پرسش:
«حربن يزيد رياحى» كه پسر يزيد و نوه معاويه بوده و لقمه حرام خورده، و احتمالاً حرامزاده هم بوده و تا صحراى كربلا دو ركعت نماز نخوانده بود، و همه اينها در انسان تأثير مى گذارد، چگونه يك دفعه برگشت و جزء ياران امام حسين(ع) شد؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و احترام
«حرّ(ره)» پسر يزيد بن معاويه نبود، بلكه فرزند يزيد رياحى مى باشد.
«حرّ» از خاندان معروف عراق و از رؤساى كوفيان بود. از گفتار و كردار او پس از ملاقات با امام حسين(ع) تا روز شهادتش روشن مى شود كه هم اهل ايمان و اهل نماز بود و هم نسبت به امام حسين(ع) و خاندان پاكش كاملاً معرفت داشت. و به همين جهت حر با لشكرش در هنگام نماز، در پشت سر امام قرار گرفته و نماز را به امامت امام(ع) خواندند.
درست است كه محيط، فرهنگ، وراثت و... در ساختار روح و روان انسان مؤثر است، ولى هيچ يك از اين عوامل (حتى حرام زاده بودن) اختيار را از انسان سلب نمىكند. با وجود همه اسباب و عوامل انحراف، باز انسان آزاد است كه راه صحيح را انتخاب نمايد.
همان گونه كه با فراهم شدن تمام زمينه هاى سعادت، سبب نمى شود آدمى حتماً راه سعادت را انتخاب كرده و خوشبخت شود.
ارزش انسان به اين است كه با وجود زمينه گرايشهاى مثبت و منفى در نهادش، با اختيار خود گرايشهاى مثبت را انتخاب كند. انسان موجودى است كه خداوند از طريق فطرت، عقل و نبوت، بايد و نبايدها را به او ياد داده و بر فجور و تقوا آگاه كرده(1) است، در نتيجه موجودى است كه مى تواند در قوس صعود، برتر از فرشتگان و در قوس نزول، منحطتر از حيوانات(2) گردد. بدبختى يا خوشبختى منوط به آن است كه با اراده و انتخاب خويش كدام مسير را برگزيند.(3)
زن فرعون در خانه كفر از چنان ايمانى برخوردار شد كه از طرف خدا اسوه ايمان براى همه مؤمنان گشت، اما زن نوح در خانه وحى از صراط مستقيم به بيراهه رفت كه ضرب المثل براى كافران شد.(4)
«حرّ رياحى» گرچه ابتدا جزء لشكر باطل بود، ولى در نهايت با حسن استفاده از اختيار و آزادى خود، راه سعادت ابدى را برگزيد و در ركاب امام زمانش به فوز شهادت نايل آمد.
پى نوشتها:
1. شمس (91) آيه 8.
2. اعراف (7) آيه 179.
3. شمس (91) آيه 9.
4. تحريم (66) آيه 10 و 11