کیفیت نماز نافله و احکام آن

پرسش:

نماز های نافله روزانه چندتا هستند و چطور باید اونا رو خوند و چه ثوابی دارن اگه بخونیم اگه میشه بگید که چه ثوابی دارند؟

پاسخ:
با سلام و ادب

برای پاسخ به پرسش شما به تک تک موارد اجمالا می پردازم و ان شالله جواب برایتان مشخص شود.

نماز های نافله روزانه
نافله صبح: دو ركعت قبل از نماز صبح.
نافله ظهر : 4 تا دو ركعتى قبل از نماز ظهر.
نافله عصر: 4 تا دو ركعتى قبل از نماز عصر.
نافله مغرب: 2 تا دو ركعتى بعد از نماز مغرب.
نافله عشا: يك دو ركعتى به صورت نشسته.
نافله شب : هشت رکعت است و وقت آن بعد از نیمه شب شرعی تا اذان صبح است .

اما طریقه خواندن نافله ها:
نمازهای نافله مثل نماز صبح به صورت دو رکعتی خوانده می‌شوند همراه با تشهد و سلام . و می‌توان آن را هم نشسته و هم ایستاده خواند. ولی بهتر است نماز گزار دو رکعت نافله نشسته را یک رکعت حساب کند. مثلاً کسی که می‌خواهد نافله ظهر را که هشت رکعت است نشسته بخواند شانزده رکعت بخواند.

اهميّت و ثواب نافله
در دين اسلام تأكيد فراواني بر انجام نمازهاي مستحبّي شده و ثوابهاي فراوان براي آن منظور گرديده است. و در ميان نمازهاي مستحبّي نماز شب از فضيلت بيشتري برخوردار است. و در روايات رسيده از معصومين (ع) كه نماز شب به خاطر عظمت شأن آن خداوند ثوابش را آشكار نكرده است.
روايات در مورد اهميّت نافله فراوان از معصومين (ع) است كه براي تبرّك چند نمونه ذكر مي‌شود.
محمّد بن علي بن محبوب عن ابي عبدالله (ع):« إِيّاكم والكسل. إِنَّ رَبّكُم رحيمٌ يشكُر القليل. إِنَّ الرَجُل ليصّلي ركعتين تطوّعاً يريد بِهما وجهُ اللهِ فيدخِله اللهُ بِهما الجَنّة»
امام صادق (ع) مي‌فرمايند: بر شما باد دوري از تنبلي و كسلي! همانا پروردگار شما مهربان است. كه چيز كم را سپاس و شكر مي‌گويد. همانا مردي براي رضا و خشنودي خدا دو ركعت نماز مستحبّي بجا آورد خداوند به خاطر خواندن اين دو ركعت مستحبّي او را داخل بهشت مي‌كند.

روایات بیشتر در فضیلت نافله ها:
1. عن الامام علي - عليه السلام - قال: صَلاةُ اَلَنَّوافِلِ قُربانُ کُلِّ مُومِنٍ.
«ثواب الأعمال، ص 48»
امام علي - عليه السلام - فرمود: نماز نافله، وسيله تقرّب هر مؤمني به خداست.
2. قال الامام الصادق - عليه السلام - : شيعَتُنا اَهلُ الوَرَعِ وَ الاجتِهادِ ... وَ اَصحابُ الاِحدي وَ خَمسينَ رَکعَة في اليومِ وَ الليلَةِ القائِمُونَ بِالليلِ وَ ... .
«بحار الأنوار، ج82، ص 292»
امام صادق - عليه السلام - فرمود: شيعيان ما، اهل ورع و سخت کوشي اند ... و در شبانه روز، پنجاه و يک رکعت نماز (17رکعت واجب و 34 رکعت نافله) بجاي مي آورند.
3. عن الامام ابي جعفر - عليه السلام - قال: اِنَّما جُعِلَتِ النّافِلَةُ لِيتمِّ بِها ما يفسُدُ مِنَ الفَريضَةِ.
«وسائل الشيعه، ج4، ص74»
امام باقر - عليه السلام - فرمود: نافله قرار داده شده تا به وسيله آن، آنچه که از نمازهاي واجب فاسد شده است، جبران شود.
4. عن الامام ابي جعفر - عليه السلام - قالَ: لَمّا اُسرِي بِالنَبي - صلي الله عليه و آله - قالَ: يا رَبِّ؛ ما حالُ المُومِنِ عِندَک؟ قالَ: يا مُحَمَّدُ ... وَ ما يتَقَرَّبُ اِلَي عَبد مِن عِبادِي بِشَي اَحَبَّ اِلَي مِمَّا اِفتَرَضتُ عَلَيهُ ... .
«الکافي، ج2، ص253»
امام باقر - عليه السلام - فرمود: هنگامي که خداي سبحان رسول خدا را در شب اسرا به ميهماني پذيرفت، ايشان از خداوند سؤال کرد: پروردگارا منزلت مؤمن در نزد تو چگونه است؟ خداي سبحان در جواب فرمود: اي محمد ... هيچ بنده اي از بندگانم با وسيله اي محبوبتر از انجام فرايض به من تقرّب نمي جويد و هر آينه انجام نوافل نيز باعث تقرّب مي گردد تا آنجا که او محبوب من مي شود.
5. قال الامام علي - عليه السلام - : المَتَقَرَّبُ بِاَداءِ الفَرائِضِ وَ اَلَنَّوافِلِ مُتَضاعَفُ الاَرباحِ.
«تصنيف غرر الحکم، ص 177»
امام علي - عليه السلام - فرمود: آن که با به جاي آوردن واجبها و نافله ها به خداوند، تقرّب جويد، سودي افزون خواهد يافت.
6. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - في وصية لابي ذر الغفاري: ... يا اَباذَر اَيما رَجُلٍ تَطَوَّعَ في يومٍ وَ لَيلَةٍ اِثنَتي عَشَرَةَ رَکعَةً، سِوَي المَکتُوبَةِ کانَ لَهُ حقاً واجِبَاً بَيتٌ في الجَنَةِ.
«مکارم الأخلاق، ج2، ص 366»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - در سفارشي به ابوذر غفاري فرمود:  ... اي ابوذر؛ هر انساني که در هر شبانه روز، جز نمازهاي واجب، دوازده رکعت نماز (مستحبي) را با رغبت، بجاي آورد، داشتن خانه اي در بهشت، براي او حقي قطعي است.
7. عن ابي عبد الله - عليه السلام - قال: اِعلَم اَنَّ النّافِلَةَ بِمَنزِلَةِ الهَديةِ مَتي ما اُتِي بِها قُبِلَت.
«الکافي، ج3، ص 454»
امام صادق - عليه السلام - فرمود: آگاه باش! نماز نافله در مقام هديه (انسان به خدا) است؛ هرگاه به جاي آورده شود، پذيرفته مي گردد!
8. قال موسي ابن جعفر - عليه السلام - : نَوافِلَکُم صَدَقاتُکُم، فَقَدِّموُها اَنّي شِئتُم.
«قرب الاسناد، ص 211»
امام کاظم - عليه السلام - فرمود: نافله هاي شما، صدقه هاي شما است، هرگاه خواستيد، آنها را انجام دهيد.
9. عن الامام ابي جعفر - عليه السلام - قال: اِنَّ العبدَ لَيرفَعُ لَهُ مِن صَلاتِهِ نِصفُها اَو ثُلثُها اَو رُبعُها اَو خُمسُها فَما يرفَعُ لَهُ اَلاّ ما اَقبَلَ عَلَيهِ بِقَلبِهِ وَ اِنَّما اُمِرنا بِالنّافِلَةِ لِيتمَّ لَهُم بِها ما نَقَصُوا مِنَ الفَريضَةِ.
«الکافي، ج3، ص 363»
امام صادق - عليه السلام - فرمود: گاهي از نماز بنده، نصف يا ثلث يا ربع و يا خمس آن بالا مي رود (پذيرفته مي شود)؛ چرا که پذيرفته نمي شود از او مگر نمازهايي که با توجه قلبي (و خلوص نيت) باشد و بجاي آوردن نافله را دستور داديم تا کاستي هاي (نماز) واجب را جبران کند.
10. قال الامام علي - عليه السلام - : اِنَّ لِلقُلُوبِ اِقبالاً وَ اِدباراً فَاِذا اَقبَلَت فَاَحمِلوها علي النَّوافِلِ وَ اذا اَدبَرَت فَاقتَصروا بِها عَلي الفَرائِضِ.
«نهج البلاغه، حکمت 312»
امام علي - عليه السلام - فرمود: دل ها را روي آوردن و پشت کردني است، اگر دل روي آورد، آن را به مستحبات وا داريد و اگر روي برگرداند، بر انجام واجباتش بسنده داريد.
11. عَن الامام الرضا - عليه السلام - في کتابِهِ الي المامونِ قالَ: ... وَ السُّنَةُ اَربَعَ وَ ثَلاثُونَ رَکعَةً: ثَمانَ رَکَعاتٍ قَبلَ فَريضَةِ الظُهِر وَ ثَمانَ رَکَعاتٍ قَبلَ فَريضَةِ العَصرِ وَ اَربَعَ رَکَعاتٍ بَعدَ المَغرِبِ ... .
«وسائل الشيعه، ج 4، ص 54»
امام رضا - عليه السلام - در نامه اش به مأمون نوشت: و سنت (نماز نافله)، سي و چهار رکعت است: هشت رکعت پيش از نماز ظهر و هشت رکعت قبل از نماز عصر و چهار رکعت پس از نماز مغرب و دو رکعت به صورت نشسته بعد از تاريکي، که يک رکعت به حساب آيد و در سحر هشت رکعت و سه رکعت؛ شفع و وتر، که پس از دو رکعت سلام مي دهي و دو رکعت هنگام فجر (قبل از نماز صبح).
12. قال الامام الصادق - عليه السلام - : لا اَذانَ في نافِلَةٍ.
«بحار الأنوار، ج 84، ص 162»
امام صادق - عليه السلام فرمود: نماز نافله اذان ندارد.
13. عَن الامام الصادق - عليه السلام - في قَولِهِ تَعالي: «فَاَينَما تُوَلُّوا اَفَثَمَّ وَجهُ الله» قالَ: هذا في النَوافل خاصَّةٍ في حالَ السَّفَرِ فَاَمَّا الفَرائِضُ فَلا بُدَّ فيها مِن اِستِقبالِ القبلَة.
«وسائل الشيعه، ج 4، ص 332»
امام صادق - عليه السلام - در تفسير آيه (هر جاي که روي کنيد همانجا رو به خداست) فرمود: اين حکم در نماز مستحبي است، به ويژه به هنگام سفر، اما در نمازهاي واجب قطعاً بايد بسوي قبله ايستاد.
14. سَاَلَ اَبوُ کَهمَس اَبا عَبدالله - عليه السلام - فَقالَ: يصَلِّي اَلرَّجُلُ نَوافِلَهُ في مَوضِعٍ اَو يفَرِّقُها؟ فَقالَ: لا بَل يفَرِّقُها هيهنَا وَ هُنا فَاِنَّها تَشهَدُ لَهُ يومَ القيامَةِ.
«الکافي، ج 3، ص 455»
ابوکهمس از امام صادق - عليه السلام - سؤال نمود: نمازگزار نافله ها را در يک محل بجاي آورد يا جدا کند؟ امام فرمود: خير (در يک محل بجاي نياورد) بلکه پخش کند اينجا و آنجا، زيرا جايگاه نماز به نفع وي در قيامت، گواهي مي دهد.
15. مِن وَصايا اَمير المُؤمِنين - عليه السلام - اِلي اَصحابِهِ:  ... ولا يصَلِّ الرَّجُلُ نافِلَةً في وَقتِ فَريضَةٍ وَلا يترُکها اِلاّ مِن عُذرٍ.
«تحت العقول، ص 178»
امير مؤمنان - عليه السلام - در سفارشي به اصحابش فرمود: انسان، در زمان (مخصوص) نماز واجب، نافله را بجاي نياورد و بدون عذر، آن را ترک ننمايد.
16. عن الامام ابي جعفر - عليه السلام - قال: اِنَّما تُقَبلُ النّافِلَةُ بَعدَ قَبُولِ الفَريضَةِ.
«الکافي، ج 3، ص 269»
امام باقر - عليه السلام - فرمود: همانا تنها پس از پذيرفته شدن نماز واجب، نافله پذيرفته مي شود.
17. قال علي - عليه السلام - في وصيته لکميل بن زياد:  ... يا کُميلُ لارُخصَةَ في فَرضٍ وَلا شِدَّة في نافِلَةٍ.
«تحف العقول، ص 264»
امام علي - عليه السلام - در سفارشي به کميل فرمود: اي کميل، در (ترک نمازهاي) واجب رخصت نيست و در نافله سخت گيري نيست.
18. عن ابي عبد الله ... - عليه السلام - قال: اِنَّ العَبدَ يقُومُ فَيقضي النَّافِلَةَ فَيعجِبُ الرَّبُّ مَلائِکَتِه مِنهُ فَيقُولُ: يا مَلائِکَتي عَبدي يقضي ما لَم اَفتَرِض عَلَيهِ.
«الکافي، ج 3، ص 488»
امام صادق - عليه السلام - فرمود: هنگامي که بنده بر مي خيزد تا قضاي نافله را بجاي آورد، پروردگار، فرشتگانش را به شگفت وا مي دارد و مي فرمايد: اي فرشتگان من! بنده ام، آنچه را که بر او واجب نکرده ام، قضا مي کند.
19. محمد بن يحيي قال: کَتبتُ اِلي اَبي الحَسَنِ الرِّضا - عليه السلام - يکُونُ عَلَي الصَّلاةُ النَّافِلَةُ، مَتي اُقضيها؟ فَکَتَبَت - عليه السلام - : اَية ساعَةٍ شِئتَ مِن لَيلٍ اَو نَهارٍ.
«الکافي، ج 3، ص 454»
محمد بن يحيي مي گويد: به امام رضا - عليه السلام - نوشتم: نماز نافله بر عهده ام مي باشد؛ چه زماني قضاي آنرا بجا آورم؟ امام - عليه السلام - در پاسخ نوشتند: هر ساعتي از شبانه روز که خواستي.
20. قال عن محمد بن مسلم: قُلتُ لَهُ (الامام ابي جعفر - عليه السلام -): رَجُلٌ مَرِضَ فَتَرکَ النَّافِلَةَ؟ فَقالَ: يا مُحَمَّد؛ لَيسَت بِفَريضَةٍ، اِن قَضاها فَهُوَ خَيرٌ يفعَلُُهُ وَ اِن لَم يفعَل فَلا شَي عَلَيهِ.
«وسائل الشيعه، ج 4، ص 79»
محمد بن مسلم مي گويد به امام باقر - عليه السلام - گفتم: مردي در اثر مريضي (نماز) نافله را بجا نياورده (اکنون چه کند؟) امام - عليه السلام - فرمود: اي محمد! نافله واجب نيست؛ اگر آن را قضا کند، کاري نيکو انجام داده و اگر بجا نياورد، چيزي بر او نيست.
21. عن ابي عبد الله - عليه السلام - في قول الله عزوجل: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيَِّاتِ» قال: صَلاةُ المُومِن بِاللَّيلِ تَذهَبُ بِما عَمِلَ مِن ذَنبٍ بِالنَّهارِ.
«الکافي، ج 3، ص 266»
امام صادق - عليه السلام - در (تفسير) کلام خداوند (که فرموده است): نيکي ها، بدي ها را از بين مي برند، فرمود: نمازِ شبِ مؤمن، آثار گناهان روزش را مي پيرايد.
22. عن ابي عبد الله - عليه السلام - قال: اِنَّ الرَّجُلَ لَيکذِبَ الکِذبَةَ فَيحرُمُ بِها رِزقَهُ. قُلتُ: وَ کَيفَ يحرُمُ رِزقَهُ؟ فَقالَ: يحرُمُ بِها صَلاةَ اللَّيلِ فَاِذا حَرُمَ صَلاةُ اللَّيلِ حَرُمَ الرِّزقِ.
«ثواب الأعمال، ص 65»
امام صادق - عليه السلام - فرمود: آدمي دروغ مي گويد و با آن دروغ از رزقش باز مي ماند. گفتم: چگونه از رزق باز مي ماند. فرمود: از نماز شب محروم مي شود و چون از نماز شب محروم شود، از روزي باز ماند.
23. قال النبي - صلي الله عليه و آله - : تَنَفَلوا في ساعةِ الغَفلَةِ وَ لَو بِرَکعَتَينِ خفيفتين فَاِنَّهُما تُورِثانِ دارَ الکَرَامَةِ قيلَ: يا رَسُولَ الله وَ مَتي ساعَةُ الغَفلَةِ؟ قالَ: ما بَينَ المَغرِبِ وَ العِشاءِ.
«الاختصاص، ص 265»
پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - فرمود: در ساعت غفلت، نماز نافله بجاي آريد. اگر چه با دو رکعت نماز کوتاه باشد، زيرا آن دو رکعت سراي بزرگواري را بر جاي مي نهند. گفته شد: اي فرستاده خدا؛ ساعت غفلت چه وقت است؟ فرمود: بين (نماز) مغرب و عشاء.
24. عَن اَبي يحيي الحناط؛ قالَ: سَاَلتُ اَباعَبدُ الله - عليه السلام - عَن صَلاةِ النَّافِلَةِ بِالنَّهارِ في السَّفَرِ فَقالَ: يا بُنَي، لو صَلُحَتِ النافِلَة فِي السَّفَر تَمَّتِ الفَريضَةُ.
«وسائل الشيعه، ج 4، ص 82»
ابو يحيي مي گويد از امام صادق - عليه السلام - پرسيدم: چرا در سفر، نماز نافله ظهر و عصر بجاي آورده نشود؟ فرمود: اگر در سفر، نافله (ظهر و عصر) شايسته بود، نماز واجب (به صورت) کامل بجا آورده مي شد.
25. قال الامام علي- عليه السلام - : اِذا اَضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالفَرائِضِ فَارفُضُوها.
«نهج البلاغه، حکمت 279»
امام علي - عليه السلام - فرمود: اگر نوافل به واجبات، زيان رساند، نوافل را انجام ندهيد.
26. عَن الامام علي - عليه السلام - قال: لاقُربَةَ بِالنَّوافِلِ اِذا اَضَرَّت بِالفَرائِضِ.
«تصنيف غررالحکم، ص 177»
امام علي - عليه السلام - فرمود: اگر مستحبات به واجبات زيان رساند، نزديک نگرداند (بنده را به خدا).
27. عَن رَسُولِ الله - صلي الله عليه و آله - في وَصيهٍ لَهُ (اَبوذَر) قالَ:  ... يا اَباذَر اَنَّ الصَّلاةَ النَّافِلَةَ تَفضلُ في السِّرِ عَلَي العَلانيةِ کَفَضلِ الفَريضَةِ عَلَي النَّافِلَةِ ... .
«وسائل الشيعه، ج 5، ص 296»
پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - در سفارشي به ابوذر فرمود: ... اي ابوذر! همانا نماز نافله در نهان بر نافله آشکارا برتري دارد، همچون برتري نماز واجب بر مستحب.

چرا در نماز حضور قلب نداریم؟

پرسش:

یاسر: سلام امیدوارم حالتون خوب باشه اولا بخاطر این کارتون ازتون تشکر میکنم ثانیا اگه وقت کردین به سوال منم جواب بدین راستی اگه میشه توی وبلاگتون جواب بدین تا دیگر دوستانمون هم استفاده کنن.

سوالم اینه که وقتی نماز میخونیم چرا حواسمون پرت میشه و چه جوری میتونیم حواسمون فقط سوی خدا متمرکز کنیم.

من از یه روحانی شنیدم که اگه تو نماز سه بار حواست پرت شه دیگه خدا نظرشو از تو برمیداره با این حساب اکثر نمازای ما که مورد قبول خدا واقع نمیشه ،بگین ما چیکار کنیم.

پاسخ:

با سلام و عرض ادب.

بنده سوال شما رو به سه قسمت تقسیم می کنم و بعد جواب می دهم:

1.چرا در نماز حواسمون پرت میشه؟؟؟؟

2. چطوری در نماز حضور قلب داشته باشیم؟؟؟؟؟؟؟

3.آیا حواس پرتی در نماز باعث عدم قبولی نماز میشود؟؟؟؟؟؟؟

در جواب به قسمت اول سوالتون باید عرض کنم که برخی از عوامل حواس‏پرتی در نماز و عدم

حضور قلب و توجه در آن این مواردی که عرض میکنم می تواند باشد:

1. خیال‏پردازی و عدم ضبط قوه خیال;بدین ترتیب كه خیال انسان، مانند چكاوكی در آن كه دائما از شاخه‏ای به شاخه‏ای می‏آویزد و در یك جا ثابت نمی‏ماند و این مربوط به حب دنیا و توجه به امورناچیز دنیوی (مثل بازی، تفریح، خوردن، و...) است.

2. توجه به حواس ظاهری و امور خارجی; به واسطه دیدن تصویری یا شنیدن صدایی و... حواس و ذهن نمازگزار متوجه آن شنیدنی یا تصویر می‏گردد و از خدا و توجه به او غافل می‏گردد. چه بسا در مدارس دیده شده كه نمازگزاران نوجوان به اطراف خود نگاه می‏كنند و اصلا متوجه نماز نیستند.

3. تند خوانی و شتاب زدگی در نماز;علت سریع خواندن نماز، عدم اهتمام به آن وتوجه به كارهای روزمره زندگی (مانند درس خواندن، غذا خوردن و...) است.عده‏ای نیز نماز را از سر تكلیف واجب می‏خوانند و علاقه كمی به نماز دارند.

4. گناه; همان گونه كه نماز عامل بازدارنده از گناه است، فحشا و منكرات نیز مانع حضور قلب در نماز می‏باشد.

5. چشم چرانی ; چشم چرانی، یكی از بیماری‏هایی است كه معتاد به آن، در گرفتاری بزرگی است. چشم چرانی، بیشتر برای خود شخص مضر است و موجب آشفتگی،اضطراب، عدم اعتماد به نفس، بی‏حالی و سستی در نماز می‏شود.

6. عدم شناخت مقام و عظمت الهی;اشخاصی كه شناخت و معرفت كمتری نسبت به خدا دارند و از عظمت،بزرگی و سلطنت او غافل‏اند، در نماز و عبادات دیگر سهل انگاری می‏كنند و معمولا حضور قلب و خشوع و خضوع ندارند.

7. عوامل بیرونی (مانند دوست فاسد و مجلس گناه كه باعث می‏شوند انسان از نماز و مسجد گریزان باشد.)

8. موانع مقدماتی (مانند پرخوری یا گرسنگی، پرخوابی، كسالت و خستگی، جلوگیری از بول و..)

9. خود نمایی و ریا; نمازی كه برای خدا خوانده نشود و اخلاص در آن رعایت نگردد، نماز مقبولی نیست. از این رو شخص ریاكار، هیچ وقت به فكر حضور قلب و تمركز حواس در نماز نمی‏افتد.

10. دسیسه‏های شیطانی; از مهم‏ترین عوامل حواس‏پرتی، وسوسه شیطان در نماز است كه نمازگزاران را در دام‏های مختلف می‏اندازد; مثلا به او القا می‏كند كه حضور قلب در نماز واجب نیست و...در پایان این قسمت گفتنی است كه اگر نمازگزاران، به موارد یاد شده توجه كرده و در برطرف نمودن نمودن این موانع و مشكلات سعی و تلاش كنند، قطعا خواهند توانست نمازی خاشعانه و خاضعانه به جای آورند و موجبات خشنودی خداوند را فراهم كنند.

در جواب به قسمت دوم سوالتون باید عرض کنم کسب کردن حضور قلب در نماز بستگی به عواملی دارد كه به مهم ترین آن‌ها اشاره می‌كنیم:

1ـ اهمیت دادن به نماز.

كسانی كه نماز را سرسری می گیرند و نسبت به آن بی توجه هستند و به اهمیت نماز توجهی ندارند، حضور قلب نخواهند داشت. بر عكس كسانی كه به نماز اهمیت می دهند و برای آن سرمایه گذاری می كنند و آن را ستون دین می دانند و وقت و فرصت بیشتری را صرف نماز می كنند، حضور قلب بیشتری خواهند داشت.

   عارف بزرگ میرزا جوا آقا ملكی تبریزی (ره) می‌گوید: "حضور قلب سببش همّت آدمی است،زیرا قلب تابع همّت بوده و اگر همّت نماز باشد،‌قلبت هم نزد نماز حاضر خواهد بود و اگر همتت در پی چیز دیگری بوده است،‌ قلبت هم غافل از نماز و نزد آن چیز خواهد بود، چون خداوند برای هیچ كس دو قلب قرار نداده است و برای احضار قلب در نماز جز این كه همتت را متوجه نمازسازی راه دیگری نیست".

2ـ احساس و درك عظمت و بزرگی خدا.

   درك عظمت و بزرگی هر كسی بستگی به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار این شناخت بیشتر شود،‌بزرگی و عظمت او بیشتر جلوه گر خواهد شد. اگر كسی به عظمت وبزرگی خدا پی ببرد، ‌طبعاً‌ خضوع و خشوع بیشتری در پرستش و عبادت خواهد داشت.ابان بن تغلب می‌گوید: به امام صادق(ع) گفتم: علی بن الحسین(ع) را دیدم وقتی كه به نماز می ایستاد، رنگ به رنگ می شد. فرمود: آری او خدایی را كه در برابرش ایستاده بود، كاملاً می شناخت.

   امیرالمؤمنین(ع) در وصف عارفان و خدا پرستان واقعی فرمود: "عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم؛ آنان خدا را به عظمت و بزرگی شناخته اند. بنابراین هر چه غیر او است، در نظرشان كوچك جلوه می‌كند".

3ـ جلوگیری از هرزگی قوة خیال:

   یكی از بزرگترین عوامل حواس پرتی در نماز،‌ هرزگی و پراكندگی قوة خیال است. اگر قبل از نماز چند دقیقه ای به وسیلة ذكر خدا و مناجات و خواندن نمازهای مستحبی و تلاوت قرآن،خود را آمادة نماز كنیم،‌ذهن از حواس پرتی و پراكندگی و از توجه به كثرت، به سوی وحدت منعطف می شود،‌در نتیجه در نماز فكر انسان به این طرف و آن طرف متوجه نمی شود. كسی كه قبل از نماز با دیگری بگو مگو و بحث داشته یا خوشحال یا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثیر آن افكار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.

4ـ توجه به معانی الفاظ نماز و تفكر در افعال نماز مانند ركوع و سجود و این كه نمازگزار بداند چه می‌گوید و چه می‌كند.

5ـ طول دادن و با تأنی خواندن نماز: اگر كسی ركوع و سجود را مقداری طولانی كند و با حال خوشی اذكار و سجود را بگوید، در حضور قلب مؤثر خواهد بود.

6ـ ترك گناه یكی از مهم ترین عوامل توفیق در حضور قلب در نماز است. كسی كه اهل معصیت وگناه باشد،‌ توفیق بازیابی به درگاه خدا نمی یابد.

7ـ حالت خاصی در نماز كه بیانگر خضوع است، در خشوع كه حالت قلبی است، تأثیر می گذارد.

8ـ بعضی از آداب نماز مانند سر وقت خواندن و مواظبت بر وقت نماز و به حالت كسالت داخل نماز نشدن و ... در نماز مؤثر است.

9- دوری از غذاهای شبهه ناك و حرام و اموالی كه از طریق غیر مشروع به دست می آید درحضور قلب و ایجاد آمادگی درونی برای نماز و سخن گفتن با خدا بسیار موثر است.

10-  رعایت آدابی از قبیل مسواك زدن،‌ انگشتر به دست كردن،‌ عطر زدن و ... كه باعث  آمادگی و تمیزی و پاكی انسان می شود. این كارها موجب بهره برداری هر چه بیشتر از بركات معنوی نماز می شود.

  دوست عزیز با رعایت این نكات می توان از نماز به بهترین عبادت و بهترین برنامه زندگی سازیاد كرد.

 در جواب به قسمت سوم سوالتون باید عرض کنم نماز از نظر فقهی قبول میشود یعنی شما احتیاج نیست قضا کنید ولی خوب اون نمازی که خدا توقع دارد نیست و نمره خوب نمی گید.لذا فقط تکلیف ساقط شده است.

انشاء الله همه ما در نماز حضور قلب داشته باشیم.

آیا گفتن تکبیر قبل نماز درست است؟

پرسش:
رضا:
سلام استاد
واقعا ازتون ممنونم به خاطر پاسخهاتون و از اینکه به ایمیلم فرستادید و کار منو خیلی راحت کردین
.
لطفا جواب این سوال رو هم به ایمیلم بفرستید البته باعث زحمت.
این قضیه گفتن 7تکبیر قبل از شروع نماز چیه؟آیا صحیحه؟

Publish modules to the "offcanvas" position.