پرسش:
با توجه به سفارش قرآن به نماز جمعه فلسفه وجوب نماز جمعه چيست؟
پاسخ:
با سلام و ادب
نماز جمعه، قبل از هر چيز يك عبادت بزرگ دسته جمعى است، و اثر عمومى عبادت را كه تلطيف روح و جان و شستن دل از آلودگى هاى گناه و زدودن زنگار معصيت از قلب مى باشد در بردارد به ويژه اين كه دو خطبه دارد كه مشتمل بر انواع مواعظ و اندرزها و امر به تقوا و پرهيزگارى است.
و اما از نظر اجتماعى و سياسى، يك كنگره عظيم هفتگى است كه بعد از كنگره سالانه حج، بزرگ ترين كنگره اسلامى مى باشد، و به همين دليل در روايتى كه از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) نقل كرده اند، آمده كه جمعه حج كسانى است كه براى شركت در مراسم حج قدرت ندارند.[1]
در حقيقت، اسلام به سه اجتماع بزرگ اهميت مى دهد: اجتماعات روزانه كه در نماز جماعت حاصل مى شود، اجتماع هفتگى كه در مراسم نماز جمعه است و اجتماع حج كه در كنار خانه خدا هر سال يك بار انجام مى گيرد.
نقش نماز جمعه در اين ميان بسيار مهم است به خصوص اين كه يكى از برنامه هاى خطيب در خطبه نماز جمعه، ذكر مسائل مهم سياسى و اجتماعى و اقتصادى است و به اين ترتيب اين اجتماع عظيم و پرشكوه مى تواند منشأ بركات فراوانى شود؛ مانند:
الف) آگاهى بخشيدن به مردم در زمينه معارف اسلامى و رويدادهاى مهم اجتماعى و سياسى؛
ب) ايجاد همبستگى و انسجام هر چه بيش تر ميان صفوف مسلمانان، به گونه اى كه دشمنان را به وحشت افكند و پشت آنان را بلرزاند؛
ج) تجديد روح دينى و نشاط معنوى براى توده مردم مسلمان؛
د) جلب همكارى براى حل مشكلات عمومى؛
هـ ) ذكر و ياد خداوند همانگونه كه در سوره جمعه مى فرمايد: (يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا اِذا نُودىَ لِلصَّلوةِ مِن يَومِ الجُمُعَةِ فَاسعَوا اِلى ذِكرِ اللّهِ)[2]به همين دليل هميشه دشمنان اسلام، از يك نماز جمعه جامع الشرائط كه دستورهاى اسلامى دقيقاً در آن رعايت شود بيم دارند. و نيز به همين دليل نماز جمعه هميشه يك اهرم نيرومند سياسى در دست حكومت ها بوده است، و حكومت هاى عدل هم چون حكومت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) از آن بهترين بهره بردارى ها را به نفع اسلام مى كردند. امام خمينى (قدس سره) در اين باره مى فرمايد:
يكى از بركات اين نهضت و انقلاب، همين اقامه نمازجمعه هاست، در صدر اسلام هم نمازجمعه و مساجد چنين وضعى داشتند كه اجتماعات وسيله اى بودند براى رفع گرفتارى هاى مسلمين و تصميم گيرى درباره مقابله با دشمنان اسلام ...[3]
در طول تاريخ مواردى را مشاهده مى كنيم كه هر كس مى خواست، بر ضد حكومتى قيام كند، نخست از شركت در نماز جمعه او خوددارى مى كرد، چنان كه در داستان عاشورا مى خوانيم كه گروهى از شيعيان كوفه در خانه سليمان بن صرد خزاعى جمع شدند، و نامه اى خدمت امام حسين(عليه السلام)فرستادند؛ در نامه آمده بود، نعمان بن بشير والى بنى اميه بر كوفه، منزوى شده و ما در نماز جمعه او شركت نمى كنيم، و چنانچه بدانيم شما به سوى ما حركت كرده ايد او را از كوفه بيرون خواهيم كرد.[4]
امام سجاد على بن الحسين(عليهما السلام) در صحيفه سجاديه مى فرمايد: «اَللّهُمَّ اِنَّ هذا المقامَ لِخُلفائِكَ و اَصفيائِكَ وَ مواضِع اُمنائِك فى الدَّرجةِ الرفيعةِ الّتى اخْتَصَصْتَهُم بها قَد ابْتَّزُوها؛[5]خدايا اين (نماز جمعه و عيد قربان) جايگاهى براى جانشينان و برگزيدگان تو و مكان امانتداران توست در آن درجات متعالى كه مخصوص ايشان گردانيده اى، ولى ديگران به ناحق آن را ربوده اند.
گاه مى شود كه دشمنان اسلام يك هفته تمام شبانه روز تبليغات مسموم مى كنند، ولى با يك خطبه نماز جمعه و مراسم پرشكوه و حيات بخش آن، همه خنثى مى شود، روح تازه اى در كالبدها دميده، و خون تازه اى در عروق جامعه اسلامى به حركت در مى آيد.
توجه به اين نكته كه طبق فقه شيعه در محدوده يك فرسخ در يك فرسخ بيش از يك نماز جمعه جائز نيست[6] و حتى كسانى كه در دو فرسخى (تقريباً 11 كيلومترى) از محل انعقاد جمعه قرار دارند در آن نماز شركت مى كنند، روشن مى شود كه عملا در هر شهر كوچك يا بزرگ و حومه آن يك نماز جمعه بيش تر منعقد نخواهد شد، بنابراين، چنين اجتماعى، عظيم ترين اجتماع آن منطقه را تشكيل مى دهد.
[1]. بحارالانوار، ج 86، ص 197.
[2]. جمعه/9.
[3]. صحيفه نور، ج 17، ص 53.
[4]. ارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 37.
[5]. صحيفه سجاديه، دعاى 48.
[6]. نهاية الاحكام، علامه حلى، ج 2، ص 30؛ دروس، شهيد اول، ج 1، ص 187؛ ذكرى، شهيد اول، ص 234 و ... .