پرسش:
با عرض سلام خدمت شما
می خواستم بدونم که اگر کسی خودکشی کند درسته که آدم با اراده خودش این کار روکرده ولی چون مرگ دست خداست وتا اون نخواد اتفاق نمی افته می خواستم بدونم آیا در این حالتم خدا به اون آدم تلقین کرده که خودشو بکشه ودر اون حالتم باز موقع مرگ اون آدم رسیده بوده یا خیر؟
چون ممکنه اون آدم دست به خودکشی هم بزنه ولی نمیره چون خدا نخواسته بوده ممنون میشم پاسخ این سوالم رو بدونم.
دپاسخ :
با عرض سلام و آرزوی توفقیات الهی برای شما.
پاسخ در دو محور ارائه میشود:
1ـ خودکشی از نظر آموزههای آسمانی کار خلاف شرع است و هرگز خداوند به دل کسی القا نمیکند که دست به خودکشی بزند. کسانی که دست به خود کشی میزنند، تحت وسوسههای شیطان قرار میگیرند، چون شیطان سوگند خورده است که از هر راه ممکن، آدمیان را اغفال کند تا دست به کار حرام بزنند. یکی از کارهای حرام خودکشی است.
در روایات اهل بیت علیهم السلام آمده:«مؤمن به هر نوع مرگی ممکن است بمیرد، ولی خودکشی نمیکند»، و امام صادق(ع) فرمود: کسی که عمداً خود را بکشد، در آتش جهنم خواهد بود».(1)
2ـ از روزی که خداوند انسان را خلق میکند، دو نوع اجل برای او تعیین میشود:
یک نوع را اجل مطلق (اجل حتمی) و نوع دیگر را اجل معلّق (اجل غیر حتمی) میگویند. وقتی اجل مطلق فرا برسد، اگر هیچ حادثهای هم پیش نیاید، مرگ قطعی است و انسان یک لحظه هم دوام نمیآورد، اما اگر اجل مطلق و حتمی (که از روز اوّل برای انسان مقدّر شده) در کار نباشد، ممکن است کسی دست به خودکشی بزند اما عوامل نجات وی فراهم شود، یا ممکن است از بین برود. باید توجه داشت خواست خداوند حکیمانه است این طور نیست که دست به خودکشی بزند، ولی خدا بخواهد نمیرد. چه بسا زمان اجل حتمی فردی فرا نرسیده باشد، ولی بر اثر خودکشی و با اجل معلق و غیر حتمی بمیرد، چون انسان طوری خلق شده که با خودکشی از پای در میآید، گرچه اجل قطعی او فرا نرسیده باشد. خداوند کسی را وادار به خودکشی میکند و نه او را به لحاظ تکوینی از خودکشی باز میدارد، چون انسان از نظر تکوینی آزاد آفریده شده است.
آری اگر کسی دست به خود کشی بزند ، به ارداه تکوینی خداوند از دنیا خواهد رفت ، اما این به معنای رضایت الهی نیست ، همان گونه که اگر انسان قصد جان کسی را کند و او را با اسلحه و یا وسیله دیگر هدف قرار دهد ، به ارداه تکوینی الهی از دنیا می رود ، ولی این بدان معنا نیست که خداوند از کار قاتل راضی است ، چون اگر نمی خواست ، مقتول از دنیا نمی رفت . این استدلال نادرست است ، همان گونه که در همه کارهای بدی که انسان انجام می دهد ، می توان گفت اگر خدا نمی خواست آن کار بد انجام نمی گرفت ، پس انسان گناه کار تقصیری ندارد. این استدلال نادرست است.
به عبارت دیگر، خداوند دو نوع ارداه دارد: ارداه تکوینی و ارداه تشریعی .
به ارداه تکوینی ، هر آنچه در جهان هستی از نیک و بد که انجام می پذیرد ، به اراده خداوند است ، زیرا به ارداه خداوند انسان اختیار دارد و چون اختیار دارد ، نیک و بد هم از او سر می زند ، پس به همه چیز به ارداه خدا است.
اما در اراده تشریعی خداوند کار نیک را از انسان اراده کرده و کار بد را ارده نکرده است. پس اگر انسان کار بد و گناه و خودکشی و دیگر کشی کند ، خداوند آن را از انسان نخواسته ، بلکه نهی کرده است ،پس به ارده و خواست خدا نیست ، اگر چه به ارداه تکوینی همه چیز به خواست خدا تحقق می یابد.
پینوشتها:
1ـ شهید دستغیب، گناهان کبیره، ح 1 ـ2، ص 112، نشر دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1376ش