... ما, هماره به واقعه كربلا و به زنده داشتن آن عنايتى خاص داشتند.
غير از اين كه خود به زيارت مرقدش ميشتافتند و عزايش را بر پا ميداشتند, در فضيلت عزادارى و محزون بودن براى آن بزرگوار, گفتارهاى متعددى ايراد ...
... رسالت اشك پاسداري از خون شهيد است. به تعبير حضرت امام خميني(ره) «گريه كردن در عزاي امام حسين، زنده نگه داشتن نهضت است. گريه بر مظلوم، فرياد مقابل ظالم است».(15) 1. شهید مرتضی مطهری ، شهيد (ضميمه قيام ...
... مي رسيد و او را در عزاي پدر تسليت مي گفت (16) و تسلي بخش خاطر غمين زهرا بود، و گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش سخن مي گفت و گاه از حوادثي كه بعد از رحلت او بر فرزندانش وارد مي گردد، خبر مي داد. امير المؤمنين ...
... اَؤتَباكي وَجِبَتْ لُه الْجَنَّةچون بکی همون گریه می شود.
براي عزايامامحسين(ع) حداقل کاري که مي توان کرد، تباکي است ، يعني خود را به گريه زدن. تباکي مي تواند به قصد ريا و خود نمايي باشد و مي تواند ...
... در شادي هاي ما شاد هستند و در عزاي ما عزادار هستند.
امام صادق (ع) مي فرمايند: « رحمت الله شيعتنا » رحمت خدا بر شيعيان ما « شيعتنا ولهم المومنون » شيعيان ما همان مؤمنون هستند که در سوره مؤمنون آمده « ...
... ناگهان بلند شد و ريش عمر را گرفت در حالى كه مىگفت:«مادرت به عزايت بنشيند و بىفرزند شود،اى پسر خطاب!رسول خدا او را گمارده است،تو مرا مامور مىكنى او را بر كنار سازم؟» (29) .
آرى،براستى در ذهن بيشتر ...
... ناگهان بلند شد و ريش عمر را گرفت در حالى كه مىگفت:«مادرت به عزايت بنشيند و بىفرزند شود،اى پسر خطاب!رسول خدا او را گمارده است،تو مرا مامور مىكنى او را بر كنار سازم؟» (29) .
آرى،براستى در ذهن بيشتر ...
... اَؤاَبْكي اَؤتَباكي وَجِبَتْ لُه الْجَنَّةچون بکی همون گریه می شود.
براي عزايامامحسين(ع) حداقل کاري که مي توان کرد، تباکي است ، يعني خود را به گريه زدن. تباکي مي تواند به قصد ريا و خود نمايي باشد ...
... ناگهان بلند شد و ريش عمر را گرفت در حالى كه مىگفت:«مادرت به عزايت بنشيند و بىفرزند شود،اى پسر خطاب!رسول خدا او را گمارده است،تو مرا مامور مىكنى او را بر كنار سازم؟» (29) .
آرى،براستى در ذهن بيشتر ...
... بعدي ذكر مصائب تأثير به سزايي داشته نميبود، تعزيهخواني به جاي مهمي نميرسيد.
در دهههاي آخر قرن دهم، شاهد رواج مراسم عزاداري ماه محرم، بيشتر در مراكز شهري شيعي هستيم، در كنار عزايي عمومي كه ميرود تا ...