پرسش:
شبیهسازی چیست و چرا برخی از علما با آن مخالفت کردهاند و مفاسد آن چیست؟
پاسخ:
با سلام و ادب
خدمت شما عرض کنم که ابتدا لازم است سیر تاریخی موضوع شبیهسازی و شکلگیری آن معلوم گردد.
«یان ویلموت» جنینیشناس اسکاتلندی در سال 1997 اعلام کرد که بدون گرفتن سلول جنسی مذکر، موفق به ایجاد گوسفندی شده است. پیش از آزمایشهای «ویلموت» به نظر میرسید که این کار تنها درباره گیاهان ممکن است و دانشمندان زیستشناس به این نتیجه رسیدند که به طور کلی سلولهای موجودات را به تخصص نیافته و تخصص یافته تقسیم کنند. سلول تخصص نیافته قابلیت آن را دارد که به همهی اندامهای مختلف و مورد نیاز بدن انسان تبدیل شود و تغییر پیدا کند، مثلاً سلول کلیه تنها سلول کلیه را میسازد و سلول چشم فقط سلول چشم را و قابل گسترش به سلولهای دیگر بدن انسان نیست. همه دانشمندان بر این نظر متفقاند.
«ویلموت» و یارانش رفتند سراغ سلولهای تخصص یافته و تحقیقات خود را شروع کردند که آیا میتوان در حیوان و بالاتر انسان شبیهسازی کنند. پس از پیگیریهای زیاد این فرض را پیش کشید که در هر سلولی پس از تخصص یافتگی، برنامههای دیگر برای تولید مثل ارگانیسم کامل، متوقف یا خاموش و غیر فعال میگردد. برای مثال سلول کبد هر چند دارای اطلاعات لازم برای ساختن سلول کلیه است امّا بر اثر تخصص یافتگی، این قابلیت از کاری میافتد، گرچه از بین نمیرود، به همین دلیل وی کوشید سلول تخصص یافته را به مرحلهی قبل از تخصص یافتگی بازگرداند. تصادفاً به موردی برخورد که توانست از آن کمک بگیرد، از این رو برای این کار سلولهای انتخاب شده را در مایعی (که مواد غذایی مورد نیازشان را تأمین میکرد) نگهداری کرد و برای پنج روز از مقدار غذای سلولهای به مقدار پنج در صد کم کرد. گرسنگی بی آن که به حیات سلولها آسیب برساند، آنها را از ادامه تکثیر سلولی بازداشت و به حالت اغما گونه فرو برد، بدین ترتیب سلولها به مرحله قبل از تخصص یافتگی بازگشتند و توانستند مانند سلولهای جنسی، یک ارگانیسم کامل را تولید کنند. این تلاشها در سال 96 به ثمر رسید و برای نخستین بار «ویلموت» و همکارانش موفق شدند از طریق سلولهای تخصص یافته چه در حیوان و چه در انسان شبیه سازی کنند. با این کار «ویلموت» نه تنها گامی بلند در جهت امکانپذیری شبیهسازی انسانی برداشت، بلکه باور و عقیده بنیادی دانشمندان زیستشناس مبنی بر تقسم سلولها به تخصیص یافته و تخصیص نیافته را زیر سؤال برد. بعدها «ویلموت» اعلام کرد که مرز قطعی و مشخص میان این دو حالت وجود ندارد
مراحلی که ویلموت پیمود:
وی شش مرحله را پیمود تا به زادن گوسفند ماده به نام «دالی» انجامید:
1ـ گرفتن یک تخمک بارور نشده از پستانداری ماده.
2ـ خارج کردن هسته تخمک و به دست آوردن یک تخمک بدون هسته.
3ـ گزینش یک سلول جسمی و بیرون کشیدن هسته آن و هدایت آن به درون تخمکِ بدون هسته بدین ترتیب تخمک بازسازی میشود، چون شامل همهی کروموزومهای لازم است که از سلول دهنده گرفته شد است.
4ـ تحریک تخمکِ بازسازی شده، به کمک داروهای شیمیایی یا جریان الکتریکی. تحریک، تخمک را فعال میکند و به تقسم سلولی وادار میسازد، در نتیجه بی آن که لقاح جنسی صورت گرفته باشد، تخمک به تکثیر خود ادامه میدهد.
5ـ پس از آن که تخمک در آزمایشگاه به مرحله چند سلولی رسید، به رَحِم میزبان مناسب یا مادر جانشین یا جایگزینی که برای این کار در نظر گرفته شده است، منتقل میگردد و در آن جا به رشد خود و پیمودن مراحل جنینی ادامه میدهد.
6ـ پس از زمان لازم برای بارداری، تخمک به جنینی کامل و زنده تبدیل میگردد و در موعد معیّن زاییده میشود. نوزاد در این حالت از نظر ژنتیکی، تطابق نسبتاً کاملی به کسی دارد که هسته سلول جسمی از او گرفته شده، جنسیت او تابع آن است.
«ویلموت» به کمک این تکنیک موفق شد که نخستین پستاندار را که یک میش بود، به وجود آورد و نامش را «دالی» بگذارد.
از نظر علمی، تکنیکی که «ویلموت» و همکارانش به کار گرفتند، تکنیک انتقال هسته سلول جسمی یا «اس. سی. ان. تی» نام دارد امّا نام مطبوعاتی و عامه پسند «کلونینک» یا «شبیهسازی» بر آن غلبه کرده استز هرچند تا کنون رسماً خبری درباره تحقق شبیهسازی انسانی منتشر نشده امّا امکان آن در آستانهی فراهم شدن است.
نظریات و آرای علمای اسلام درباره شبیهسازی
گفتنی است این مسئله، علما را به اظهارنظر وا داشته است. عالمان اهل سنّت در اظهار نظر پیشقدم شدند و به اتفاق گفتهاند: شبیهسازی به خصوص در مورد انسان، خلاف شرع و حرام است، و دلائل متعددی اقامه کردهاند.
مجمع فقه اسلامی که اخیرا دهمین نشست آن در جدّه برگزار شد، به مسئله شبیهسازی انسانی اختصاص یافت و بیانیه نهایی آن بر حرمت کامل این مسئله درباره انسان تأکید داشت.
نظریات عالمان شیعه
میان علما و دانشمندان شیعه اتفاق نظری در مسئله شبیهسازی دیده نمیشود. نظریات عالمان شبیعه در این مسئله از جواز مطلق تا حرمت کامل در نوسان است. این مسئله در سه حوزه مهم شیعی یعنی قم، نجف و بیروت مطرح شده، عمدهی عالمان شیع، شبیهسازی گیاهی و حیوانی را مجاز میدانند و به استناد «اباحه اصلی» آن را عملی مباح میشمارند(1)، اما درباره حکم شبیهسازی انسانی، میان عالمان شیعه اتفاق نظر وجود ندارد. برخی آن را کاملاً مجاز شمردهاند و بعضی حرام شمردهاند. به طور کلی نظریات عالمان شیعه را میتوان به چهار نظریه تقسم کرد:
أ) جواز مطلق شبیهسازی انسانی؛
ب) جواز محدود؛
ج) حرمت ثانوی؛
د) حرمت اوّلی.
أ) جواز مطلق: برخی از فقها و صاحبنظران به دلیل نبود نصی خاص بر منع شبیهسازی انسانی نیز به قاعدهی «کلّ شیء لک حلال حتى تعرف انّه حرام بعینه فتدعه»(2) همچنین به استناد اصل اباحه، شبیهسازی انسان را مجاز شمردهاند. اینان در جواب این پرسش که «آیا شبیهسازی و تکثیر انسان در آزمایشگاه و از طریق روشهای پیشرفته علمی (کلوناژ) جایز است» میگویند:
1ـ آیةالله سید علی سیستانی: فی حد ذاته مانعی ندارد؛(3)
2ـ آیةالله موسوی اردبیلی: اگر چه شبیهسازی در مورد انسان تا کنون به مرحله عمل نرسیده است و لیکن دلیل قوی و محکمی بر حرمت چنین تحقیقات و آزمایشاتی وجود ندارد؛(4)
3ـ آیةالله فاضل لنکرانی: فی نفسه مانعی ندارد مگر این که محرز شود توالی فاسد دارد؛(5)
4ـ آیةالله سید محمّدصادق روحانی، تبعاتی از قبیل احتمال ابتلای کلونها به بیماری جسمی و روانی به هم خوردن نظام طبیعی خانواده و حذف شدن نقش پدر، جایگاه نامشخص نوازاد کلون شده در خانواده و کاهش تنوع ژنتیکی انسانها در دراز مدت را موجب حرمت نمیداند.(6)
5ـ علاّمه فضلالله از همان آغاز در قبال این مسئله موضعی فرا فقهی گرفته، و وی تنها شبیهسازی انسانی را مغایر سنّت نمیداند، بلکه آن را گامی در جهت فهم عمیقتر سنّتهای نهان در هستی معرفی کرده، تا جایی پیش رفته که گفته: اگر علم قطعی با برخی از ظواهر دینی تعارض پیدا کرد، باید ظواهر را تأویل نمود.(7)
6ـ آیةالله سید محمد سعید حکیم، بر این نظر است که شبیهسازی انسانی مباح است و دلیلی بر حرمت آن نیست. در پاسخ به استفتایی، به تفصیل نظر خود را بیان میدارد و میگوید: «شبیهسازی انسانی نوعی به کارگیری سنّتها و قوانین الهی است که کشف و کاربست آنها بیانگر قدرت عظیم خداوند به شمار میرود. این کار در صورتی که با عمل حرام دیگری همراه نشود، مجاز و مباح است.»
ایشان نیز یکایک دلایل را که بر ضد شبیهسازی انسانی اقامه شده است، به نقد میکشد و آنها را برای حرمت کافی نمیداند.(8)
7ـ آیةالله سید محمد شیرازی در پاسخ به استفتایی 1996 میگوید: «الاصل الجواز، إلاّ أنْ یکون محذور شرعی فی ذلک مثل اختلال النظام».(9)
8ـ آیةالله محمد مؤمن، یازده دلیل فقهی و غیر فقهی بر ضد شبیهسازی انسانی را نقل کرده، آن را تحلیل و نقد میکند و سرانجام نتیجه میگیرد که اقدام به شبیهسازی انسانی اجمالاً اشکال ندارد، هرچند هنگام انجام آن باید مسائل شرعی مانند نظر به اجنبی و لمس رعایت گردد.(10)
حرمت ثانوی و مفاسد شبیهسازی
برخی از عالمان شیعه بر این نظرند که شبیهسازی انسانی، به خودی خود و به عنوان اولیه اشکال ندارد و به استناد «اصالة الاباحة» جایز است اما انجام آن به مفاسدی میانجامد، از این رو برای پیشگیری از آن، شبیهسازی انسانی به عنوان ثانوی حرام است.
آقایان سید کاظم حائری، سید صادق شیرازی و مکارم شیرازی از این نظر حمایت میکنند. سید کاظم حائری درباره شبیهسازی بر این مظر است که نفس عمل اگر موفقیتآمیز باشد و با عمل حرامی همراه نباشد، به عنوان اوّلی جایز است، لیکن از آیه «ومِنْ آیاته اختلاف ألسنتکم وألوانکم» در مییابیم که حکمت خداوند برای حفظ نظام، بر اختلاف زبانها و رنگها است. از آنجا که شبیهسازی در صورتی که به شکلی وسیع به کار گرفته شود، به دلیل عدم امکان بازشناسی خریدار از فروشنده، خواهان از خوانده و در شهود، ستمگر از ستمدیده و مانند آن در عقود، ایقاعات، جنایات و غیره حتماً به اختلال نظام میانجامد، لازم میآید به سبب این لازمه باطل، شبیهسازی در سطح وسیع تحریم شود.(11) بنابر این از صدور و ذیل و عبارت ایشان فهمیده میشود که شبیهسازی انسانی در سطح فردی و محدود را میپذیرند اما در سطح کلان حرام میدانند(12). در فتوای دیگر که با فتوای اوّل فرق میکند، ایشان فرموده: «اگر شبیهسازی به اختلال در نظام اجتماعی مانند عدم تشخیص ستمگر از ستمدیده و محرم از نامحرم و وارث از غیر وارث و غیر آن بینجامد، شبیهسازی حرام میگردد... و اگر چنین نباشد، حرام نیست و توجیهی برای منع آن وجود ندارد»(13).
آیةالله سید صادق شیرازی نیز در پاسخ به استفتایی درباره مشروعیت این کار میگوید: «شبیهسازی فی نفسه کشفی علمی و مجاز است، لیکن از آن جا که مستلزم امور غیر جایزی مانند اختلال نظام طبیعی و وجود محذور شرعی است، عدم جواز به آن سرایت میکند و حرام میگردد، در نتیجه فعلاً و در چارچوب شرایط معاصر، جایز نیست»(14).
سرانجام آیةالله مکارم میکوشد از دیدگاه فوق با استدلال بیشتر و مفصلتری دفاع نماید. ایشان در استفتایی پاسخ میدهد: «لا یجوز لما فیه مِن المفاسد الأخلاقیه والإجتماعیة(15)» نیز هنگام پرسش از جواز شبیهسازی انسان پاسخ میدهد: «این کار جایز نیست و مفاسد زیادی دارد و اطلاعاتی که اخیراً منتشر شده، نشان میدهد کسانی که از طریق شبیهسازی به وجود میآیند، در معرض ناهنجاریهای جسمی شدیدی هستند، مانند کمبود کلیهها و نیمی از مغز و امثال آن»(16) این پاسخ میتواند هم به معنای تحریم به عنوان حکم اولی باشد و هم حکم ثانوی، لیکن مبنای ایشان در جاهای دیگر روشن است.
در جواب استفتای دیگری میگوید:
«این کار ذاتاً از نظر شرع اشکالی ندارد، ولی با توجه به مشکلات جنسی که به بار میآورد و جامعه انسانی را مواجه با ناهنجاریهایی میسازد که بر اهل خبره پوشیده نیست، انجام آن خالی از اشکال نیست، به همین جهت حتى افرادی که پایبند دین و شریعتی نیستند، به خاطر مفاسد مختلف آن، به مخالفت با آن برخاستهاند و در بعضی از کشورها مجازاتهای سنگینی برای آن قائل شدهاند»(17).
آیةالله صانعی نیز قائل به حرمت شبیهسازی انسانی است، نه از باب حکم اولی، بلکه از باب حکم ثانوی، زیرا در شناخت افراد از یکدیگر و نسبت و ازدواج و تقسیم ارث مشکلاتی به وجود میآید(18).
بنابر این سومین دیدگاه میان شیعه، شبیهسازی را به عنوان اوّلی حلال میداند و به عنوان ثانوی حرام میشمارد.
بررسی حکم حرمت اوّلی
همان طور که در ابتدا اشاره شد، برخی از علمای شیعه همانند اهل سنت به طور مطلق و به صراحت موضوع شبیهسازی را حرام دانستهاند، از جمله آنان مرحوم علامه شیخ محمدمهدی شمسالدین است که به دو دلیل اشاره میکند: دلیل اوّل «تغییر خلق الله» و دوم «عدم مالکیت انسان بر جسد خود و دیگران»
ایشان در دلیل اوّل میگوید: به استناد صریح قرآن(19) شبیهسازی تغییر خلق است و تغیر خلق الله حرام است، زیرا شبیهسازی انسانی موجب پیدایش نسخههایی از یک جسم میشود. به ادعای «شمسالدین» مفسران همه فرقهها و مذاهب اسلامی بر این نظر هستند که مقصود از «تغییر خلق الله» هر نوع تغییر یا فعلی است که تشویه غیر مناسب با فطرت را در جسم انسان در پی داشته باشد و این کار به موجب اصل اوّلی در شریعت اسلامی حرام و ممنوع است، چون خداوند برای اعضای جسم و ظایفی تعیین کرده که تغییر آنها حرام و کفر است.(20)
برای اطلاع بیشتر میتوانید به مجله فقه، شماره 44، سال 1384 مراجعه کنید.
پینوشتها:
1ـ مرکز تحقیقات فقهی قویه قضائیه، مجموعه آرای فقهی، ج 1، ص 233 ـ234.
2ـ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 60.
3ـ مجله گنجینه، ج 2.
4ـ مجموع آرای فقهی، ص 231.
5ـ مجله فقه، شماره 44، سال 84.
6ـ عمود صادق، همانند سازی انسان از نظر مراجع ادیان آسمانی و بررسی آن از نظر فقه اسلامین ص 79.
7ـ الاستنساخ ـ جدل العلم و الدین و الأخلاق، ص 99 ـ 100.
8ـ مجله فقه، شماره 44، به نقل از الاستنساخ الجنینی، ص 59.
9ـ الاستنساخ فی رأی الامام الشیرازی، جزوه، ص 43.
10ـ الاستنساخ، ص 21.
11ـ پایگاه البلاغ، به آدرس balagh. com، به نقل از نجله فقه، شماره 44.
12ـ همان.
13ـ استفتای موجود به شمار 1092 به تاریخ 27 صفر 1419، به نقل از مجله فقه، شماره 44.
14ـ شبکه النبأ المعلوماتیه، 2/ 1/ 2003 = 28 شوال 1423، به نقل از مجله فقه، شماره 44.
15ـ استنساخ قابل دسترسی در سایت اختصاصی ایشان به آدرس amiralmomenin. net، به نقل از مجله فقه، شماره 44.
16ـ نرمافزار گنجینه 2، به نقل از مجله فقه، شماره 44.
17ـ پاسخ به استفتا، مورخ 12/ 1/ 1382، در مجموعه دوازده استفتای موجود در دفتر ایشان، به نقل از مجله فقه، شماره 44.
18ـ مجموعه مقالات گنگره بین المللی اخلاقزیستی، ص 138 ـ 139.
19ـ نساء (4) آیات 115 ـ 119.
20ـ الاستنساخ الجنینی، ص 58، به نقل از مجله کاوشی نو در فقه، شماره 44.