پرسش:
حكم موسيقي از نظر مراجع و علّت تحريم آن و اثرات گوش دادن به آن چيست؟
پاسخ:
با سلام و احترام و تشکر از ارتباط جنابعالی
بر اساس نظريه اكثر مراجع فعلي موسيقي بر دو قسم است:
1 ـ موسيقي مطرب و مناسب با مجالس لهو و لعب و عياشي.
2 ـ موسيقي غير مطرب و معمولي كه انسان را به هيجان شهوي وادار نميكند .
تمامي فقهاي عظام قسم اول را حرام ميدانند؛ هم نواختن آن و هم يادگيري و ياد دادن آن و هم گوش كردنبه آن را، ولي قسم دوم را حرام نميدانند، مگر آيات عظام: گلپايگاني (ره) و صافي گلپايگاني (دام عزه).
علّت تحريم موسيقي قسم اوّل واضح است، زيرا موسيقيهاي شهوت زا انسان را به لهو و لعب و عيّاشي و بي و بند و باري سوق ميدهد و باعث تزلزل اعتقادات مذهبي و لاقيدي ميشود. لذا در روايات آمده: موسيقيموجب نفاق است.
از رسول گرامي اسلامي نقل شده: "سه چيز قلب انسان را پر قساوت ميگرداند: شنيدن و گوش دادن به صداها و گفتارهاي لهو؛ دنبال صيد رفتن براي خوشگذراني؛ به دربار شاهان رفت و آمد كردن".(1) باز فرمود: "چهار چيز قلب را فاسد ميكند و موجب نفاق قلبي ميشود: گوش دادن به لهويات، فحّاشيكردن، به دربار سلاطين رفت و آمد كردن و دنبال صيد رفتن".(2)
امام صادق(ع) فرمود: "زن آوازه خوان (مغنيّه) ملعون است و هركس او را به منزل دعوت كند و به او پول بدهد، ملعون است".(3)
علي(ع) فرمود: "پولي كه به آوازه خوان هرزه داده ميشود، حرام است".(4)
يكي از اصحاب رسول خدا از جايي عبور ميكرد. صداي موسيقي شنيد. انگشتهايش را در گوشش كرد تا صدا را نشنود و سپس گفت: با پيامبر از جايي ميگذشتيم كه اين چنين بود. پيامبر با دستهايش گوشش را گرفت تا صدا را نشنود".(5)
باز رسول الله فرمود: "غنا و آوازهاي لهوي (ترانه) باعث نفاق در قلب ميشود.(6) باز فرمود: "از شنيدن چنگ و غنا دوري كنيد. آنها در قلب شما نفاق ايجاد ميكند(7)؛ يعني كم كم طوري ميشويد كه ظاهراً مسلمانهستيد، ولي در عمل و كردار اسلام را قبول نداريد.
آثار بد موسيقي بر فرد و جامعه:
1ـ اعتياد به موسيقي: يكي از آثار سوء موسيقي اين است كه نوازنده يا شنونده را معتاد ميكند و اين اعتياد عواقب بدي به دنبال دارد.
2ـ سر و صداي زياد براي دستگاه شنوايي زيان آور است.
3ـ تأثير سر و صداي زياد بر روح و روان انسان نيز يكي از آثار بد موسيقي قلمداد ميشود.
سر و صداي زياد حساسيت را نسبت به حمله ويروسها زياد ميكند و ناراحتيها كليوي، زخم معده و فساد دندانها از آثار بد سر و صدا محسوب ميشود.(8)
4ـ تأثير موسيقي بر معده: براساس آزمايشهايي كه پرفسور "لودويگ دوملينگ" درباره موسيقيهاي شبكوتاه، موزارت، سمفوني، سرنوشت بتهون، موزيك بيت، آوازهاي پاپ يعني موزيك مدرن نسل جوان انجامداده و آزمايشهاي مكررّ انجام گرفته، ترشح عصاره گوارشي معده و اسيد كلريدريك در كساني كه به موزيك پاپ گوش كرده بودند، پيش از سائرين تقليل و كاهش يافته بود.(9)
5ـ تأثير منفي موسيقي در عمر در بررسيهايي كه محققّان كردهاند، از بين 46 نفر موسيقيدان و نوازندگان ايتاليايي، فرانسوي، انگليسي، آلماني و غيره، متوسط عمر آنان 47 سال بوده است.
بنابراين موسيقي مخصوصاً موسيقيهاي هيجان آور باعث بروز مفاسدي در افراد و جامعه ميشود كه قابلچشمپوشي نيست و زمينهساز مفاسدي از قبيل فسادهاي اخلاقي، بزهكاري، لااباليگري، شهوت رانيهاي مضرّ مانند استمنا و همجنس بازي ميشود. لذا اگر مختصر نفعي داشته باشد، بايد به خاطر مضارّ عمدهاش از آنچشم پوشي كرد.
حكم موسيقي از نظر مراجع و علّت تحريم آن و اثرات گوش دادن به آن چيست؟
پاسخ:
با سلام و احترام و تشکر از ارتباط جنابعالی
بر اساس نظريه اكثر مراجع فعلي موسيقي بر دو قسم است:
1 ـ موسيقي مطرب و مناسب با مجالس لهو و لعب و عياشي.
2 ـ موسيقي غير مطرب و معمولي كه انسان را به هيجان شهوي وادار نميكند .
تمامي فقهاي عظام قسم اول را حرام ميدانند؛ هم نواختن آن و هم يادگيري و ياد دادن آن و هم گوش كردنبه آن را، ولي قسم دوم را حرام نميدانند، مگر آيات عظام: گلپايگاني (ره) و صافي گلپايگاني (دام عزه).
علّت تحريم موسيقي قسم اوّل واضح است، زيرا موسيقيهاي شهوت زا انسان را به لهو و لعب و عيّاشي و بي و بند و باري سوق ميدهد و باعث تزلزل اعتقادات مذهبي و لاقيدي ميشود. لذا در روايات آمده: موسيقيموجب نفاق است.
از رسول گرامي اسلامي نقل شده: "سه چيز قلب انسان را پر قساوت ميگرداند: شنيدن و گوش دادن به صداها و گفتارهاي لهو؛ دنبال صيد رفتن براي خوشگذراني؛ به دربار شاهان رفت و آمد كردن".(1) باز فرمود: "چهار چيز قلب را فاسد ميكند و موجب نفاق قلبي ميشود: گوش دادن به لهويات، فحّاشيكردن، به دربار سلاطين رفت و آمد كردن و دنبال صيد رفتن".(2)
امام صادق(ع) فرمود: "زن آوازه خوان (مغنيّه) ملعون است و هركس او را به منزل دعوت كند و به او پول بدهد، ملعون است".(3)
علي(ع) فرمود: "پولي كه به آوازه خوان هرزه داده ميشود، حرام است".(4)
يكي از اصحاب رسول خدا از جايي عبور ميكرد. صداي موسيقي شنيد. انگشتهايش را در گوشش كرد تا صدا را نشنود و سپس گفت: با پيامبر از جايي ميگذشتيم كه اين چنين بود. پيامبر با دستهايش گوشش را گرفت تا صدا را نشنود".(5)
باز رسول الله فرمود: "غنا و آوازهاي لهوي (ترانه) باعث نفاق در قلب ميشود.(6) باز فرمود: "از شنيدن چنگ و غنا دوري كنيد. آنها در قلب شما نفاق ايجاد ميكند(7)؛ يعني كم كم طوري ميشويد كه ظاهراً مسلمانهستيد، ولي در عمل و كردار اسلام را قبول نداريد.
آثار بد موسيقي بر فرد و جامعه:
1ـ اعتياد به موسيقي: يكي از آثار سوء موسيقي اين است كه نوازنده يا شنونده را معتاد ميكند و اين اعتياد عواقب بدي به دنبال دارد.
2ـ سر و صداي زياد براي دستگاه شنوايي زيان آور است.
3ـ تأثير سر و صداي زياد بر روح و روان انسان نيز يكي از آثار بد موسيقي قلمداد ميشود.
سر و صداي زياد حساسيت را نسبت به حمله ويروسها زياد ميكند و ناراحتيها كليوي، زخم معده و فساد دندانها از آثار بد سر و صدا محسوب ميشود.(8)
4ـ تأثير موسيقي بر معده: براساس آزمايشهايي كه پرفسور "لودويگ دوملينگ" درباره موسيقيهاي شبكوتاه، موزارت، سمفوني، سرنوشت بتهون، موزيك بيت، آوازهاي پاپ يعني موزيك مدرن نسل جوان انجامداده و آزمايشهاي مكررّ انجام گرفته، ترشح عصاره گوارشي معده و اسيد كلريدريك در كساني كه به موزيك پاپ گوش كرده بودند، پيش از سائرين تقليل و كاهش يافته بود.(9)
5ـ تأثير منفي موسيقي در عمر در بررسيهايي كه محققّان كردهاند، از بين 46 نفر موسيقيدان و نوازندگان ايتاليايي، فرانسوي، انگليسي، آلماني و غيره، متوسط عمر آنان 47 سال بوده است.
بنابراين موسيقي مخصوصاً موسيقيهاي هيجان آور باعث بروز مفاسدي در افراد و جامعه ميشود كه قابلچشمپوشي نيست و زمينهساز مفاسدي از قبيل فسادهاي اخلاقي، بزهكاري، لااباليگري، شهوت رانيهاي مضرّ مانند استمنا و همجنس بازي ميشود. لذا اگر مختصر نفعي داشته باشد، بايد به خاطر مضارّ عمدهاش از آنچشم پوشي كرد.
1. ميزان الحكمه، عنوان 3122.
2. ميزان الحكمه، عنوان 3122.
3. همان، عنوان 3123.
4. همان.
5. همان، عنوان 3121.
6. همان، عنوان 3121.
7. همان، عنوان 3121.
8. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 15، ص 161، با تلخيص.
9. همان، ص 185 به بعد با تلخيص.
2. ميزان الحكمه، عنوان 3122.
3. همان، عنوان 3123.
4. همان.
5. همان، عنوان 3121.
6. همان، عنوان 3121.
7. همان، عنوان 3121.
8. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 15، ص 161، با تلخيص.
9. همان، ص 185 به بعد با تلخيص.