پرسش:
با گوش دادن صدای خواننده زن نه تنها به من حالتی غیر عادی دست نمیدهد، بلکه آرامش روحی نیز پیدا میکنم. آیا بر من نیز حرام است؟
پاسخ:
با سلام
به چند نکته بسیار مهم توجه نمایید:
الف – چگونگی حالتی که به یک فرد دست میدهد، ملاک و شرط حلال شدن هیچ حرامی نیست. چه بسا فردی اگر شراب بنوشد، نه تنها مست نشود، بلکه غلظت خونش پایینتر بیاید، دستگاه گوارشش بهتر کار کند، یا گرمتر شود. اما این دلیل نمیشود که نوشیدن شراب مسکر بر او حلال گردد.
ب – هم چنین «شخص» ملاک حلیّت محرمات نیست. بلکه احکام کلّی و در مورد همگان وضع شده است و اگر قرار باشد استثنائی باشد، لازم است آن حرام به طور کلی برداشته شود. به عنوان مثال اگر شنیدن آواز خواننده زن به شما آرامش میدهد و همین امر سبب حلیت گردد، پس لازم است ابتدا آوازهخوانی حلال گردد تا چنین آوازی تولید شود. یا اگر مست نشدن شخصی سبب حلیت شرب خمر برای او باشد، لازم است تولید شراب مسکر نیز حلال باشد که او بتواند بنوشد. پس ملاحظه میفرمایید که اگر قرار باشد حتی یک حکم فردی باشد، لازم است همهی احکام متغیر گردد و اساسا حلال و حرام برچیده شود که این به مثابه تعطیل دین است و با حکمت الهی نیز سازگاری و انطباقی ندارد.
ج – بشر با علم اندکی که دارد، فقط به برخی از مضرات محرمات پیبرده و گمان میکند که حکمت این حکم فقط همین بوده است. لذا اگر گمان کرد که این ضرر بر او مترتب نیست، انتظار دارد که این حرام بر او حلال گردد. در حالی که احکام الهی که از منبع حکمت و علم الهی به منظور هدایت بشر در مسیر رشد و کمال صادر شده است، از یک یا دو حکمت و دلیل برخوردار نیست، اگر چه علم بشر آن حکمتها را نشناخته باشد.
شکی نیست که هر مضری، میتواند فوایدی هم داشته باشد، اما اگر حرام شد، معلوم است که مضرات دیگری وجود دارد که آن فواید را از بین برده و مبدل به ضرر بیشتر مینماید. مثل این است که کسی میتواند دزدی کند و مال دزدی را برای فقرا هزینه کند – از راه ربا و رشوه کسب درآمد کند و از سود خود برای یتیمان نیز هزینه کند و ... . بالاخره تولید شراب و مسکر نیز مستلزم کشت مزارع گندم و جو یا باغهای انگور و سیب و سایر میوهها میباشد و کشاورزی و کشاورزان را فعال میکند، کارخانجاتی تأسیس میشود و اشتغال ایجاد میکند ...، اما همه این موارد برای انجام یک فعل حرام و یا زمینهسازی امکان ارتکاب به آن، سبب مضر شدن همهی این فواید میگردد. لذا در قرآن کریم نیز میفرماید که در شراب گناهی بس کبیر است و البته فوایدی نیز برای انسانها وجود دارد، اما گناهش، یعنی ضرر و خسرانش «اکبر» است. (البقره، 219).
موسیقی طرب و آواز غنا نیز چنین است. ممکن است فوایدی چون آرامش ظاهری و عادتی یک یا چند فرد وجود داشته باشد، یا خوانندههایی پیدا شده و به نوایی برسند و یا استودیوهایی فعال شوند و یا کارخانجات تولید ابزار و لوازم موسیقی احداث شود و یا کلاسهای آموزش دائر گردد و خلاصه کلی اشتغالزایی صورت پذیرد، اما نه تنها معدل آن، بلکه تک تک این منافع، ضرر و خسران خواهد بود.
د – چنان چه بیان شد، بشر با علم اندکش به برخی از فواید یا مضرات پی میبرد. مثلاً گمان میکند که این موسیقی به او آرامش روانی داد، اما نمیداند که اگر واقعاً آرامش میداد، خداوند آن را حلال و حتی مستحب مینمود. او که بخیل به آرامش انسان نیست. لذا انسان نمیفهمد که این احساس آرامش فقط گمان است، و چه بسا روانش در حال پریشانی است و خود نمیفهمد.
دقت شود که احکام حکمتها فراوان دارد، در یک حکم همهی اجزای مادی و معنوی فرد و هم چنین عرصههای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی در نظر گرفته شده است. آثار جسمی، آثار روانی، آثار روحی، آثار تربیتی و هم چنین آثار اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و ...، لحاظ شده است. لذا چه بسا شنیدن یک نوای موسیقی یا آوای غنا به ظاهر روان یک نفر را آرامش دهد، ولی آرامش چندین نفر یا یک جامعه را بر هم زند.
مهم این است که ما خدا را باور داشته باشیم و یقین کنیم که علم خدا نه تنها بیش از انسان است، بلکه همه چیز مخلوق و تجلی علم و قدرت اوست، پس اگر چیزی فایده داشت، حرام نمیشد و اگر امری حلال شد، حتماً مفید به فواید است.