فرهنگ شيعه مناسبت هاي فراواني داره كه درش دستور به حزن و اندو ه شده محرم ، فاطميه ، شهادت امامان معصوم عليهم السلام تو مراسمات معنوي هم دعوت به گريه مي شه با اين حال شادي و نشاط چه نسبتي مي تونه با دين باشه
شما مي بينيد رسم هست كه تو مراسمات معنوي غير ديني موسيقي و رقص و پاي كوبي و شادي حرف اول رو مي زنه
و انسان بهر حال نياز به شادي و نشاط داره تا بتونه زندگي شيريني رو داشته باشه ولي تو دين ما ظاهراً شادي جايگاهی نداره ؟ راستی در دین اسلام اصل بر شادیه یا بر گریه ؟ چرا؟
همان طوري كه گفته شد نشاط لازمه زندگي هست و اتفاقا دين ما يكي از شادترين دين هاست يعني نشاط وصف نشدني به انسان در اثر دين داري د ست مي ده كدام دين رو داريد كه درش هر هفته يك روز عيد باشه فرمودند ما چهارتا عيد داريم يكي از اون ها روز جمعه است و حتي انسان مي تونه با گناه نكردن هر روز ش رو عيد كنه كه عيد نماد شادي هست
يكي از ويژگي هاي مومن اين هست كه لبش هميشه خندون و غمش رو پنهان مي كنه فرمود: المؤمن بشره في وجهه و حزنه في قلبه حتي دين را ههاي شادآبي در زندگي رو به ما ياد داده فرمود شنا و پياده روي و ...
و براي مسرور كردن ديگران ثواب قرار داده
خدا مي فرمايد منم كه مي خندانم و مي گريانم 1و هر دو آفريده خدا و نيازه بشره
بنابراين دين به انسان نشاط مي ده و راهش رو نشون مي ده
(منتها ابزار شادي فرق مي كنه گاهي ديدي بعضي ها از شدت شوق و نشاط گريه مي كنند يعني او با گريه به نشاط مي رسه
و هميشه خنده نشانه شادي نيست اما دعوا اينه كه دين شادي بي جهت سرزنش شده و با هر ابزاري نمي تونه آدم خودش رو شاد كنه )
منتها ابزار شادي و جهت و هدف شادي مهمه اگي با هر ابزاري بخواي شادي بشي و مثل موسيقي ها تند يا به هر هدفي شاد بشي يعني حتي مسخره كردن ديگران حتي دروغ گفتن
ما نمي خواستيم و سرمون درد نمي كرد كه سراغ حزن بريم ولي به خاطر ظلمي كه به اهل بيت توسط ظالمين انجام شد
حزني به دل ما گذاشته و نفرين ابدي بر اون ها باد يعني بر اثر يك عامل خارجي در فرهنگ شيعه عزاداري غلبه پيداكرد البته همان طور كه گفته شد ما به همون اندازه كه مناسبتي داريم كه موجب حزن مي شه مناسبت هايي داريم كه موجب شادي مي شه
نشاط و شادي حقيقي در دنيا نيست بلكه در آخرت رخ مي ده اين جا زندان مومن است أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ فَأَيُّ سِجْنٍ جَاءَ مِنْهُ خَيْرٌ 2كدام زندان سراغ داريد كه خوشي و خير در ش باشه تو زندان چلو كباب هم به آدم بدند نمي چسبه
غم هاي دنيا با شادي هاش آميخته شد اين قيامت هست كه سرتاسر براي خوبان شادي است و غم و غصه نيست
تو زندان اگه به آدم چلو كباب هم بدن نمي چسبه دنيا هر چقدر هم آدم شاد بشه تهش غمي هست به نام جدايي از خدا و خوبان
بشر تو خونش بساط شادي راه انداخته بود به اصطلاح ما پارتي و بي خيال همه عالم اتفاقا خادمش اومده بود درب خانه كاري داشت ديد آقايي كه داشت از درب خانه عبور مي كرد سوال كرد صاحب اين خانه آزاده يا بنده است خادم لبخندي زد و گفت خب معلومه آقا آزاد تازه بنده هم داره ، حضرت فرمود همين طور آزاد هست كه اين كارا رو مي كنه بنده كه اين كار را نمي كنه اين رو گفت و رفت خادم اومد داخل خونه بشر از ش پرسيد چرا دير كردي گفت يه آقايي رو ديدم سوالي كرد جوابش رو دادم دير شد پرسيد چي پرسيد گفت اون آقا پرسيد صاحب اين خانه آزاده يا بنده است
تو چي گفتي گفتم آزاده بشر پرسيد اون آقا چه جوابي داد گفت همين طور آزاده بنده كه اين كار را رو نمي كنه بشر دو زاري ش افتاد بساط شادي رو بهم زد دوان دوان خودش رو رسوند به آقا مي گفت آقا از امروز مي خوام بنده باشم ديگه نمي خوام آزاد باشم
خوش به حالش كافي امام تو اين شادي هايي كه غفلت آفرينه يه دادي سر ما بزنه آقاچي مي شه شما يه روزي از درب خونه دل ما عبور كني آقا تو اين غفلت هايي كه فكر مي كنيم شاديم نجاتمون بدي
نكنه رفقا امام بياد ما از دست از اين غفلت ها بر نداريم
شادي رو از نبي مكرم اسلام ياد بگيريم قرآن مي فرمايد اگر رسول من تو اخمو و خشن بودي مردم از دور تو دور مي شدند ،
نبي مكرم اسلام كمي تاقسمتي طبع شوخي داشتند حتي گفتند : روزي پيرزني نزد پيامبر آمد و گفت يا رسول الله آيا من بهشت مي رم حضرت فرمود پيرزن ها به بهشت نمي رند
اين خانم ناراحت شد حضرت فرمود منظورم اين هست كه همه اهل بهشت جوان نند و ميانسال و كسي تو بهشت پير نيست و پير نمي شه
براي اينكه از خانه شادي در بهشت بهره ببريم فرمود اين كار رو بكنيد
انّ فی الجنه داراً یُقال لَها دارالفرح لا یُدخِلها الا مَن فرّح یتامَی المؤمنین3
راه شاد شدن اينه كه رسول خدا صل الله عليه و آله فرمودند :
يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ فَرَحَاتٌ لِلْمُؤْمِنِ فِي الدُّنْيَا لِقَاءُ الْإِخْوَانِ وَ تَفْطِيرُ الصَّائِمِ وَ التَّهَجُّدُ مِنْ آخِرِ اللَّيْل4
يا علي علي سه چيز موجب شادي مومن در دنيا مي شه ديدار برادران ايماني و افطاري دادن و شب زنده داري در آخر شب
امام موسى كاظم (ع) فرمود: يحيى بن زكريّا گريه مىكرد و نمىخنديد، امّا عيسى بن مريم مىخنديد و گريه هم مىكرد و عمل حضرت عيسى (ع) بهتر از عمل حضرت يحيى (ع) بود5
فداي اميرالمومنين بشم ازش ايراد مي گرفتند مي گفتند علي شوخ طبع بذله گو لياقت خلافت رو نداره
چشم ديدن خنده هاي علي رو نداشتند يه كاري كردند ديگه علي نخنده بيست و پنج سال خار در چشم و استخوان در گلو امام رو آزرودند الهي كه چشماشون كور بشه كه چشم ديدن تبسم مهربان امام رو نداشتند.
روضه كوتاه
امام كربلا شب عاشورا يكي از اصحاب كه تا به حال كسي اين چنين شاد او رو نديد بود ديد داره شوخي مي كنه يكي به او برگشت گفت فلاني تو عمرت اهل شوخي و شادي نبودي حالا چي شده تو معركه حال شوخي پيدا كردي
شهادت براي خدا نشاطي رو به وجود مي آره مثال زدني
مي گفت هيچ كشته ايي رو نديدم كه وقتي به لحظات مرگش نزديكتر مي شد صورتش از شوق ملاقات خدا برافروخته تر و گويا گل انداخته بود ، مي فرمود اي بزرگ زادگان مرگي چيزي نيست جز پلي از سختي هاي به سوي آرامش
دل حسين از داغ ها سوخته و لبش از عطش ولي شوق وصال نشاطي به او داده كه هر لحظه بيشتر و بيشتر مي شه
مي خواد بره ملاقات خداي خودش
اما اين دل زينب كه از داغ حسينش داغ تر از هر داغي ميشه و اين ربابه كه كنار گهواره خالي علي اصغر بايد زير آفتاب سوزان كربلا بنشينه و از نداشتن طفلي كه شيرش هست ولي خودش نيست بسوزه و اين زين العابدين هست كه گريه هاش
شهره آفاق مي شه و تنه به گريه هاي يعقوب ، هجران كشيده مي زنه و مدينه هست و شب هاي بي سحر اين آقا كه همه جا براش كربلاست طفلي در دامن مادر مي بينه كربلاست و آبي در كوچه ه ايي مي بينه گريه مي كنه و گوسفندي كه سرش قراره جدا بشه مي پرسه آيا آبي به او داديد يا نه و گويا همين الان مي بينه كه باباش رو لب تشنه بين آب ها كشتند
الا لعنه الله علي القوم الظالمين .
منبع
1- نجم آيه 43
2- الكافي 2 250 باب ما أخذه الله على المؤمن من الصب
3- كنز العمال 6008
4- وسائلالشيعة 8 152 39- باب تأكد استحباب المواظبة على
الكافي 2 622 باب الدعاله و الضحك