پرسش:
این که مرگ هر انسانی از ابتدا در لوح محفوظ معین و مشخص است چگونه به وسیله برخی از اعمال مانند صله رحم تغییر می کند؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
با استفاده از آيات و روايات، معلوم مىشود كه انسان داراى دو نوع مرگ است:
يكى مرگ حتمى (و به تعبير قرآن اجل مسمّى) و ديگرى مرگ مشروط (و به تعبير قرآن اجل معلّق).
مرگ حتمى، هرگز تأخير و تقدم ندارد و صله رحم،صدقه و... هم تأثيرى نخواهد داشت. آنچه در روايات وارد شده كه صدقه، صله رحم، تشييع جنازه مؤمن و... عمرانسان را طولانى مىكند و با برخى امور آن را كاهش مىدهد، مربوط به اجل معلق است.
به اين مثال توجه كنيد: اگرفانوسى را كه در مخزن آن مقدارى نفت وجود دارد، روشن كنيم دو نوع خاموشى براى آن متصور است: يكى آن كه آنقدر روشن باشد تا نفت آن تمام شود و به طور طبيعى خاموش گردد. دوم آن كه قبل از تمام شدن نفت، كسى آن راخاموش كند يا فانوس بر زمين افتد و... خاموش شود.
بنا بر این می توانیم به این نتیجه دست یابیم که:
بيشتر مرگها با اجل معلق تحقق مىپذيرد نه با اجل حتمى؛ يعنى، يكسرى عوامل، در تقديم و يا تأخير آن دخيل است؛ مثلاً اگر كسى از بدن خود مراقبت نكند و غذاهاى ناسالم و مضر تناول نمايد، در اثر مسموميت و يا انسداد شريانها و... عمرش به پايان مىرسد؛ حال آن كه اگر مراقبت مىكرد، ممكن بود عمرش طولانىتر باشد.
تأثير برخى از اعمال نيز به همين شكل است. صله رحم آن را افزايش مىدهد و قطع رحم آن را كاهش مىدهد؛ولى دامنه تأثير در محدوده اجل معلق است نه اجل مسمی
این نکته نیز ناگفته نماند که همه موجودات و حوادث و پديدههاى جهان، مطابق اراده ازلى و قضا و قدر الهى انجام مىشود. قضا و قدر الهى نيز به اين تعلق گرفته كه هر موجود و پديدهاى از راه علل و اسباب خاص خودش به وجود بيايد يا از بين برود و مسأله مرگ و ميرها نيز طبق ناموس خلقت و نظام علّى و معلولى پديد آيد.
و هم چنان که گفته شد : مرگ و مير دو نوع است: يكى اجل مسمّى، و دوّم اجل معلّق يا غير مسمّى. نوع اوّل همان اجل طبيعى است كه مطابق با نطام خلقت هرموجود زندهاى پس از يك دوره زندگى عوامل زيستى او رو به كاهش و زوال مىگذارد تا روزى كه عمر او به سر رسد، و اجل معلق، مرگهاى زودرس هستند كه بر اثر تصادف يا بيمارىها و... پديد مىآيند و هر دو اجل به اراده و مشيت الهى و بر طبق قضا و قدر الهى انجام مىشود، ولى نكتهاى كه در اينجا قابل توجه است اين كه اعمال و رفتار ارادى و اختيارى انسان نيز، خود يكى از اسباب و مشيات اين عالم و جزئى از قضا و قدر الهى است كه در بسيارى ازحوادث و پديدههاى عالم، نقش فاعلى به خود مىگيرد. پس انسان مىتواند با اعمال و رفتار خود، سرنوشت خويش را تعيين كند و يكى از امورى كه رفتار انسان در تعيين آن مؤثر است، مرگ مىباشد. انسان مىتواند با رعايت اصول بهداشتى و... عمر خود را به حد طبيعى و واقعى برساند. علاوه بر اين بعضى از گناهان يا كارهاى خير مانند قطع رحم يا ظلم و احسان وصله رحم و صدقات و... نيز در تأخير و تقديم مرگها مؤثر است، ولى در نهايت همه اينها برطبق قانون قضا و قدر الهى است و خداوند از ازل مىداند كه هر انسانى با اعمال و رفتار خوب يا بد خويش چه نوع اجلى خواهد داشت.