آیا یک زن باید به صورت کامل تحت تسلط و فرمانبری از شوهرش باشد؟

 پرسش:

آیا یک زن باید به صورت کامل تحت تسلط و فرمانبری از شوهرش باشد؟

پاسخ:

با سلام و عرض ادب 

خانواده يك واحد كوچك اجتماعى است كه همانند اجتماع بزرگ نياز به رهبر و سرپرست دارد. قرآن مجيد تصريح كرده كه مديريت خانواده بر عهده مرد است: "الرّجال قوّامون على النّساء؛ مردان سرپرست و عهده دار امور زنان هستند".(1) البته منظور از سرپرستى و مديريت، استبداد و زورگويى نيست، بلكه منظور، اداره امور و هدايت زندگى و تأمين معيشت است. اين موقعيت به خاطر خصوصيات جسمى و روحى مردان است مانند: داشتن بنيه بدنى و نيروى جسمى و غلبه قوه تفكّر مديريتى بر نيروى عاطفه.
از طرفى تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداخت هزينه‏ هاى زندگى و پرداخت مَهر، اين حق و در واقع مسئوليت را به او مى دهد كه وظيفه سرپرستى بر عهده او باشد. البته ممكن است زنانى، بر شوهران خود امتياز داشته باشند، ولى قوانين به تك تك افراد نظر ندارد، بلكه نوع انسان و كلى را در نظر مى گيرد.(2)
مدير بودن مرد به معناى اسير بودن زن در دست وى نيست تا بتواند به دلخواه خود عمل كند. در تمام مديريت‏ ها مدير نبايد خود را بى نياز از شور و مشورت بداند.
فقها بر اساس روايات، حدود اطاعت زن از شوهر را معيّن كرده ‏اند:
امام خمينى(ره) در اين باره مى گويد: "در مطلق استمتاعات (بهره مندى‏ هاى جنسى) و خروج زن از منزل بايد اطاعت از شوهر باشد".(3) البته مسئله خروج در مواردى استثنا شده كه در توضيح المسائل مراجع ذكر شده است. زنى كه امور واجب بر خود و حقوق شوهر را رعايت نكند، ناشزه است، ولى ترك اطاعت از شوهر در مواردى كه بر زن واجب نيست، باعث نشوز وى نمى شود. بنابراين اگر زن از خدمات خانه و خواسته‏ هاى شوهر كه مربوط به كاميابى در امور جنسى نمى شود، مانند جارو كردن، خياطى، آشپزى يا حتى آب دادن و پهن كردن رختخواب خوددارى كند، نشوز شمرده نمى شود.(4)
پى نوشت‏ها:
1. نساء (4) آيه 34.
2. تفسير نمونه، ج 3، ص 370، با تلخيص.
3. عبدالرّحيم موگهى، احكام خانواده، ص 75.
4. تحريرالوسيله، ج 2، ص 305.

علت روزه گرفتن چیست؟و دلیل وجوب آن را ذکر کنید؟

پرسش:
علت روزه گرفتن چيست و پيامبران چه دلايلي براي آن گفته اند؟
پاسخ :

با سلام و عرض ادب 

پيامبران الهي براي هدايت انسان فرستاده شده اند. آنان براي تربيت انسان از طرف خداوند حكيم و مهربان قوانين ، احكام و دستورهايي آورده اند و هر يك از آن احكام از جهتي و يا از جهات مختلف در راهنمايي انسان به سوي سعادت نقش دارند. دين مقدس اسلام كه آخرين دين است، كامل ترين و نهايي ترين احكام مترقي را براي بشر عرضه داشته است. در اين شرع نوراني، روزه يكي از عبادت هاي مهم شمرده شده و واجب گرديده است. علت وجوبش در آيات و روايات، انسان سازي بيان گرديده است، يعني روزه در تربيت انسان نقش اساسي دارد. روزه ابعاد گوناگوني دارد و آثار فراواني از نظر مادي و معنوي در وجود انسان مي گذارد كه از همه مهم تر بعد اخلاقي و فلسفه تربيتي آن است. از فوايد مهم روزه اين است كه روح انسان را تلطيف و ارادة او را قوي و غرايز وي را تعديل مي كند و او را در مسير تقوا قرار مي دهد، نيز روح اخلاص را به ارمغان مي آورد.
روزه غرايز سركش را كنترل مي كند و بر قلب انسان نور و صفا مي پاشد. خلاصه روزه انسان را از عالم حيوانيت و توجه به ماديت و لذت هاي شهواني، ترقي داده و به جهان فرشتگان و لذت هاي برتر صعود مي دهد، و در سراي آخرت از آتش جهنم نجات مي دهد. افزون بر اين ها روزه در سلامت جسم دخالت كامل دارد. نيز باعث مي شود انسان طعم تشنگي و گرسنگي را بچشد و به محرومان كمك نمايد.
قرآن مي فرمايد: «اي مؤمنان! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه كه بر كساني كه قبل از شما بودند نوشته شده ، تا پرهيزكار و با تقوا شويد».(1) حضرت امام رضا (ع) فرمود: «روزه به خاطر اين واجب شد تا ثروتمندان رنج گرسنگي و تشنگي را تحمل كنند و بدين وسيله بر حال فقرا آشنا شوند و حقوق آن را ادا كرده و به آنان كمك نمايند».(2) حضرت علي (ع) فرمود: «خداوند روزه را واجب كرد تا مردم اخلاص پيدا كنند».(3) رسول خدا (ص ) فرمود : «روزه بگيريد كه سپر آتش است».(4)
نيز فرمود : «روزه بگيريد تا صحت و سلامت را به دست آوريد».(5) فاطمه زهرا (س) فرمود : «خدوند روزه را براي تثبيت اخلاص واجب كرده است».(6) پس روزه بدين جهت واجب شده كه انسان را در صراط مستقيم قرار دهد و ملكه تقوا، اخلاص ، انفاق ، رسيدگي به محرومان ، نجات از آتش جهنم و صحت و عافيت جسماني را به ارمغان آورد. خلاصه روح و جسم آدمي مفيد واقع شود و انسان را به هدفي كه براي آن آفريده شده ( رسيدن به كمال و سعادت و قرب الهي) راهنمايي كند.
پي نوشت ها :
1 – بقره (2) ايه 183.
2 – محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ماده صوم، شماره 10913.
3 – همان، شماره 10920.
4 – همان، شماره 10922.
5 – همان، شماره 10927.
6 – همان، شماره 10914

وقتی خداوند ناظر بر ماست چرا باید موقع نماز حجاب داشته باشیم؟

پرسش: 

وقتي خداوند ناظر بر كارها است و ما را مي بيند چرا بايد موقع نماز حجاب داشته باشيم؟ او كه مرد و زن نيست.
پاسخ :

با سلام و عرض ادب و احترام 

حكمت پوشش بدن و رعايت حجاب اسلامي بر زن در حال نماز پنهان كردن و مستور نمودن خود از خدا نيست؛ زيرا چيزي از علم خدا پنهان نيست و خداوند بر همه چيز در همة حالات آگاه است، بلكه يكي از حكمت هاي اين حكم رعايت ادب است، يعني بدون ستر عورت و پوشش لازم هنگام نماز خواندن نوعي بي احترامي به حساب مي آيد. حكمت ديگر اين است كه رعايت حجاب و آداب ديگر در نماز مانند پاك بودن بدن و لباس در تحصيل حضور قلب مؤثر است و رعايت اين برنامه ها شخص را از غياب به حضور مي رساند و پرده ها و حجاب هايي را كه ميان بنده و خدا ايجاد شده است كنار مي زند. حكمت ديگر تأكيد در موضوع پوشش و حجاب بانوان است، و اين كه حجاب و پوشيده بودن بدن زن پسنديده و محبوب خدا است.
در عين حال اين حكم به زنان مسلمانان مي فهماند كه حجاب مطلوب خداوند است به گونه اي كه حتي در نماز از زن مسلمان خواسته با حفظ حجاب با خداوند سخن گويد چون او بنده اش را اين گونه مي پسندد و نيز مي تواند تمريني براي زنان با ايمان باشد كه در حفظ حجاب به هنگام برخورد با نامحرمان كوشا باشند و حفظ حجاب در ميان جامعه اهميت بسيار دارد.

چرا زنان نمی توانند به درجه اجتهاد برسند ؟

پرسش:

دين ما مي گويد از نظر حقوقي درك و فهم و شعور هيچ تفاوتي بين زن و مرد وجود ندارد پس چرا زنان نمي توانند به درجه اجتهاد يا ولايت فقيهي برسند؟
پاسخ  :

با سلام و عرض ادب و احترام 

توجه شما را به چند نكته جلب مى‏ نماييم:
1 - در ايدئولوژى اسلام زن و مرد هر دو از يك گوهر آفريده شده ‏اند و هيچ يك بر ديگرى برترى ندارند، مگر به تقوا (1)
2 - دانش‏ طلبى و فقاهت مورد تأكيد اسلام است و در اين امر بين زن و مرد تفاوتى نيست، همان گونه كه مردان مى ‏توانند در دانش امروزى و فقاهت به مقامات عالى برسند، زنان نيز مى‏ توانند، ليكن با وجود تفاوت‏ها در سلايق، تمايلات و استعدادها در اين دو صنف، تفاوت هايى وجود دارد.
3 - همان گونه كه در كتاب تكوينى و خلقت بين زن و مرد تفاوت است و اين براساس نظام احسن در خلقت است، در كتاب تشريع، وظايف و مسئوليت‏ ها نيز بين اين دو تفاوت است.
به قول شاعر:
جهان چون خط و خال و چشم و ابرو است        كه هر خيرى به جاى خويش نيكوست‏
حال با توجه به نكات ياد شده مى‏ گوييم:
ايدئولوژى اسلام، رئاليستى و واقع گرايانه است. واقعيت اين است كه زنان و مردان در كتاب خلقت متفاوتند، حتى يك تار موى زن و مرد متفاوت است. (1)
زنان و مردان هم از نظر امور جسمانى و فيزيولوژيك متفاوتند و هم از نظر روانى و عواطف و پيكولوژيك لازمه اين تفاوت در آفرينش، تفاوت در مسئوليت‏ ها و وظايف است. در همين راستا اسلام در برنامه ريزى زندگى ما مسؤليت‏ها و وظايف، هماهنگ با تفاوت‏هاى آفرينش برنامه ريزى نموده است. برخى از مسؤليت‏ ها و وظايف در زنان و مردان يكسان و برابر، برخى متفاوت و برخى ترجيحاً به يكى از اين دو صفت واگذار شده است. خداوند حكيم از زير و بم آفرينش انسان با خبر است، با وجود تفاوت‏ها در آفرينش اين دو بار مسؤليت را هماهنگ با آن قرار داده است.
اگر خداوند به مردان اندامى درشت و بازوانى قوى و متناسب با كارهاى سخت و سنگين داده است، كارهاى سخت به مردان سپرده مى‏ شود. اگر به زنان اندامى ظريف، و عواطف و احساساتى لطيف داده است، كارهاى ظريف و هنرى و عاطفى به آنان سپرده مى‏ شود. هيچ كس در اين مسئوليت‏ ها اعتراضى ندارد، و اين عين حكمت و براى دوام نسل بشر ضرورى است. در تفاوت‏هاى مسئوليتى در برخى منصب‏ هاى اجتماعى نيز چنين است. لازمه زن يا مرد بودن اين است كه هر يك با مسئوليت‏ هاى ويژه باشد. همان گونه كه جامعه پذيرفته است تمامى كارهاى پر مشقت و خطرناك به حق بايد برعهده مردان باشد، بايد پذيرفت كه برخى از سمت‏ هاى اجتماعى برعهده مردان باشد، چون اين تفاوت‏ها لازمه آفرينش زنان و مردان است.
مرجعيت دينى يك حق نيست كه زنان از آن محروم شده‏ اند، بلكه تكليف و مسئوليت است. بسيارى از بزرگان فقاهت حاضر نمى‏ شدند مرجع شوند، چون اين كار تكليف است و مسئوليت دارد. آنچه مايه ارزش آدمى است، مرجعيت نيست، بلكه فقاهت است كه در آن زن و مرد يكسانند. هر كه بخواهد مى‏ تواند فقيه بشود. مرجعيت از شئون امامت و كارهاى اجرايى است كه با توجه به همه جوانب ايدئولوژى اسلام، از ويژگى‏ هاى مردان است. چون در اسلام يك سرى خطوط قرمز در معاشرت‏ هاى زنان و مردان وجود دارد كه در صورت تصدى زنان به شئون امامت، چاره‏ اى جز ناديده گرفتن اين خطوط قرمز وجود ندارد. (1)
پى‏ نوشت‏ها:
1 - حجرات (49) آيه 13.
2 - دكتر سيد رضا پاك نژاد، اولين دانشگاه، ج 19، ص 280 - 293.
3 - براى توضيح بيشتر مراجعه شود، به: زن در آينه جمال و جلال، اثر آية الله جوادى آملى، فصل چهارم رحل شبهات و روايات معارض

چرا حجاب فقط برای خانمهاست؟ حجاب باعث حساسیت مردها نشده؟

پرسش:

چرا پوشش و محدوديت پوششى تا اين حد براى خانم‏ها است؟ مگر آقايان كه روسرى سر نمی کنند، ما به موهايشان حساس هستيم؟ شايد اگر خانم‏ها تا اين حد مقيد نبودند، اين حساسيت‏ها از بين مى‏ رفت!
پاسخ :

باسلام و عرض ادب و احترام 

براى اين كه فلسفه پوشش و حجاب خانم‏ها روشن شود و مترقى بودن اين حكم اسلامى آشكار گردد، لازم است كتاب ارزشمند «مسئله حجاب» شهيد مطهرى را مطالعه فرماييد.
ايشان دراين كتاب در بخشى كه آرامش روانى جامعه را يكى از آثار حجاب بر مى‏شمارد مى‏فرمايد: «اما علت اين كه در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان يافته، اين است كه ميل به خود نمايى و خودآرايى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شكار است و زن شكارچى، همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچى. ميل زن به خود آرايى از حس شكارچى‏گرى او ناشى مى‏  شود. در هيچ جاى دنيا سابقه ندارد كه مردان لباس‏هاى بدن نما و آرايش‏هاى تحريك كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود مى‏ خواهد دلبرى كند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسير سازد. بنابراين انحراف تبرّج و برهنگى، از انحراف‏هاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گرديده است».(1) به عبارت ديگر: جاذبه و كشش جنسى و زيبايى خاص زنانه و تحريك پذيرى جنس مردانه، يكى از علت‏هاى اين حكم است. توصيه و دستور الهى به پوشش و حجاب براى زنان، به منظور ايجاد محدوديت و محروميت و چيزهايى از اين قبيل كه تنها فريب شيطانى‏ اند نمى‏ باشد، بلكه در واقع براى آگاهى دادن به گوهر ارزشمند در وجود زنان است كه بايد از آن مراقبت و شده و حفظ شود و به تاراج نرود. اين كاملاً معقول است كه هر چيزى ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بيشترى رامى‏ طلبد تا از دست راه زنان در امان باشد و به شكل يك ابزار براى مطامع سودپرستان در نيايد.
اين كه نوشته ايد اگر خانم‏ ها مقيد به حجاب نبودند، حساسيت‏ها از بين مى ‏رفت، حرف صحيحى نيست، چرا كه غريزه جنسى، نيرومند و عميق است. هر چه بيشتر اطاعت شود، سركش‏تر مى‏گردد، همچون آتش كه هر چه به آن بيشتر هيزم بدهند، شعله ورتر مى‏ شود، و شهوت خواه تقاضاى خود را به صورت يك عطش روحى و خواست اشباع نشدنى در مى ‏آورد.(2) و وضعيت جهان معاصر و كشانده شدن عده ‏اى به همجنس بازى نشانه آشكارى از اين حالت است.
بنابراين رعايت نكردن پوشش اسلامى توسط زنان نه تنها از بين رفتن حساسيت مردان را به دنبال ندارد، بلكه موجب طغيان غريزه جنسى آنان نيز مى‏ گردد و پس از مدتى باعث دلزدگى و بى معنايى آن خواهد شد.
پى نوشت‏ها:
1. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 19، ص 436، با تلخيص.
2. همان، ص 434.

Publish modules to the "offcanvas" position.