سلام و تقدیم احترام
ببخشید دعای معراج که متداول هست سند معتبری دارد؟؟؟؟ قبل از دعا یه توضیحاتی هم که نوشته صحیحه؟؟؟
علم حروف ابجد صحیحه؟؟ آیا از ائمه حدیثی در این مورد داریم؟؟
با تشکر فراوان
با سلام و ادب
براي پاسخ به سوال اول چند نكته عرض ميكنم دقت بفرماييد:
1.. دعایی که در سایتهای اینترنتی و برخی از کتابچههای جیبی به عنوان «دعای معراج» ذکر شده، سندی –هر چند غیر معتبر-، برای آن نیافتیم؛ و برای این دعا ثوابهایی را نیز از پیامبر اکرم(ص) نقل کردهاند که به هیچ منبع حدیثی و ادعیه آدرس داده نشده است. لذا نمیتوان گفت کدام نسخه صحیح و کدام نسخه نادرست است؛ با این حال، درباره چنین دعاهایی باید گفت خواندن دعاهایی که از لحاظ محتوایی مشکلی نداشته اما اعتبار سندشان معلوم نشده، با امید ثواب، -نه به قصد ورود و صدور از پیامبر اکرم(ص) و یا امامان معصوم(ع)- اشکال ندارد. به علاوه، دعاهای معتبر و مؤثری داریم که دیگر نیازی به خواندن دعاهای غیر معتبر نیست.
2. اما دعای دیگری در کتاب »البلد الأمین و الدرع الحصین» شیخ ابراهیم کفعمی با عنوان دعای معراج از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که الفاظ و عبارات آن غیر از آن چیزی است که در سایتها با عنوان دعای معراج آمده است. و آن دعا عبارت است از:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک یا مَنْ أَقَرَّ بِالْعُبُودِیةِ لَهُ کلُّ مَعْبُودٍ یا مَنْ یحْمَدُهُ کلُّ مَحْمُودٍ یا مَنْ یفْزَعُ إِلَیهِ کلُّ مَجْهُودٍ یا مَنْ یطْلَبُ عِنْدَهُ کلُّ مَفْقُودٍ یا مَنْ سَائِلُهُ غَیرُ مَرْدُودٍ یا مَنْ بَابُهُ عَنْ سُؤَالِهِ غَیرُ مَسْدُودٍ یا مَنْ هُوَ غَیرُ مَوْصُوفٍ وَ لَا مَحْدُودٍ یا مَنْ عَطَاؤُهُ غَیرُ مَمْنُوعٍ وَ لَا مَنْکودٍ یا مَنْ لَیسَ بِبَعِیدٍ وَ هُوَ نِعْمَ الْمَقْصُودُ یا مَنْ رَجَاءُ عِبَادِهِ بِحَبْلِهِ مَشْدُودٌ یا مَنْ شِبْهُهُ وَ مِثْلُهُ غَیرُ مَوْجُودٍ یا مَنْ لَیسَ بِوَالِدٍ وَ لَا مَوْلُودٍ یا مَنْ کرَمُهُ وَ فَضْلُهُ لَیسَ بِمَعْدُودٍ یا مَنْ حَوْضُ بِرِّهِ لِلْأَنَامِ مَوْرُودٌ یا مَنْ لَا یوصَفُ بِقِیامٍ وَ لَا قُعُودٍ یا مَنْ لَا تَجْرِی عَلَیهِ حَرَکةٌ وَ لَا جُمُودٌ یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا رَحِیمُ یا وَدُودُ یا رَاحِمَ الشَّیخِ الْکبِیرِ یعْقُوبَ یا غَافِرَ ذَنْبِ دَاوُدَ یا مَنْ لَا یخْلِفُ الْوَعْدَ وَ یعْفُو عَنِ الْمَوْعُودِ یا مَنْ رِزْقُهُ وَ سِتْرُهُ لِلْعَاصِینَ مَمْدُودٌ یا مَنْ هُوَ مَلْجَأُ کلِّ مَقْصِی مَطْرُودٍ یا مَنْ دَانَ لَهُ جَمِیعُ خَلْقِهِ بِالسُّجُودِ یا مَنْ لَیسَ عَنْ نَیلِهِ وَ جُودِهِ أَحَدٌ مَصْدُودٌ یا مَنْ لَا یحِیفُ فِی حُکمِهِ وَ یحْلُمُ عَنِ الظَّالِمِ الْعَنُودِ ارْحَمْ عُبَیداً خَاطِئاً لَمْ یوفِ بِالْعُهُودِ إِنَّک فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ یا بَارُّ یا وَدُودُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَیرِ مَبْعُوثٍ دَعَا إِلَى خَیرِ مَعْبُودٍ وَ عَلَى آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ أَهْلِ الْکرَمِ وَ الْجُودِ وَ افْعَلْ بِنَا مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ سَلْ حَاجَتَک تُقْضَى إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى».1
3. در ضمن؛ مؤلف کتاب «فهرستگان نسخههای خطی (حدیث و علوم حدیث شیعه)»،2 نامی از دعای معراج میبرد و مؤلف آنرا ناشناخته اعلام میکند و آنرا به نسخههای فهرست گوهرشاد مشهد آدرس داده است، اما ما چون متن آن نسخه را مشاهده نکردیم که آیا این همان دعای معراجی است که در سایتها و برخی از کتابهای جیبی آمده است و یا دعای معراجی است که شیخ ابراهیم کفعمی نقل میکند، نظری نمیدهیم.
1. کفعمى، ابراهیم بن على، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 370، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1418ق؛ کفعمى، ابراهیم بن على، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 272 – 273، دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، 1405ق.
2. صدرایی خویی، علی، فهرستگان نسخه های خطی (حدیث و علوم حدیث شیعه)، سایر پدیدآورندگان: قبادلو، رضا؛ حافظیان، ابوالفضل؛ سلیمانی، مهدی؛ آشتیانی، احسان، ج 7، ص 56، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، قم، چاپ اول، 1384ش: «۳۱۱۰ . دعاى معراج از: مؤلف ناشناخته؛ در فهرست گوهرشاد هیچ توضیحى ندارد؛ نسخهها: ۱۹۳۲۵. مشهد، گوهر شاد: ۹۵۸، نسخ و نستعلیق، بدون نام کاتب، ۱۰۹۳ق، رساله دوم مجموعه [فهرست گوهر شاد: ۳/۱۳۱۳]...».
در مورد سوال دوم هم عرض كنم اصل این مطلب که در حروف ابجد اسراری وجود دارد در برخی روایت آمده است و در برخی روایات نیز از عدد حروف ابجد مطالبی استخراج شده از جمله جمله در کتاب معانی الاخبار صدوق روایتی از امام صادق نقل شده که حضرت با عدد الم که هشتاد ویک میشود مدت دوام حکومت بنی امیه را پیش بینی کردند و آنرا به فردی که از بنی امیه بود و از حضرت در باره حروف مقطعه قرآن سوال کرده بود فرمودند که در ادامه حدیث راوی میگوید با گذشت زمان کمی از پیش بینی امام حکومت بنی امیه از بین رفت {معانی الخبار ص 28} .
بنا بر این اصل وجود اسرار در حروف پذیرفته شده است وبسیاری از عالمان بزرگ همچون شیخ بهایی در این باره مطالبی نوشته اند ولی سخن هر کس در مورد مطالبی که از این حروف استخراج میشود پذیرفته نیست و تنها سخن فردی مورد قبول است که انسان بداند به حقیقت این علم رسیده است در غیر این صورت اگر سخن فرد مغایر با ضروریات ومطالب بدیهی دین نباشد به عنوان یک احتمال قابل قبول است ونمیتوان آن را رد کرد وبه صورت جزم هم نمیتوان آنرا پذیرفت .
امام صادق(ع) فرمودند: «در خانة ما مجموعهاي وجود دارد كه با وجود آن، ما اهل بيت به احدي از انسانها احتياج نداريم. اين مردم جهان هستند كه به شدّت به ما اهل بيت، به خاطر آن مجموعه نياز جدّي دارند و در بين آن مجموعه كتابي است با املاي شخص رسول خدا(ص) و دست خطّ شريف علي(ع) كه شامل صحيفهاي است كه تمام حلال و حرام در آن بيان گرديده است. مسائل را طوري روشن كرده است كه شما اصحاب وارد منزل ما ميشويد، بدون اينكه بدانيد كه ما اهل بيت ميدانيم شما به كدام دستور آن عمل كردهايد و به كدام دستور عمل نكردهايد!»1
امام صادق(ع) در روايت ديگري فرمود: «اگر نبود اينكه قبلاً مطالب و مسائلي را لو داديد كتابي به شما ميداديم كه با وجود آن و به بركت آن تا روز قيام امام عصر(ع) به احدي نياز پيدا نميكرديد كه مسئله را از او بپرسيد.»2
امام صادق(ع) خطاب به اصحاب خود فرمودند: «اي واي به حالتان كه نميدانيد جفر چيست؟ آن از نظر بزرگي و كوچكي يك پوست متوسط است كه مربوط به يك قوچ (وحشي) است. تمام آن پر از املاي رسول خدا(ص) از زبان خودش و بدون واسطه و دستخطّ علي(ع) است. هيچ حادثهاي يا شيئي در جهان نيست كه حكم آن در آنجا ذكر نشده باشد. حتّي دية يك خراش كوچك.»3
1. اصول كافي، ج 1، ص 241.
2. بحارالانوار، ج 2، ص 213.
3. بحارالانوار، ج 26، ص 46، ح 83.
با سلام خدمت شما طلبه عزیز و زحمتکش
بنده میخواستم روی نگین انگشتر بهترین قسمت دعای معراج را حکاکی بکنم
از چند نفر پرسیده ام ولی جواب قانع کننده ای نگرفتم
لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید که بهترین قسمت دعای معراج برای حکاکی روی نگین انگشتر کدام قسمت می باشد.
یا اگر حروف ابجد از دعای معراج هم باشد قابل قبول است.
باتشکر
ایمیل بنده
meysamtabrize@yahoo.com
با سلام و ادب خدمت شما دوست عزیز
بنظرم بهتر است از ذکرهایی استفاده کنید که هم معتبر و هم سفارش شده است.
حرض امام جواد علیه السلام و آیت الکرسی از همه بهتر است برای نوشتن روی نگین.
در این باره می توانید به کتاب "حلیة المتقین"، تألیف مرحوم مجلسی، و یا کتاب "مرآة الکمال" تالیف مرحوم مامقانی مراجعه کنید.
موفق باشید.
نقش انگشترى امامان:
1. امام علی (ع): «اللَّهُ الْمَلِکُ وَ عَلِیٌّ عَبْدُه»؛ [2] در نقلی دیگر فقط «اللَّهُ الْمَلِکُ» آمده است. [3] و «أَسْنَدْتُ ظَهْرِی إِلَى اللَّه». [4]
2. امام حسن مجتبی (ع): «الْعِزَّةُ لِلَّهِ»؛ [5] و «حَسْبِی اللَّه». [6]
3. امام حسین (ع): «حَسْبِی اللَّه»، [7] و «إِنَ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِه». [8]
4. امام سجّاد (ع): آن حضرت انگشتر امام حسین (ع) را که نقش «إِنَ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِه» داشت، در دست می کردند. [9]
همچنین دارای انگشترهایی با نقش های دیگری مانند «وَ ما تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّه»، [10] و «خَزِی وَ شَقِی قَاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی» [11] بودند.
5. امام باقر (ع): «رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً»، [12] و «الْقُوَّةُ لِلَّهِ جَمِیعاً». [13]
6. امام جعفر صادق (ع): «اللَّهُ خالِقُ کُلِ شَیء»، [14] و «اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فَقِنِی شَرَّ خَلْقِک». [15]
7. امام موسی کاظم (ع): «الْمُلْکُ لِلَّهِ وَحْدَه». [16]
8. امام رضا (ع): «ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ». [17
9. امام جواد (ع): «حَسبیَ اللهُ حافِظی». [18]
10. امام هادی (ع): «الله رَبّی و هو عِصمَتی مِن خَلقِه» [19] و «حِفْظُ الْعُهُودِ مِنْ أَخْلَاقِ الْمَعْبُود». [20]
11. امام حسن عسکری (ع): «سُبْحَانَ مَنْ لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض». [21]
12. امام زمان حضرت حجت (عج): «أنا حجة الله و خالصته»، [22] و به نقلی «أنا حجّة الله» [23] است.
البته، روایات مختلف دیگری نیز درباره نقش انگشترى ائمّه اطهار (ع) نقل شده است که می توان به منابع حدیثی و تاریخی مربوط به سیره معصومان (ع) مراجعه کرد.
[2] . «خداوند، فرمانروا و على، بنده اوست»؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، خصائص الائمه (ع) (خصائص امیرالمؤمنین علیه السلام)، محقق و مصحح: امینی، محمدهادی، ص 39، آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول، 1406ق؛ ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 31، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1407ق.[3] . شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر – آخوندی، محمد، ج 6، ص 473، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[4] . «پشت من به خداوند متّکى است»؛ فیروزآبادى، سید مرتضى، فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ترجمه: ساعدى، محمدباقر، ج 1، ص 344، نشر فیروزآبادى، قم، چاپ اول، 1374ش.
[5] . «عزّت و قدرت از آن خداست»؛ الکافی، ج 6، ص 474؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا (ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 56، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق.
[6] . «خدا مرا بس است»؛ الکافی، ج 6، ص 473.
[7] . همان.
[8] . «همانا خدا امر و فرمان خود را [به همه جا] رسانده است»؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 56؛ الکافی، ج 6، ص 474.
[9] . الکافی، ج 6، ص 474.
[10] . «و توفیق من، جز به خدا نیست»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 46، ص 14، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[11] . «رسوا و بدبخت شد کشنده حسین بن علی (ع)»؛ همان، ص 474؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الأمالی، ص 131، نشر کتابچی، تهران، چاپ ششم، 1376ش.
[12] . «پروردگارا! مرا تنها مگذار»؛ بحارالانوار، ج 46، ص 345.
[13] . «تمامِ قدرت، از آنِ خداست»؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 133، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق.
[14] . «خدا آفریننده همه چیز است»؛ الکافی، ج 6، ص 473.
[15] . «خدایا! تو مورد اعتماد من هستی پس مرا از شرّ خلق تو نگهدار»؛ الکافی، ج 6، ص 473؛ و در برخی منابع حدیثی عبارت «ربّ أَنْتَ ثِقَتِی فَقِنِی شَرَّ خَلْقِک»؛ نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص 302، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، 1408ق؛ و نیز «رَبِّ یَسِّرْ لِی أَنْتَ ثِقَتِی فَقِنِی شَرَّ خَلْقِک» آمده است؛ ابن حیون، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، محقق و مصحح: فیضی، آصف، ج 2، ص 165، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، چاپ دوم، 1385ق.
[16] . بحارالانوار، ج 48، ص 11.
[17] . «هر چه خدا بخواهد قوّت (و نیرویى) جز از ناحیه خدا نیست»؛ الکافی، ج 6، ص 474.
[18] . «بس است مرا خدایی که حافظ من است»؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 91، نشر شریف رضی، قم، چاپ چهارم، 1412ق.
[19] . «خدا، پروردگار من است و او پناه من از خلقش است»؛ ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ج 2، ص 460.
[20] . یعنی، حفظ اموری که خدا در ترک یا انجام آن با ما عهد بسته است، از خُلقیاتیست که خدا دوست دارد؛ حسینى عاملى، سید تاج الدین، التتمة فی تواریخ الأئمة (ع)، ص 136، نشر بعثت، قم، چاپ اول، 1412ق؛ بحارالانوار، ج 50، ص 117.
[21] . «پاک و منزه است خدایی که کلیدهاى آسمان ها و زمین از آن اوست»؛ بحارالانوار، ج 50، ص 238
[22] . «من حجّت و خالص خدا هستم»؛ یزدی حایری، علی، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب (عج)، محقق و مصحح: عاشور، علی، ج 1، ص 428، مؤسسة الأعلمی، بیروت، چاپ اول، 1422ق؛ محدّث نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب فی أحوال الإمام الغائب، ج 1، ص 101، نشر مسجد جمکران، قم، چاپ دهم، 1384ش.
[23] . شیخ عباس قمى، منتهی الآمال، ج 3، ص 1975، نشر دلیل ما، قم، چاپ اول، 1379ش.
سلام
پاسخ اخیرتان )برای پاسخ به سوال اول چند نکته...( را شما از سایت اسلام کوءست کپی کرده اید؟ یا آن سایت از شما کپی کرده؟
چه خوبست منبع پاسخمان را ذکر کنیم که حق نویسنده اصلی ادا شود.
There are no replies made for this post yet. Be one of the first to reply to this post!
Please login to post a reply
You will need to be logged in to be able to post a reply. Login using the form on the right or register an account if you are new here. Register Here »