خیلی زود تحریک میشوم

پرسش:

خیلی زود تحریک میشوم و به شک می افتم مثلا با چند کلمه حرف با دختر هم تحریک میشوم و به شک می افتم استبرا میکنم در حالی که مضر است نسبت به احکام اسلام در مورد طهارت ونجاست معترضم به نظر من این کارها مسخره بازی است فکر نکنید بی دینم اتفاقا خیلی هم دیندارم ولی از این بازی های مسخره به تنگ امده ام لطفا نگویید وسواس به خرج نده چون این احکام خودشان موجب وسواسند ودی است وزی است مزی است محل اشکال است محل احتیاط است دیگه دیوانه شدم خسته شدم از این مسخره بازی ها ارتباطات اجتماعی ام دچار اختلال شدهاند میگویند نگاه نکن یا اینطوری نگاه کن تا محل اشکال نباشد میترسم اصل دینم را هم از دست بدهم شما رو به خدا بگید چیکار کنم؟

 پاسخ:

با سلام و تحیّت

احکام اسلام از جمله احکام طهارت و نجاست، برای به زحمت انداختن انسان نیست، بلکه برای پاک کردن جسم و روح است. قرآن کریم می‌فرماید:
«ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج ولکن یرید لیطهرکم ولیتمّ نعمته علیکم(1)؛ خدا نمی‌خواهد شما به رنج بیفتید، بلکه می‌خواهد شما را پاکیزه سازد و نعمتش را بر شما تمام کند».
نامه شما حاوی چند نکته است که هر یک جداگانه پاسخ داده می‌شود:
نکته اوّل: با توجه وضع تحریک پذیری غریزی که دارید، لازم است ازدواج کنید، تا سلامت جسمی و آرامش روحی پیدا کنید. تداوم این وضع میدان را برای فعالیت و دام‌گستری شیطان فراهم می‌کند، در نتیجه علاوه بر آن که شما را به سمت گناه و فساد اخلاقی سوق می‌دهد، تعادل روحی و روانی شما مختل می‌کند و زمینه را برای انواع بیماری‌های جنسی و مقاربتی فراهم می‌سازد، از این رو ازدواج طبیعی‌ترین راه حفظ سلامت جسم و روان است.
نکته دوّم: اگر منظورتان از «به شک می‌افتم» این است که پس از تحریک شدن، رطوبتی از مجرای ادرار بیرون می‌آید که نمی‌دانید منی است یا چیزی دیگر، چنانچه با شهوت و جستن بیرون آمده باشد (که معمولاً این دو نشانه، سست شدن بدن را به همراه دارد) در این صورت حکم منی را دارد اما اگر هیچ یک از این نشانه‌ها را نداشته باشد، منی نیست و لازم نیست وسواس داشته باشید، بلکه به آن بی اعتنا باشید. این حالت طبیعی است که در برخی موارد آب‌هایی از انسان با کمی شهوت خارج می‌شود که اگر چه در ظاهر، چسبنده و به شکل منی است اما نشانه‌های آن را ندارد و لزومی ندارد که نسبت به آن حساس باشید. این نوع  آب پاک است.
نکته سوم: گفته‌اید: استبراء می‌کنم در حالی که مضر است.
استبراء یکی از احکام همخوان و منطبق با یافته‌های علمی روز است. استبراء از بول فایده‌اش این است:
اوّلاً: مجرا را از بول پاک می‌کند، یعنی اگر آب مشکوکی بعد از آن خارج شود، پاک است و وضو باطل نمی‌کند.
ثانیاً: چنان که برخی از پزشکان و متخصصان اظهار کرده‌اند، استبرای از بول در کاهش بعضی بیماری‌ها مانند پروستات تأثیر قابل توجهی دارد.
استبرای پس از خروج منی، از لحاظ فقهی این فائده را دارد که اگر رطوبت مشکوکی خارج شود و نداند منی است یا یکی از آب‌های پاک، غسل ندارد، ولی اگر استبرا نکند و احتمال دهد ذرات منی در مجرا باقی مانده و همراه بول یا رطوبت دیگری خارج شده، باید دوباره غسل کند. از لحاظ علمی باعث جلوگیری از برخی بیماری‌های مقاربتی و یا پیدایش رسوب در مثانه و مجرای ادرار می‌گردد.
شاید منظورتان از استبرا چیزی دیگری مثلاً استمنا باشد که در این صورت برای ما در مکاتبه بعد مشخص نمایید.
نکته چهارم: رطوبت‌های سه‌گانه مذی، وذی، ودی، به صورت طبیعی در انسان وجود دارد. اسلام یا رساله‌های عملیه مراجع آن را پدید نیاورده یا اختراع نکرده‌اند بلکه اسلام، احکام آن را بیان کرده، تکالیف انسان را مشخص نموده است تا از سر در گمی بیرون بیاید و هر رطوبتی از وی خارج می‌شود، خیال نکند نجس است و برای طهارت آن خود را به زحمت بیندازد.
این احکام چندان پيچیده و مبهم نیست که انسان را سر در گم کند و دچار اضطراب سازد، بلکه اطمینان آور هستند و خیال انسان را از نجس شدن بدن خود مطمئن می‌سازد.
اگر این احکام نبود با هر رطوبتی که از بدن خارج می‌شد،‌ گمان می‌کردیم نجس شده‌ایم و کسالت روحی پیدا می‌کردیم، ولی با این احکام اطمینان داریم که جز بول و منی، بقیة رطوبت‌ها یا مذی هستند یا وذی و یا ودی. مهم نیست که اسم آنها را یا بگیریم یا نگیریم.‌ مهم این است که بدانیم هر گاه بعد از خارج شدن بول و منی استبرا کردیم و رطوبت از بدنمان خارج شد، دیگر نجس نمی‌باشد. رطوبت‌هایی که پس از دیدن صحنه‌های شهوت‌انگیز و... می‌بینیم و علامات منی ندارد، منی و نجس نیست.
این احکام برای آسان کردن کار است و نباید بر خود سخت بگیریم و وسواس به خرج دهیم.
یکی از رطوبت‌هایی که از بدن خارج می‌شود، بول (ادرار) است. بول نجس است و باید انسان بعد از بول کردن خود را بشوید و پاک کند. چون بول نجس ممکن است در مجرای ادرار ماند و بعد از شستن، از بدن خارج گردد و انسان را نجس کند، دستور «استبرا» داده شده است،‌تا مجرا از بول خالی شده، بعد از شستن و پاک کردن مطمئن باشیم که بول در مجرا نبوده که بیرون بیاید، تا اگر رطوبتی پیدا شد، یقین داشته باشیم که بول و نجس نیست. گاهی بعد از استبرا و بول کردن رطوبتی از بدن خارج می‌شود که بول نیست و به آن «وَدی» می‌گویند و پاک می‌باشد. استبرا برای این است که مطمئن باشیم ودی است و بول نیست.
دومین رطوبتی که از آلت تناسلی انسان خارج می‌شود و نجس است، منی می‌باشد. منی نجس است و بودن آن روی بدن و لباس، ناپاکی آورده، انسان را از لحاظ روحی کسل می‌گرداند. غسل برای پاک شدن و نجات یافتن کسالت روحی است. منی با آمیزش یا بازی با غیر همجنس یا همجنس یا نگاه شهوت‌انگیز خارج می‌شود. معمولاً هنگام خارج شدن، حالت شهوانی شدیدی به انسان دست می‌دهد و با جهش خارج می‌گردد. بعد از خارج شدن هم معمولاً سستی در بدن پیدا می‌شود. اما پیش از اینکه منی از بدن خارج شود، با کمی بازی، رطوبتی از آلت خارج می‌شود که منی نیست و نجس نمی‌باشد. پس اگر صحنه شهوت‌انگیزی دیدیم و رطوبتی از آلت خارج شد که علامات منی را ندارد، منی نیست و به آن «مذی» می‌گویند و پاک است.
پس از بیرون آمدن منی لازم است انسان بول کند و استبرا نماید، تا تمام منی از مجرا بیرون بیاید. بعد از آن اگر رطوبتی از آلت خارج شد، منی نیست و به آن «وذی» می‌گویند و پاک است.

1ـ‌ مائده (5) آیه 6.

آیا متنجس برای شخص وسواس نجس نیست؟

پرسش

شنیده ام آیت الله مظاهری چیز نجسی را که با چیز دیگری برخورد کند(متنجس) را برای وسواسی ها نجس نمی دانند این درست است؟

پاسخ

آري اين درست است . آيت الله مظاهري در رساله خود در قسمتي كه مربوط به وسواسي ها است آورده است كه اگر راه در مان آنها اين است به آن اعتنا نكنند ( البته اين فقط در مورد وسواسي ها است و براي افراد عادي در مورد واسطه در نجاست مثل آن دسته از مراجع است كه واسطه را پذيرفته اند) انچه كه اشاره كرديد صحيح است ولي به نظر ميرسد دانستن همه نظرات ايشان در مورد وسواسي چيز با ارزشي باشد .
در رساله اقاي مظاهري در م/ 212و213 و214 اينگونه امده است.
213. متنجس براي افراد وسواسي متنجس نيست، بنابراين مثل گِل‌ها و آب‌هايدر کوچه و برف‌هاي چند روز مانده در کوچه‏ها، گرچه يقين داشته باشد که برخورد بانجاست نموده است، براي او پاک است و مي‏تواند با همان گِل‌ها و با همان کفش‌ها که به مستراح رفته است به مسجد برود، و با همان گِل‌ها که ترشح به لباس يا بدن او کرده استنماز بخواند، و با افراد لاابالي در طهارت و نجاست، گرچه يقين داشته باشد که آن‌هانجس هستند، معاشرت کند و از غذاهاي آن‌ها بخورد و حرام است که بعداً دست و دهان خودرا آب بکشد.
214. براي وسواسي حرام است در چيزهايي که وسوسه او مربوط به آن‌هاست دقت نمايد، بلکه لازم است بدون فکر و بدون تجسس و بدون تفحص عمل کند، و بعبارت ديگرچنان که گفته شد با بي‏ اعتنايي کامل برخورد با چيزها کند تا به گفته امام صادق عليه‌السلام شيطان دست از او بردارد.
اما راه چاره از نظر ايت الله مظاهري
212. براي رفع اين رذيله چاره‏اي نيست جز بي‏ اعتنايي به شک بلکه به يقين،و عمل کردن به آن‌ چه بر نفع اوست و به آن‌ چه متعارف ميان مردم است.
مثلاً وسواسي در طهارت و نجاست اگر شک کرد بلکه يقين کرد که از زمين متنجس يااز عين نجس به او ترشح شده است، اعتنا نکند، و وسواسي در نماز اگر شک يا يقين کردکلمه‏ اي را غلط گفته و يا چيزي را کم يا زياد کرده است، اعتنا نکند، و وسواسي درحق الناس اگر شک کرد که مديون کسي است يا دين خود را ادا نکرده است، اعتنا نکند ووسواسي در کارهاي اجتماعي اگر نمي‏تواند تصميم بگيرد، فوراً يک طرف را انتخاب کند وبه شک خود بلکه به يقين خود عمل نکند.

Publish modules to the "offcanvas" position.