چرا مطالعه ی آثار دکتر شریعتی، از نظر برخی مراجع اشکال دارد؟

پرسش:

با عرض سلام. می خواستم بدانم مطالعه آثار شریعتی به چه دلیلی به وسیله تعداد زیادی از مراجع بزرگوار عالم تشیع حرام اعلام شده است؟

 پاسخ:

با سلام و تشکر از حسن نظر و اعتماد جنابعالی

در بارة‌ دكتر شريعتي‌ از كساني‌ كه‌ با او نزديك‌ بوده‌اند و به‌ مرام‌ و مسلك‌ او آشنا بوده‌ دو ديدگاه‌ اظهار شده‌ است‌: برخي‌ او را فردي‌ انقلابي‌ و دلسوز به‌ اسلام‌ مي‌دانند و مي‌گويند سخنراني‌ها و نوشته‌هاي‌ او خيلي‌ از جوان‌ها را از خطر كمونيست‌ شدن‌ نجات‌ داد و در مجموع‌ او را دلسوز نسبت‌ به‌ اسلام‌ مي‌دانند.

برخي‌ از نزديكان‌ و آشنايان‌ با او در عين‌ اين‌ كه‌ او را از جهات‌ مذكور قبول‌ دارند، ولي‌ داراي‌ اشتباهات‌ عمده‌اي‌ مي‌دانند و بر او اشكالاتي‌ وارد كرده‌اند مثلاً مرحوم‌ شهيد مطهري‌ كه‌ با ايشان‌ در تأسيس‌ حسينية‌ ارشاد نقش‌ اساسي‌ داشته‌ و با او همكاري‌ داشته‌ در پايان‌ از او رنجيده‌ مي‌شود (رنجيده‌ شدن‌ او نه‌ به‌ خاطر مسائل‌ شخصي‌ بوده‌، بلكه‌ به‌ خاطر مسائل‌ عقيدتي‌ و مطالبي‌ كه‌ ايشان‌ به‌ آنها معتقد بوده‌) و خود را از حسينية‌ ارشاد و از ايشان‌ كنار كشيده‌ و از آنها جدا مي‌شود. ايشان‌ نقدها و اعتراض‌هاي‌ فراواني‌ به‌ سخنراني‌ها و نوشته‌هاي‌ شريعتي‌ دارد: از جمله‌ پس‌ از مطالعة‌ كتاب‌ اسلام‌شناسي‌ دكتر شريعتي‌ اين‌ طور نوشته‌ است‌: اولاً به‌ نظر من‌ اين‌ جزوه‌ چيزي‌ كه‌ نيست‌ اسلام‌شناسي‌ است‌ حداكثر اين‌ است‌ كه‌ بگوييم‌ اسلام‌ سرايي‌ يا اسلام‌ شاعري‌ است يعني‌ اسلام‌، موضوع‌ و سوژة‌ يك‌ نوع‌ شعر و تخيّلي‌‌ به‌ صورت‌ نثر شده‌ است‌ و البته‌ زيبا هم‌ سروده‌ شده‌ است‌ و بيشتر از سوسياليسم‌ و كمونيسم‌ و ماترياليسم‌ تاريخي و اگزيستانسياليسم‌ مايه‌ گرفته‌ است‌ تا اسلام.[1]

 شهيد مطهري‌ كتاب‌ حسين‌ وارث‌ آدم‌ شريعتي‌ را نوعي‌ روضه‌ ماركسيستي‌ بر حسين‌ (ع‌) مي‌داند.[2]

البته‌ نظريات‌ دیگری نيز در مورد دكتر شريعتي‌ وجود دارد. مانند آنچه‌ كه‌ حميد روحاني‌ در كتاب‌ نهضت‌ امام‌ خميني‌ نوشته‌ است‌.

 ايشان‌ سخت‌ تحت‌ تأثير "لوين‌ ماسينيون‌" اسلام‌ شناس‌ مسيحي‌ بوده‌، مي‌گويد: "پروفسور لويي‌ ماسينيون‌ استاد بزرگوار و نابغه‌ من‌ كه‌ خيلي‌ از چيزها از او دارم‌ و در ساختمان‌ دل‌ من‌ دست‌ داشته‌ است‌... چقدر مقدس‌ و عالي‌ و شرافتمند و انسان‌ بود... من‌ در حضور او خود را در برابر يك‌ روح‌ بزرگ‌ و يك‌ انسان‌ فراتر و يك‌ خوبي‌ مطلق‌ و متعالي‌ و يك‌ انسان‌ نفيس‌ و بسيار كمياب‌ مي‌يافتم‌... من‌ گورويچ‌ را تعظيم‌ مي‌كردم‌، اما ماسينيون‌ را تقديس‌. لو فور، سارتر، گورويچ‌ مغزم‌ را پرمي‌ كردند عقلم‌ را سير مي‌كردند مرا انديشيدن‌ مي‌آموختند... آه‌ اگر در زندگي‌ ماسينيون‌ را نمي‌شناختم‌ احساس‌ مي‌كنم‌ كه‌ اگر اين‌ حادثه‌ بزرگ‌ در عمرم‌ رخ‌ نمي‌داد تا آخر عمر از چه‌ چيزها بي‌ خبر مي‌ماندم‌... خدايا تورا چگونه‌ سپاس‌ بگذارم‌ چگونه‌؟ اكنون‌ ماسينيون‌ مرده‌ است‌ و من‌ در گوشه‌ قبرستاني‌ از شرق‌ تنها مانده‌ام‌ و در ميان‌ موجوداتي‌ كه‌ درست‌ به‌ انسان‌ شباهت‌ دارند زندگي‌ مي‌كنم‌ احساس‌ شگفتي‌ مي‌كنم‌ براستي‌ اين‌ قلب او‌ است‌ كه‌ در سينة‌ ‌مي‌ تپيد... او يك‌ كاتوليك‌ متعصب‌ بود، مسيحي‌ بودن‌ در آب‌ و گل‌ او بود..".[ 3]

از آيت‌ اللّه‌ مكارم‌ پرسيده‌اند: نظرتان‌ را در مورد كتاب‌هاي‌ دكتر علي‌ شريعتي‌ بيان‌ فرماييد؟ ايشان‌ جواب‌ داده‌اند: مطالبي‌ را كه‌ خوب‌ است‌ عمل‌ كنيد و آنچه‌ بداست‌ رها كنيد و اگر توانايي‌ جدا كردن‌ نداريد از اهل‌ اطلاع‌ بپرسيد و يا از كتاب‌هاي‌ ديگري‌ كه‌ كاملاً شناخته‌ شده‌ است‌ استفاده‌ نماييد. [4]

[1]علي‌ ابوالحسني‌، شهيد مطهري‌ افشاگر توطئه‌، ص‌417.
[2]استاد مطهري‌، حماسه‌ حسيني‌، ج‌3، 307.
[3]كوير، مقالة‌ معبودهاي‌ من‌.
[4]استفتاءات‌ جديد، ج‌1، سؤال‌1618.


چھاپیے   ای میل

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location