پرسش:
اگر روح خدا در همه انسانها يكسان دميده شده، تفاوت انسانها چگونه حاصل مى شود؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
همه انسانها داراى روح هستند، كه قرآن از آن به «روح خدا» تعبير كرده است.(1)
البته خدا نه جسم دارد، نه روح، و اضافه كردن روح به خدا (روح خدا) اضافه تشريفى است، و دليل بر اين مى باشد كه روح بسيار پر عظمت در كالبد انسان دميده شده است. همان گونه كه كعبه را به خاطر عظمتش «خانه خدا» مى خوانند و ماه مبارك رمضان را به خاطر بركتش «ماه خدا» مى نامند. پس دميدن روح خدا درانسان بدين معنى است كه انسان داراى روحى با عظمت است كه در آن استعدادهاى فوق العادهاى نهفته است و مىتواندتجلّى گاه انوار خدا باشد. در عين حال با اختيارى كه به انسان داده شده، توانايى حركت در جهت منفى هم دارد.
به عبارت ديگر: روح الهى كه در انسانها دميده شده و در همه يكسان است، پاك بوده و هيچ گونه الايشى ندارد، به همين خاطر فطرت همه انسانها پاك بوده و فرزند انسان كه متولد مى شود، پاك است.
روح همه انسانها گرايش به خوبى دارد و از اعمال زشت متنفّر است. گرايش اخلاقى در انسان به صورت فطرى است، اما در عين حال روح الهى، در وجودِ موجودى نهاده شده كه اوّلاً به جهت مادى و طبيعى بودن، گرايش به امور پست نيز دارد. وى استعداد و قوه انجام بدىها را دارد. اين مسئله نيز در كنار روح الهى در وجود انسان قرار داده شده و خداوند فرموده است: «قسم به جان آدمى و آن كس كه او را منظم ساخت (و آفريد) پس فجور و تقوا (خير و شرش) را به او الهام كرده است».
ثانياً در وجود انسان اختيار قرار داده شده كه بتواند روح خود را پاكيزه نگه دارد و به آن تعالى بخشد يا آن را آلوده نموده و از پاكى و درستى بيرون آورد و راه شقاوت و بدبختى را انتخاب نمايد. بنابراين انسان از اختيار و آزادى در جهت مثبت يا منفى بهره مىگيرد.
وى مىتواند استعداد خود را در راستاى خوبى، فضيلت، تقوا، سعادت و خوشبختى به كار گيرد و روح خود را در سمت و سوى معنويت پرورش داده و به طرف ملكوت اعلى به پرواز در آورد. اما ديگرى از حريّت و انتخابگر بودنش سوء استفاده مىكند و در راه رذيلت، فساد، تباهى، دشمنى با خدا و دوستى با شيطان قدم بر مىدارد.
پى نوشتها:
1. حجر (15) آيه 29