چگونه حج تجسّم و تجلّى توحيد است؟

پرسش:
با نگاهى به قرآن بگوييد كه چگونه حج تجسّم و تجلّى توحيد است؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب
هر عبادتى، خلوص در آن اعتبار شده و مدنظر قرار مى گيرد: (اَلا لِلّهِ الدّينُ الخالِص)[1]اما تجلّى اين خلوص در برخى عبادات نمايان تر و طرد شرك در آن قوى تر و آشكارتر است. از جمله اين عبادات حج است كه توحيد در آن تجسم يافته و از آغاز تا انجامش نمونه اى از توحيد و طرد شرك است، و از همين رو ترك حج، كفر قلمداد شده است: (و لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ البَيتِ مَنِ استَطاعَ اِلَيهِ سَبيلاً و مَن كَفَرَ فَاِنَّ اللّهَ غَنِىٌّ عَنِ العالَمين)[2]پس حج، ايمان و توحيد، و ترك آن كفر عملى است.
معناى تجلّى توحيد در حج اين است كه توحيد چون در درجات خود تنزّل كند و در چشم اندازها و مظاهر خويش جلوه گر شود، به حج مبدّل مى گردد و اگر حج به سوى خداى سبحان صعود كرده، در معارج راه ترقّى طى كند، به عرش خداوند مى رسد، يا به توحيد مبدل مى شود؛ يعنى تبديل به عقيده اى مى شود كه چيزى آن را آلوده نمى كند و يقينى مى شود كه شك و گمان بر آن دست نمى سايد، چنان كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: به عرش مى پيوست چنان كه ميان او و خدا حجابى نمى بود.[3]
از امام صادق(عليه السلام) در دعاى سفر حج، روايت شده است كه پس از اداى كلمات فرج فرمود: «بِسمِ اللّهِ دَخَلْتُ، بِسْمِ اللهِ خَرَجْتُ وَ فى سبيلِ اللّهِ ...» تا آن كه فرمود: «فإنّما أَنا عَبدُك و بِكَ وَ لَكَ»[4]
كسى كه به زبان دعا آگاهى و احاطه دارد تفاوت ميان اين سخن آن حضرت كه فرمود: «فإنَّما أَنا عَبْدُك و بِكَ وَ لَكَ» را با ديگر ادعيه، به خوبى در مى يابد. چون هدف مهم در اين نيايش ويژه، ذات خداى سبحان و لقاى اوست، نه اسمى از اسماى حسناى حضرتش.
بر اساس اين روايت، حج سير به سوى خدا و رفتن براى ديدار او و تلاش براى نزديكى به خدايى است كه در عين علو و والايى، نزديك و در عين نزديكى بس والا و بالاست: «فِى عُلوّه دان و فى دُنوِه عال»[5]و نيل به جوار كسى است كه از رگ گردن به آدمى نزديك تر است: (اَقرَبُ اِلَيهِ مِن حَبلِ الوَريد)[6]و روشن است كه بنده جز با توحيد دايم و ناب و طرد شرك جلى و خفى به مولايش تقرب نمى جويد.
شاهد ديگر، سخن پيغمبر گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم) است كه در سفر حج پس از حمل جهاز بر راحله اش فرمود: اين حجى است كه در آن نه ريايى است و نه سمعه اى: «هذه حجةٌ لا رِياءَ فيها و لاسُمَعةَ» سپس فرمود: هر كس توشه حج فراهم آورد و در توشه اش علامت يا پرچم حرامى باشد، خداوند حج او را نخواهد پذيرفت: «مَنْ تَجَهَّزَ وَ فى جَهازِهِ عَلَمٌ حَرامٌ لَمْ يُقبلُ اللهُ مِنهُ الحَجَّ»[7]
مطلب مزبور را از كلام ديگر آن حضرت نيز مى توان استفاده كرد، كه فرمود: حجرالأسود به منزله دست راست خدا در زمين براى ميثاق است «اِستَلِمُوا الركنَ فَإنّه يَمينُ اللّهِ فى خَلقِه يُصافِحُ بها خَلقُه مُصافَحةَ العبدِ أَو الرَجلِ، يَشهَدُ لِمَن اسْتَلَمهْ بِالموافاة.»[8]
با تدبير در اين بيان ها روشن مى شود كه حج نمونه اى از توحيد جامع است و در اين فرموده الهى متجلّى است: (تَعالَوا اِلى كَلِمَة سَواء بَينَنا وبَينَكُم اَلاَّ نَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ ولا نُشرِكَ بِهِ شيــًا و لا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضـاً اَربابـاً مِن دونِ اللّهِ).[9]
حاصل آن كه: حج، توحيد ممثل است و توحيد همان فطرتى است كه خداوند انسان ها را بر آن سرشته است و دگرگونى براى آن نيست.

[1]. زمر/3.
[2]. آل عمران/97.
[3]. وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملى، ج 13، ص 343.
[4]. همان، ج 11، ص 384.
[5]. بحارالانوار، ج 87، ص 189.
[6]. ق/16.
[6]. وسائل الشيعه، ج 11، ص 146.
[7]. همان، ج 13، ص 324؛ كافى، كلينى، ج 4، ص 406.
[8]. آل عمران/64.

منبع: maarefquran.com


چھاپیے   ای میل

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location