آیا ممکن است در مسائل دینی هر جا با عقل جور نبود، آنرا نپذیریم؟

پرسش:

در مورد مسائل دینی آیا هر جا عقلمان آن مسئله را درك نكرد میتوانیم قبول ننمائیم ....

پاسخ:

با سلام و سپاس

معلومات ما هر قدر باگذشت زمان پيش برود باز هم محدود است، ما همه چيز را نمي دانيم، اگر مي دانستيم قافله علم و دانش بشر، فورا متوقف مي گرديد ؛ زيرا به پايان راه رسيده بود و اين ناداني هاي ماست که دانشمندان بشر را به تلاش و کوشش دائمي براي يافتن «نايافته ها» و کشف «مجهولات» وا مي دارد.
 بلکه آن چه مي دانيم در برابر آن چه نمي دانيم قطره اي در برابر دريا و يا سطري از کتابي بسيار عظيم و بزرگ است. حتي در ميان مجهولات ما بسيار چيزهايي است که اگر هم معلم و استادي براي شرح آن از جهاني مافوق جهان ما بياورند باز ما استعداد درک آن را نداريم ، همان طور که بسياري از مسايل علمي امروز اگر براي انسان هاي هزار سال پيش شرح داده مي شد ، اصلا قدرت درک آن را نداشتند، تا چه رسد که بخواهند با پاي فکر و عقل خود به سوي آن بروند.
اين را نيز مي دانيم احکام و دستورات آسماني از علم بي پايان خداوند سرچشمه مي گيرد، از مبدأي که همه حقايق هستي پيش او روشن است و گذشته و آينده و غيب و شهود براي او مفهومي ندارد بلکه از همه چيز به طور يکسان آگاه است.
آيا با توجه به اين حقايق مي توانيم انتظار داشته باشيم که فلسفه همه احکام را درک کنيم؟ وهمه چیز را ما بدانیم؟
 اگر چنين بود چه نيازي به پيامبران براي تشريع احکام داشتيم، خودمان مي نشستيم، آن چه صلاح و مصلحت بود تصويب مي کرديم و اين همه در سنگلاخ هاي زندگي سرگردان نمي شديم.
وانگهي مگر ما همه اسرار آفرينش و تمامي موجودات جهان و قوانيني که براي آنها حکومت مي کند و فلسفه وجودي هر يک را مي دانيم؟
احکام تشريعي هم جدا از حقايق آفرينش و تکوين نيست، اطلاعات ما در هر دو قسمت محدود است از مجموع اين دو بحث چنين نتيجه مي گيريم که:
ما تنها به اندازه اطلاعات و به ميزان معلومات بشري در هر عصر و هر زمان مي توانيم فلسفه و اسرار احکام الهي را دريابيم، اما نه همه آنها و اصولا با عمق و وسعت آن دستورات و محدوديت علم ما نبايد غير از اين انتظار داشته باشيم . مفهوم اين سخن اين است که هرگز نمي توانيم اطاعت از اين دستورات و احکام را مشروط به درک و فهم فلسفه آنها کنيم، زيرا در اين صورت دعوي علم نامحدود براي خود کرده ايم و دانش خود را در سر حد دانش پروردگار آورده ايم و اين با هيچ منطقي سازگار نيست.
درپايان ذکر چند نکته ضروری است:
1- منظور از اين كه گفته مى‏شود: با عقل مى‏توان به مبانى اعتقادى راه يافت، اين است كه دين و عقل دو حوزه معرفتى همگرا هستند، نه واگرا؛ يعنى، عقل سليم با دين حق هيچ تعارض و چالشى ندارد.
2 - اين كه آيا عقل همواره درست مى‏فهمد يا نه؟ بايد گفت: عقل يكى از ابزارهاى شناخت است كه گاه خطا مى‏كندو گاه درست مى‏فهمد؛ ليكن در عين حال چون متكى بر اصولى بديهى و خطا ناپذير است، الگوى تشخيص صحيح ازسقيم را در خود دارد؛ يعنى، مى‏تواند هر ادراكى را با اصول بديهى - كه خطا ناپذيرند - بسنجد. در صورت انطباق باآنها ادراك درست است و در صورت مخالفت با آنها نادرست.
ج - اين كه عقل مطلق است يا نه؟ اگر مقصود از مطلق، صحت هميشگى دريافت‏هاى عقلانى است كه پاسخ آن دربالا روشن شد، اگر مقصود از آن امكان شناخت همه چيز است، بايد گفت: اولاً ميزان درك عقلى نسبت به افرادمتفاوت است و ثانيا عقل فقط مدرك معقولات است و در همان حوزه كارآيى دارد.
از مباحث گذشته به اين نتيجه می رسیم که ادراک های عقلی ما محدود است و نمی توان به صرف نفهميدن مطلبی آن را رد کرد بلکه بايد در اين رابطه تلاش فکری کرد واز خرد و انديشه دیگران نيز استفاده کرد تا آن مطلب را درک کرد.
ما فقط مجازیم چیزهایی که خلاف بودن آن با دلایل قطعی عقلی روشن شده است قبول نکنیم , اما دلیلی نداریم که هر چه با عقلتان جور در نیامد آن را قبول نکنیم ؛ زیرا ممکن است با عقل من و شما جور در نیاید ، اما اندیشمندانی باشند که این معما را حل کرده باشند, بنا براین نباید گفت كه هر جا (مسائل و احكام ديني) عقلمان آن مسئله را درك نكرد ، قبول نكنيم ( رد نماييم).
اين نكته را نيز ياد آور مي شويم كه اگرچه عقل مان تمام احكام و مسائل را درك نمي كند ،
 اما مي تواند عقل اثبات كند و درك نمايد كه خداوند عالم ، از اسرار و حقايق و نيازهاي واقعي انسان ها و سعادت بشري آگاه است و بي نياز مطلق است و احكام و تعاليم را براي هدايت و رستگاري ما بيان نموده است ؛ بنابراين اگر چه تك تك مسائل را در نمي كنيم ، اما اين معنا را درك مي كنيم كه آنچه خداوند از ما خواسته بر اساس مصالحي بوده و در جهت سعادت و رستگاري ما است ، پس مسائل و احكام الهي را مي پذيريم و اين قبول و پذيرش به حكم عقل است ، اگر چه فلسفه خود آن مسئله و حكم را درك نكنيم.
مسائلي كه تاكنون از آن سخن گفتيم ؛ احكام و مسائل ديني بوده است ، اما اگر مقصود از مسائل ديني ، عقايد و باورها و اصول دين باشد ، اين سخن درست است كه بايد به عقل مان درك كنيم تا بدان باور داشته باشيم .
موفق باشید.
منتظر تماس بعدی شما هستیم.

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت