پرسش:
آيا گريه بر اهل بيت موجب افسردگي نمي شود؟
پاسخ:
با سلام و ادب ....و خدایی که در این نزدیکی است ، لای این شب بوها ، پای آن کاج بلند، روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه .
شادى يكى از نيازهاى اساسى انسان و لازمة زندگى است اساساً خلقت هستى و از جمله انسان به گونه اى است كه خود به خود شادى هايى براى آدمى فراهم مى آورد: بهار طرب انگيز، آبشارهاى زيبا، گل هاي رنگارنگ، صحنة طلوع خورشيد، صبح زيبا، پرندگان قشنگ و نغمه خوانى آن ها، رويش گياهان، رنگ هاى متنوع طبيعي، ازدواج و زناشويى و ... براى انسان شادى آور و سرور آفرين است. مى توان گفت اصل اولى در زندگانى بر شادمانى معقول و پسنديده بنا شده است. گرچه برخى حوادث ناگوار و رنج آور در طول زندگى براى انسان پيش مى آيد، ولي اساس زندگى بر شادى و راحتى و سلامتى استوار است.
شادي ها را مى توان بر دو قسم تقسيم كرد:
1ـ شادى اى معقول و مفيد؛
2ـ شادى هاى غير معقول و فاسد انگير.
آنچه از روايات و آيات دربارة شادى داريم، مقصود قسم اول است مثلاً در كلام امام رضا(ع) آمده است: "اجعلوا لانفسكم خطّاً من الدّنيا باعطائها ما تشتهى من الحلال و ما لا يثلم المروّة و ما لا سرف فيه واستعينوا بذلك على امور الدّنيا"؛[7] از لذايذ دنيوى براى كاميابى خويش قرار دهيد و خواهش هاى دل را از راه هاى مشروع برآوريد، مراقب باشيد كه در اين كارها به مردانگى و شرافت شما آسيب نرسد و دچار اسراف و زياده روى نشويد. تفريح و سرگرمى هاى لذّت بخش، شمار را در ادارةزندگي يارى مى كند و با كمك آن بهتر به امور خويش موفق خواهيد شد.
در تقسيم بندى اوقات و نظم روزانه، حضرت امام رضا(ع) مى فرمايد: كوشش كنيد اوقات شابه روز را چهار بخش تقسيم كنيد: بخشى براى عبادت و خلوت با خدا، بخشى براى تأمين معاش، بخشى براى معاشرت با برادران دينى و بخشى را به تفريحات و لذائذ خود اختصاص دهيد و از مسرّت و شادى خود براى انجام وظايف ديگر نيرو بگيريد.[8]
از اميرالمؤمنين(ع) نقل شده: "نگراني روزى را كه نيامده بر امروز ميفزا"، "قلبت را از اندوه گذشته آكنده مساز كه تو را از آمادگى براى آينده باز مى دارد".[9]
سعدي نيز مى گويد:
سعديا دى رفت و فردا هم چنان موجود نيست در ميان اين و آن فرصت شمار امروز را
بهترين الگوى هر مسلمان، پيامبر(ص) و ائمة اطهار(ع) مى باشند و در زندگى آن ها هميشه غم و غصه حاكم نبوده است آن ها در برخى از مواقع شوخى مى كردند با اصحاب خود مى گفتند، مي خنديدند به مسافرت مى رفتند.
پيامبر(ص) فرمود: مسافرت كنيد تا سالم بمانيد و به علي(ع) فرمود: "سزاوار نيست انسان عاقل به مسافرت برود مگر براى سه منظور: يا براي تجارت و تحصيل درآمد، يا براى رسيدن به كمالات معنوى و تعالى روح و ذخيرة معاد، يا براى تفريح و تفرّج و جلب لذّت هاى مباح".[10]
پيامبر(ص) فرمود: "من هم مانند شما شوخى و مزاح مى كنم". يا فرمود: "من شوخى مي كنم، ولى در گفتارم به جز حق و سخن راست نيست".[11]
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: "هرگاه يكى از اصحاب رسول خدا اندوهگين بود رسول خدا با شوخى كردن او
را شادمان مى نمود".[12]
استعمال بوى خوش كه موجب شادمانى و علامت بهجت قلبى است در اسلام بسيار سفارش شده است. پوشيدن لباس سفيد و زيبا و تميز و شانه زدن موها و رنگ كردن موها و معنا زدن و منظم بودن و سر و صورت و لباس از دستورات اسلامى است. امام صادق(ع) فرمود: "ان الله تعالى يحبّ الجمال و التجمّل و تكره البؤس و التباؤس؛[13] خداوند متعال زيبايى و خود آرايى را دوست دارد و بد اخلاقى و غمگينى بد خلقى را دوست ندارد".
آنچه در اسلام بسيار مذموم است غفلت و دورى از خدا است. قرآن غافلان را از حيوانان بدتر مى داند.[14]
بنابراين، آن شادى هايى كه انسان را از خدا و دين دارى و معنويت غافل كند و به سوى گناه و معصيت دعوت كند از شأن و مقام انسانيت به دور است و انسان نبايد خود را به آن ها مبتلا كند.
يك مسلمان از اين جهت كه مسلمان است به معناى شخصى كه هميشه همراه با گريه و غم اندوه باشد نيست و نبايد اين طور تصور كنيم كه مسلمان، يعنى كسى كه همواره گريه مى كند و غمناك است. اين تصور يك تصور غلط و غير واقعى است.
رواياتي كه دربارة استحباب گريه و ترجيح آن بر شادمانى در برخى از موارد يا گريه براى خوف از خدا وارد شده به جهت اين است كه غالباً انسان ها ناسپاس هستند (وقليل من عبادي الشكور) و با گناه و معصيت خود را آلوده مى كنند، لذا براي جبران آلودگى ها و غفلت ها با آب توبه و انابه خود را شستشو دهند و بر اثر اين گريه ها و مناجات ها بهجت و نورانيت و شادمانى قلبى برايشان حاصل شود.
خداوند مى فرمايد: "فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فانّ الله يتوب عليه ان الله غفور رحيم؛[15] هر كس بعد از ستمى كه (بر خويش يا بر ديگري) كرده توبه كند و عمل صالح انجام دهد خداوند توبة او را مى پذيرد و او غفور و مهربان است".
استغفار و توبه و مناجات در طور زندگى جبران كنندة غفلت هاى انسان است.
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: "البكاء من خشية الله ينير القلب و يعصم من معاودة الذنب؛[16] گريه از ترس خدا قلب را نورانى مى كند و از تكار و اعادة گناه باز مى دارد".
ديگر از مواردى كه گريه مفيد است، گريه بر مصائب حضرت اباعبدالله (ع) و ائمة معصومين(ع) است اين نوع گريه نيز در سازندگى انسان بسيار مؤثر است. انسان را با اهداف شهداء هم رنگ و هم ساز مى كند و روحية رشادت و مردانگى را در انسان ايجاد مى كند.
بنابراين، سراسر زندگى يك مسلمان با غم و اندوه همراه نيست تا باعث افسردگى و بيمارى شود و گرية بر گناهان و بر مصايب اهل بيت نه تنها به افسردگى منتهى نمى شود، بلكه بعد از آن بهجت قلبى و نورانيت و صفاى باطنى ايجاد مى كند. به اضافه شادى زياد باعث غفلت مى شود. گريه در برخى از مواقع مانع بسيار خوبى از غفلت است.
[7] بحارالانوار، ج 75، ص 321.
[8] ابوالفضل طريقه دار، شرع و شادي، ص 23، به نقل از بحارالانوار، ج 75، ص 321.
[9] همان، ص 38.
[10] همان، ص 50.
[11] همان، ص 59.
[12] همان.
[13] همان، ص 63 به نقل از بحارالانوار، ج 73، ص 141.
[14] اعراف (7) آية 179.
[15] مائده (5) آية 39.
[16] صادق احسانبخش، آثار الصادقين، ج 2، ص 19،به نقل از مستدرك الوسائل، ج 2، ص 295.