جهانی اول و دوم که در آن ده‏ها میلیون انسان کشته شدند چگونه قابل توجیه است؟!
به اعتقاد ما دین اسلام به خاطر داشتن آموزه‏های منطبق و هماهنگ با عقل و فطرت، بهترین و کامل‏ترین دین است که هدف آن رساندن بشریت به سعادت دنیوی و اخروی است؛ امّا این دین با چنین ویژگی‏های منحصر به فرد، در عین حال، نسبت به پیروان ادیان آسمانی دیگر همزیستی مسالمت‏آمیز دارد. بسیاری از یهودیان و مسیحیان و پیروان ادیان دیگر در جوامع اسلامی با صلح و دوستی در کنار هم زندگی می‏کنند و حکومت اسلامی نیز خود را موظف به رعایت و حفظ حقوق و آزادی‏های مدنی آن‏ها مي‏داند.[13] "مارسل بوازار" در اين باره می‏نویسد: «در مورد پیروان ادیان الهی باید گفت اصولاً اسلام آن‏ها را مورد حمایت خود قرار داده و امنیت کاملی در جامعه اسلامی دارند. آنان می‏توانند طبق دستورات دینی خود آزادانه عمل کنند؛ به‏خصوص در قرآن نیز رعایت حقوق آنان توصیه شده است.»[14]
سؤالی که این‏جا از نویسنده این مقاله بايد پرسیده شود این است که چرا و به چه جرمی در کشورهای غربی مسلمانان بی‏گناه مورد ظلم و ستم و تبعیض‏ ناعادلانه واقع می‏شوند؟! به چه دلیل با حجاب اسلامی مخالفت می‏شود؟!
 
زن و مرد از دیدگاه اسلام
نویسنده در محور دیگری از مقاله‏اش با ادعای این مطلب که اسلام تبعیض جنسیتی را ترویج می‏کند و از این طریق موجب تحقیر زن و تضییع حقوق او می‏شود نتیجه‏گیری می‏کند که اسلام نیز همانند اورفاشیسم است زیرا اراده معطوف به قدرتش را وقف امور جنسی می‏کند.
در پاسخ به این شبهه به چند نکته اشاره مي‏کنيم:
اولاً: قرآن هرگونه نابرابری نژادی، قومی و ذاتی انسان‏ها که زمینه زیاده‏خواهی و تجاوزگری است را نفی نموده و تنها ملاک برتری را درست‏کاری و پاس‏داشت فضیلت‏های اخلاقی و انسانی می‏داند.[15]
اسلام بر خلاف آن‏چه در تاریخ فرهنگ شرق و غرب ثبت است از همان ابتدا زن و مرد را در بسیاری از امور تکوینی و تشریعی، یکسان دانسته است. چند نمونه از این موارد عبارتند از: 1.تساوی در ماهیت انسانی و لوازم آن؛[16] 2.تساوی در راه تکامل انسانی و قرب به خدا و عبودیت؛[17] 3.تساوی در امکان انتخاب جناح حق و باطل و کفر و ایمان؛[18] 4.اشتراک در بیشتر تکالیف و مسئولیت‏ها؛[19] 5.استقلال اجتماعی سیاسی و اعتقادی زنان و حق مشارکت؛[20] 6.استقلال اقتصادی زنان؛[21] 7.برخورداری مادران از حقوق خانوادگی نظیر پدران.[22]
زن و مرد با وجود اشتراک در موارد مذکور، اختلافاتی نیز با یکدیگر دارند. پروفسور "ریک" روان‏شناس مشهور آمریکایی معتقد است که دنیای مرد با دنیای زن به کلّی فرق می‏کند. آن دو علاوه بر این‏که جسم‏های متفاوتی دارند، احساس‏شان هیچ وقت مثل هم نبوده و هیچ‏گاه یک‏جور در مقابل حوادث و اتفاقات عکس‏العمل نشان نمی‏دهند.[23]
خانم "کلیود السون" به عنوان یک روان‏شناس معتقد است خانم‏ها تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند. او می‏گوید که خانم‏ها از لحاظ هوشی نه فقط با مردان برابری می‏کنند بلکه گاهی در این زمینه از آن‏ها برترند. نقطه ضعف خانم‏ها فقط احساسات شدید آن‏هاست.[24]
دین مبین اسلام با توجه به این اختلافات تکوینی، حقوق و وظایف هر یک از زن و مرد را مشخص کرده است و پُر واضح است که وقتی میان دو موجود اختلافات و تفاوت‏هایی وجود داشته باشد برخي از احکام آن‏ها نیز متفاوت خواهد بود. قوانین اسلام نیز با توجه به این تفاوت‏های جسمی و روحی زن و مرد در حدّ توان هر یک برای رسیدن هر دو به سعادت وضع شده است. بنابراین ادعای نویسنده مبنی بر تبعیض جنسیتی در اسلام، ادعایی نادرست و غیر کارشناسانه است و حاکی از آگاهی سطحی و ناقص او از اسلام و قوانین آن است.[25]
 
نتیجه‏ گیری
صلح یک اصل و جهاد یک استثناء در اسلام است و جهاد نیز مقدمه‏ای برای برقراری صلح است. زنان از دیدگاه اسلامی از جایگاهی والا و ارزشمند برخوردار هستند که در بسیاری از حقوق و وظایف با مردان مساوی هستند؛ اما با توجه به وجود اختلافات تکوینی در ساختار وجودی زن و مرد، برخی از وظایف و حقوق آنان با توجه به همین اختلافات تکوینی، متفاوت شده است. به‏طور کلی می‏توان گفت که نویسنده‌ي مقاله اگر نگاهی جامع به متون دینی خصوصاً قرآن، داشت هرگز به چنین نتایجی نمی‏رسید و شبهات وي ناشی از شناختی ناقص و گزینشی از متون دینی است.
 
فهرست منابع
قرآن
1)      بوازار، مارسل؛ انسان دوستی در اسلام، ترجمه: محمد حسین مهدوی، تهران، توس، 1362.
2)      داوری اردکانی، رضا؛ پست مدرنیسم، ماهنامه آموزشی اطلاع رسانی معارف، شماره 79، قم، 1389.
3)      مصباح یزدی، محمد‏تقی؛ آموزش عقاید، قم، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ بیست و نهم، 1386.
4)      مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، چاپ چهارم، 1385.
5)      _____________؛ نظام حقوقی زن در اسلام، قم، صدرا، چاپ سی و پنجم،1382.
6)      مکارم شیرازی، ناصر [و ديگران]؛ تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سی و دوم، 1374.
7)      www.pajoohe.com

[1] . پست مدرنیسم، ص20.
[2] . همان.
[3] . آموزش عقاید، ص39-11.
[4] . بقره: آیه 256.
[5] . حجرات: آیه 12.
[6] . تفسیر نمونه، ج3، ص62-52.
[7] . «و یضع عنهم اصرهم و الاغلال الّتی کانت علیهم»؛ احزاب: آیه 157.
[8] . جهت اطلاعات بیشتر رجوع شود به مقاله «نقدی بر مقاله دموکراسی به تنهائی برای ما خوشبختی به ارمغان نمی آورد» و مقاله «نقد مقاله در بازار دین‏فروشان آزادی یافت نمی‏شود» که در همين سايت ارائه شده است.
[9] . ممتحنه: آیه 8.
[10] . انفال: آیه 61.
[11] . مجموعه آثار شهيد مطهري، ج20، ص263-213.
[12] . جهت اطلاعات بیشتر در موضوع جهاد در اسلام رجوع شود به مقاله «نقدی بر مقاله آیا جهاد امری دفاعی است؟» و مقاله «نقدی بر مقاله خشونت در اسلام» که در همين سايت ارائه شده است.
[13] . در مورد برخورد پیامبر اسلام با یهودیان مدينه رجوع شود به مقاله «بازکاوی علل جنگ‏های رسول خدا با یهودیان مدینه» که در همين سايت ارائه شده است.
[14] . انسان دوستی در اسلام، ص107.
[15] . حجرات: آیه 13.
[16] . نساء: آیه 1.
[17] . همان: آیه 124.
[18] . نور: آیه 26.
[19] . بقره: آیه 183.
[20] . ممتحنه: آیات 10 و 12.
[21] . نساء: آیه 33. اين در حالي است که غرب تا چند دهه پیش زن را مالک هیچ چیز نمی‏دانست.
[22] . عنکبوت: آیه 8.
[23] . نظام حقوقی زن در اسلام، ص177- 176.
[24] . همان، ص184- 183.
[25] . جهت اطلاعات بیشتر رجوع شود به مقاله «نقد مقاله نگاهی به سوره زنان» و همچنين مقاله «زن، مرد، تفاوت‌ها» که در همين سايت ارائه شده است.

منبع: سایت پژوه

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت