چرا با وجود نیاز، روابط جنسي پيش از ازدواج گناه محسوب مي شود؟

پرسش:

چرا روابط جنسي پيش از ازدواج گناه محسوب مي شود، در حالي كه نياز به آن وجود دارد؟ در مورد صيغة محرميّت اطلاعاتي مي خواهم كسب كنم و بدانم دليل و مدرك آن چيست؟ اگر كسي موقعيت ازدواج نداشته باشد، بايد چه كار بكند؟

پاسخ:

با سلام و ادب

روابط جنسي خارج از حد مشروع و قانوني، خواه پيش از ازدواج يا پس از آن از نظر اسلام و تمام اديان آسماني گناه محسوب مي شود. اما بر خلاف برخي از اديان مانند مسيحيت و يا آيين هاي شرقي (كه پيروان خود را به رياضت و رهبانيت و سركوب غرايز جنسي دعوت مي كنند) اسلام نه تنها از سركوب غريزة جنسي دفاع نمي كند، بلكه آن را جايز ندانسته و به ازدواج و بهره گيري از نياز جنسي توصيه و تأكيد مي كند.
اما هر چيزي بايد قانون و مرزبندي داشته باشد. در دين اسلام از زياده روي و خارج از حد بودن جلوگيري به عمل آمده است. خداوند همان گونه كه اين نياز را در انسان قرار داد، راه برآوردن آن را نيز در اختيار وي گذاشت اما براي جلوگيري از مشكلات بسيار فردي و اجتماعي كه در روابط غير مشروع وجود دارد (مانند، ناديده گرفته شدن حقوق زنان، تنزل شخصيت زن به عنوان ارضا كنندة غرايز مردان، به هم خوردن نظام خانواده ها، تولد فرزندان بدون پدر مشخص و آسيب هاي روحي و رواني بسيار) از آن جلوگيري به عمل آورده است و اين مسئله اختصاص به قبل يا بعد از ازدواج ندارد. براي محرميت زن و مرد اجنبي و ازدواج آنان دو راه در اختيار انسان قرار داده شده است:
ازدواج دائم و ازدواج موقت. براي ازدواج خواندن عقد لازم است و تنها رضايت زن و مرد كافي نيست.
در ازدواج موقت بايد مدّت و مهريه معيّن شود. اگر زن و مرد بخواهند صيغة عقد موقت را بخوانند، بعد از آن كه مدت (مثلاً يك سال) و مهريه (مثلاً صد هزار تومان) را مشخص كردند، چنانچه زن بگويد: "زَوَّجْتُكَ نَفْسي فيِ المُدّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَي الْمَهْرِ الْمَعْلوُم؛ من خودم را به همسري تو در مدت معيّن يا مهر معين در آوردم" بعد بدون فاصله مرد بگويد: "قَبِلْتُ؛ قبول كردم" صحيح است.(1) به فتواي برخي از مراجع در صورت عدم امكان خواندن به عربي، اگر ترجمه دقيق آن به صورت فارسي بيان شود، كفايت مي كند. دليل و مدرك عقد دائم و عقد موقت، آيات و رواياتي است كه فقها بدان ها تمسّك كرده اند. اگر ازدواج (دائم و موقت) به طور ساده برگزار شود و سختگيري هايي كه مردم رسم كرده اند، كنار گذاشته شود، زمينة ازدواج براي همگان فراهم مي آيد و ديگر جاي سؤال نخواهد بود كه در صورت نياز، انسان چه بايد بكند. در زمان پيامبر زن و مردي ازدواج كردند و پيامبر مهرية زن را ياد دادن يك سوره از قرآن قرارداد، چون مرد پول نداشت، ولي قرآن بلد بود. قبول ياد دادن يك سورة قرآن به زنش، با وي ازدواج كرد. اگر ما مسلمانان به دستورهاي اسلامي عمل كنيم و پايبند به آنها باشيم، هيچ گونه مشكلي پيش نمي آيد و زندگي ساده و سالم خواهد شد. اگر امروزه در جامعه جوانان با مشكلاتي روبرو هستند، متوجه فرهنگ اجتماعي ما است كه بايد حل شود، نه آن كه با پاك كردن صورت مسئله، حدود و قوانين و چارچوب هاي روابط زن و مرد را از بين ببريم، كه از طرف ديگر مشكلات بسياري كه برخي بيان شد، براي افراد و جامعه انساني به وجود آيد.
در هر حال اگر براي كساني امكان ازدواج (نه به صورت دائم و نه موقت) وجود نداشته باشد، بايد خود را از وسوسه هاي شيطان و كشش غرايز جنسي حفظ كند. او بايد متوجه باشد كه دنيا محلّ آزمون الهي است و تمام انسان ها در صحنة آزمايش هستند. چنين، نيست كه تنها آزمايش انسان به وجود غريزة جنسي باشد. گناهان بسيار ديگري وجود دارد كه ترك آن ها سخت تر است.
بنابراين بايد سعي نمايد چه در مورد غريزة جنسي، قبل يا بعد از ازدواج و چه در موارد ديگر صحنه هايي كه در زندگي با آن ها رو به رو مي شود، موفق و سربلند بيرون آيد تا به كمال شايسته دست يابد. تسليم شدن، موضع انسان را در مقابل نفس اماره و شيطان، تضعيف نموده و راه سقوط را براي او هموار مي كند.
در پايان ياد آور مي شويم در توضيح المسائل مراجع آمده: كسي كه به وا سطة عدم ازدواج به گناه مي افتد، بر او واجب است ازدواج نمايد.(2)

1. امام خميني، توضيح المسائل، مسئلة 2369.
2. توضيح المسائل مراجع، مسئلة 2443.

چھاپیے   ای میل

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location