پرسش:
به علت فشار زیاد روحی، یک بار فریب مردی متأهل را خورده، سپس توسط وی تهدید شدهام: به خانوادهات (که متعصب هستند) میگویم با من رابطه داشتهای.
من چهل شب عبادت کردهام تا حاجتم برآورده شود؛ در شب قدر هم نماز مخصوص خواندهام چون ائمه ضمانت کردهاند با عبادت و نمازهایی که خواندهام، حاجتم برآورده می شود ؛ اما در عمل برعکس است! پس وعدة خدا چه میشود؟ فرمودة ائمه اطهار به چه معنا است؟ آیا باید همیشه بد باشیم تا خدوند آنچه را میخواهیم به ما بدهد، چون در روایت آمده: خدا حاجت بندة بد را زود میدهد، تا به مناجات نپردازد؟!
پاسخ:
با سلام و آرزوي توفيق الهي براي شما.
تصورتان از مفهوم دعا و اجابت صحبح نيست . بيشترين تلخي هاي روزگار را انبيا و در رأس همة آن ها پيامبر اسلام(ص) چشيده اند. آيا خدا آن ها را دوست نداشت؟ يا آنها دعا و مناجات با خدا و در خواست از خدا نداشتند؟
براي روشن شدن حقيقت مطلب لازم است به دقت در چند نكته تأمل كنيد:
1ـ وقتي خداوند بندة مؤمني را دوست داشته باشد، اجابت دعاي او را به تأخير مي اندازد. در حديث است خداوند اجابت دعاي بندة مؤمن را از آن جهت به تأخير مي اندازد كه صداي او را دوست دارد و مي خواهد بنده اش بيشتر به درگاهش اصرار كند، تا لطف و كرامت بيشتري را متوجه او سازد.(1)
آيا لطف و كرامت بيشتر خداوند لطف نيست؟
اما كسي چون خواسته اش را گرفت و ارتباطش را با خدا قطع كرد ، خداوند به او لطف كرده است؟
خداوند منان با طول دادن اجابت ما را بيشتر به حالت انابه و تضرع در درگاهش نگاه مىدارد و اين لطف بزرگى است كه به اين وسيله ارتباط عبد با معبود حفظ مىگردد و در پى آن الطاف بىشمار ديگرى نصيبش مىشود.
مولوىمىگويد:
آن يكى الله مىگفتى شبى تا كه شيرين مىشد از ذكرش لبى
گفت شيطان: آخر اى بسيار گو! اين همه «الله» را «لبيك» كو؟
مى نيايد يك جواب از پيش تخت چند «الله» مى زنى با روى سخت
او شكسته دل شد و بنهاد سر ديد در خواب او خضر اندر خضر
گفت: «هين» از ذكر چون واماندهاى چون پشيمانى از آن كش خواندهاى؟
گفت: لبيكم نمىآيد جواب زآن همى ترسم كه باشم رد باب
گفت: آن «الله» تو «لبيك» ماست و آن نياز و سوز و دردت پيك ماست
ترس و عشق تو كمند لطف ماست زير هر يارب تو لبيكهاست
2ـ گاهي دعا به اجابت مي رسد، اما مقدمات تحقق آن فراهم نيست و يا مصالحي اقتضا مي كند انجام آن به تأخير بيفتد. حضرت موسي(ع) مي گويد: «پروردگار، تو به فرعون و طرفدارانش زيورها و مال فراوان داده اي. او مردم را از راه تو گمراه مي كند.
خدايا! اموال شان را نابود ساز و آنان را به عذاب دردناك گرفتار نما! خداوند در پاسخ فرمود: موسي دعايت را اجابت نمودم. اما در روايت آمده است كه ميان دعاي حضرت موسي(ع) تا غرق شدن فرعون، چهل سال طول كشيد!».(3)
حضرت ابراهيم(ع) فرزند نداشت. ده ها سال دعا و تضرّع نمود تا اين كه در 99 سالگي در حالي كه پير شده و موهاي او سفيد گشته بود، خدا حضرت اسماعيل را به او داد.(4)
حضرت سليمان پيامبر كه حدود هزار سال عمر كرد، صدها سال دعا كرد تا خداوند به او فرزندي دهد و نسل او تداوم يابد، ولي سرانجام بدون داشتن فرزند از دنيا رفت. آيا مي توان گفت خداوند پيامبرانش را دوست نداشت و آن ها پيش خدا ارزش نداشتند وگرنه حاجت پيامبرش سليمان را اجابت مي كرد؟!
3ـ واقعيت اين است كه از باطن هستي و مصالح حقيقي خود و جهان بي خبريم. به همين دليل گاهي مي پنداريم خير و مصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتي يا دفع و رفع مشكل و مانعي است. وقتي مي بينيم خواستة ما بر آورده نمي شود، رنجيده خاطر مي شويم!
در حالي كه اگر حجاب روي «حقيقت باطني» كنار رود و آينده و نتيجة برخي خواسته ها براي ما حاضر و روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف مي شويم و خدا را شكر مي كنيم كه خواسته و حاجت جاهلانة ما را برآورده نكرده است.
به بيان ديگر: خداوند نسبت به بندگانش مهربان است و خير و خوشبختي مؤمنان را مي خواهد، از اين رو اگر دعاي آنان به علت عدم اطلاع از باطن هستي، به ضررش باشد، اجابت نمي كند.
4ـ گاهي اجابت برخي از دعاها در عالم آخرت نمايان مي شود.يعني خداوند خواسته انسان را به جهاتي (مثلا به ضرر انسان باشد) بر اورده نمي كند ، اما پاداش دعاي او را در جهان آخرت مي دهد.
گر كسي بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنيا، چه پاداشي براي او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا اميد نمي شود. امام صادق(ع) مي فرمايد: «روز قيامت خداوند متعال مي فرمايد: اي بندة من! تو مرا خواندي و من اجابتت را به تأخير انداختم. اكنون ثواب و پاداش تو چنين و چنان است. پس مؤمن آرزو مي كند كه كاش هيچ دعايي از او در دنيا اجابت نمي شد، براي آن ثواب و پاداش نيك كه مي بيند».(5)
از روايات استفاده مي شود كه هيچ دعايي بي اثر نيست و هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد، پس در واقع هر دعائي به استجابت مي رسد ، اما گونه هاي استجابت آن مختلف است.
امام سجاد(ع) مي فرمايد: «دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد: يا براي او ذخيره مي گردد يا در دنيا برآورده مي شود يا بلايي را كه مي خواست به او برسد، از وي مي گرداند».(6)
تذكر چند نكته:
1ـ دنيا عرصة امتحان و محل ظهور و بروز استعدادهاي دروني و افكار و عقايد قلبي است. يكي از راه هاي امتحان، قرار گرفتن در ميدان شدايد و سختي ها و تأخير افتادن اجابت دعاها است. از خدا بخواهيم كه ما را در همة آزمون هايش موفق و ثابت قدم نگه دارد.
2ـ حُسن ظن و اعتماد به خدا كليد بسيار از درهاي قفل شدة زندگي و خوشبختي ها است. خداوند حُسن ظن و اعتماد داشته باشيد. او نسبت به بندگانش بسيار مهربان است. خير و سعادت را گاهي در قالب سختي ها و مشكلات ظاهر مي سازد و گاهي در لباس آسايش و نعمت ها.
خدا به علم نامحدود خويش مي داند كه صلاح و رستگاري چه كسي از بندگان مؤمنش در ميدان مشكلات و مصايب نهفته است و كداميك از آنان بايد در رفاه و نعمت ها آن را جستجو كنند. پس باور داشته باشيم كه در صورت انجام تكاليف و وظايفي كه خداوند براي اهل بلا و مشكلات يا رفاه و نعمت ها قرار داده، هر وضعيتي براي ما پيش آيد، خير و خوشبختي ما در همان نهفته است.
3. دعا نبايد جاي فعاليت و كوشش را بگيرد ، يا انسان را از هدف و مسير اصلي زندگي بازدارد . در اين صورت نه تنها ارزشي ندارد ، بلكه ضد ارش خواهد بود. آيا دعا هاي شما از اين دست نيست؟
مثلا دعا كنيم كه خداوند انسان فريب كاري را رسوا نمايد ، بي آنكه خود قدمي در اين راه برداريم.
چه بسا آن انسان فريب كار عده بسيار ديگر از دختران و زنان را فريب داده باشد. در حالي كه ما مي توانستيم با معرفي آن شخص از اين همه كارهاي ناپسند جلوگيري او جلو گيري كنيم. ايا دچار اشتباه نشديم و راه را كج نرفتيم؟
در پايان آيا تمام شرايط دعا را محقق ساخته ايم كه در انتظار بر آوردن آن نشسته ايم و به جهت علم ناقصي كه داريم ، بي صبري و جزع داريم؟
1 - اصول كافي، ج 4، ص 247.
2 - همان، ص 245.
3 -همان
4 -تفسير نمونه، ج 11، ص 101، پاورقي.
5 - اصول كافي، ج 4 ص 247.
6 - تحف العقول، ص 202.