پرسش:
با سلام. عذرميخوام. درمورد موضوع مجازات مجدد سوال ميكنم. من در مورد استادم كه در پاسخ درخواستم گفته بود :استاد ديگري نيست، از شما درخواست قضاوت كردم. شما در جواب فرموديد ايشون كه خطايي مرتكب نشدند و ناراحتي من بيمورد و نا بجاست. ولي من بودم كه با بيان برخورد و نوع پاسخ ايشان به برخي شاگردانش احتمالا غيبت كردم. و مرتكب گناه شدم و شايد به قول شما قصد توهين و تحقير داشتم. حالا جواب شما برايم سوء تفاهم ايجاد كرده
به قول شما اون استاد محترم كه حرف بدي نزدند. پس چرا نقل قول گلايه آميز من پشت سر ايشون در صورت ناراحت شدنشون غيبته؟پس نارحتي ايشون بي مورد است. من فقط عين جمله به قول شما معمولي و بي غرضانه اي اون استاد را بيان كردم و نكته اي ديگر اين كه در احاديث آمده غيبت از زنا بدتر است و تعريف غيبت: آن چه آن مسلما از ذكر آن اراده داردو خب شايد يك نفر اگر پشت سرش او را خانوم يا آقا خطاب نكنيم. يا ساده ترين حرف را پشت سرش بزنيم ناراحت شود و فرد ديگري به هر دليل حتي بدترين توصيفات واقعي را هم پشت سرش بكنيم ناراحت نشود در مورد اول با توجه به حديث اي كاش ما (پناه بر خدا) زنا ميكرديم ولي دنبال شخص زود رنج و متوقع غيبت نميكرديم و البته دنبال شخصي كه از غيبت ما ناراحت نميشود هرچه ميتوانيم غيبت كنيم. گناهي كه مرتكب نشده ايم!!
آيا اين مواردي كه ذكر شد با عدل الهي سازگار است؟ آيا استاد با سواد و محترمي كه با داشتن بهترين مدرك در رشته اي فلسفه و اديان الهي پاسخ نه چندان خوشايند و دلنشيني به دانشجويي نيازمند به كمك و انسانيت او ميدهد ناهي مركب نشده اما دانشجوي كه به خطر سوء تفاهمي كه از برخورد آن استاد برايش پيش آمده و سخن به قول شما معمولي او را براي عده اي باز گو كرده تا قدري سبك شود و مورد راهنمايي قرار گيرد كاري بدتر از زنا انجام داده؟ و اين همان عدل الهي است كه در سراي آخرت خداوند وعده اش داده است؟
ممنون از شما اگر بادليل و برهان كافي به من پاسخ دهيد. با سپاس و قدر داني. خدا حافظ
پاسخ:
با سلام و آرزوی توفیقات الهی برای شما و تبریک حلول ماه مبارک رمضان.
از این که مجددا ما را مورد لطف قرار داده و با ما مکاتبه نمودید ،سپاس گزاریم.
در پاسخ نامه قبلی به نظر می رسد که قضاوت یک طرفه شده و ما به شما حق می دهیم ، اما چون مخاطب ما شما بودید ، هدف این بود که تا جایی که کار استاد را بتوانید توجیه صحیح و حمل بر صحت نمایید ، بهتر بود که این کار را می کردید.
یعنی از میان تمام فرض های قابل بررسی در حرکت استاد شاید بتوانید فرضی را پیدا کنید را بتواند رفتارشان را توجیه کند و شما ( وهر انسان مسلمان) وظیفه دارد که همان فرض را مد نظر قرار دهد و بر اساس آن رفتار کند ؛ اگر چه فرض های دیگر مانند عدم اعتنای استاد به شاگرد و عواطف و خواسته های او و.... وجود داشت و شاید حتی ان فرض ها قوی تر باشد ، اما ما به عنوان یک مسلمان وظیفه داریم که با حسن ظن نگاه کنیم که مطمئنا این نگاه ما پیش از هر چیز به سود خودمان و سعادت و خوشبختی جاودانه ما است . بنابراین اگر مخاطب ما استادتان بود ، مطمئنا پاسخ متفاوت بود .
اگر هم مسئله غیبت را در پاسخ قبلی مطرح کردیم ، شاید در واقع بدبینانه ترین فرض بود و این بدان خاطر بود که ما باید در رفتارها سعی کنیم که خود را متهم نماییم نه دیگران را ، یا حد اقل کارمان را توجیه نکنیم تا مشمول آیه مبارکه :شیطان اعمال شان را زینت می دهد و... قرار نگیریم.
البته فرض های دیگر نیز در رفتارتان وجود داشت که می توانست فرض غیبت نباشد مثلا می خواستید علت را در رفتار استاد دریابید تا اگر عیبی در خودتان است ، اصلاح کنید یا دلیل دیگر که عمل تان را موجه می کرد و غیبت محسوب نمی شد ، اما همان گونه که بیان شد شاید بدبینانه ترین فرض را برایتان گفتیم و از این که این موضوع مورد توجه محقق نویسنده قرار نگرفت پوزش می طلبیم .
در ضمن آنچه در مورد عذر خواهی از استاد در پاسخ قبلی مطرح شد ، ضرورتی ندارد ، مگر با این فرض که سخنان تان پیش استاد طرح شود و ایشان شما را بشناسند و از شما نارحت شوند که در این صورت ، فرض عذر خواهی بهتر است .
برخی از عالمان اخلاق گفته اند که در صورت غیبت بهتر است که به گوش شخص نرسد تا موجب ناراحتی او نگردد.
اما در مورد سوالی که طرح کرده اید ، باید گفت : در تعریف غیبت بدگویی پشت سر کسی که اگر بشنود ،موجب نارحتی او شود ، غیبت محسوب می شود.
حال با توجه به این تعریف سخن عادی پشت سر کسی گفتن در صورتی که موجب نارحتی او بشود ، چون فرد زود رنجی است ، غیبت شمرده نمی شود ؛ چون تعریف غیبت بد گویی آمده است ، نه سخن معمولی.
البته شرایط و ویژگی های دیگر نیز دارد که از ذکر آن خود داری می کنیم.
بنابراین فرضی که در سوال آوردید ، کامل نیست .
در عین حال به نظر نمی رسد کسی باشد که بدترین چیز ها را در موردش بگویید و از دید دیگران مخفی گذاشته باشد ، اما او ناراحت نشود.
در پایان این که ، آن رفتار استاد هم حتی اگر به عنوان شوخی یا مشغله زیاد یا ناراحتی خاصی که در کلاس با دیگران داشته و هر دلیل دیگر توجیه پذیر نیست ، اما گاهی ما به عنوان یک داور قضاوت می کنیم که خودمان طرف حساب نباشیم و چنین می گوییم و گاهی به عنوان کسی که در طرف دیگر این استاد قرار دارد و در فرض دوم همان گونه که گفتیم بر اساس وظیفه دینی و اخلاقی ، حسن ظن و توجیه رفتار دیگران وحتی گذشت است.
موفق باشید.