پرسش:
چرا براي ازدواج حتماً نياز به اذن پدر وجود دارد؟
پاسخ:
با سلام و احترام
اين مسئله، از مسائل اختلافي بين فقها است.(1) به جهت آن كه روايات وارد شده در اين موضوع صراحت ندارند.
برخي از فقها و مراجع تقليد، اذن پدر را شرط صحّت عقد دختر باكرة رشيده نمي دانند و معتقدند: در صورت ازدواج، عقد باطل نمي باشد. از اين رو اگر عمل زناشويي قبل از اذن پدر و بعد از وقوع عقد صورت گيرد، زنا محسوب نمي شود؛ فقط معصيّت نافرماني پدر را كرده است. شاهد بر صحّت ازدواج آن است كه گروهي از فقها معتقدند دختر و پسري كه بدون اذن پدر دختر ازدواج كرده اند، جدايي با طلاق صورت مي گيرد.
اما برخي ديگر از فقها و مراجع معتقدند: اذن پدر، شرط صحّت عقد در ازدواج مي باشد، به اين معنا كه اگر بدون اذن پدر عقد واقع شود، آن را باطل مي دانند و معتقدند كه نسبت به دختر احكام همسري بار نمي شود، از اين رو اگر بعد از اين ازدواجِ باطل عمل زناشويي صورت گيرد، زنا محسوب مي شود.(2) روايات زيادي در اين خصوص و جود دارد، ولي توجّه شما را به روايتي از ائمة معصومين(ع) در خصوص نياز دختران براي ازدواج به اذن پدر جلب مي كنم. امام صادق(ع) فرمود: "لا تنكح ذوات الآباء من الأبكار الاّ بأذن آبائهنّ؛ دختران با كره كه صاحب پدر و جدّ مي باشند، حقّ ندارند ازدواج كنند، مگر با اذن و اجازة پدران خود".(3)
بنابراين، مستند حكم فقها براي اجازة دختر، روايات وارد شده است، اما اين كه فلسفه و حكمت آن چيست، نمي توان به صورت قطعي اظهار نظر كرد. با وجود اين كه روايات، صراحت در وجوب اجازه گرفتن ندارند.
در عين حال مي توان بعضي از موارد را مانند اهمّيّت مسئله و كم تجربه بودن دختران در اين موضوع، استحكام خانواده در آينده و پيوند فاميلي و اثار مثبت آن، احترام و ارزش نهادن به پدر و زحمات او و جلب حمايت او در زندگي آينده و مستحكم نمودن آن بر شمرد.
1. سيد محمد كاظم طباطبايي، عروه الوثقي، ج 2، ص 864 و 856.
2. آيت الله شيخ جواد تبريزي، استفتائات جديد، ص 333 و 331.
3. مرحوم شيخ حرّعاملي، وسائل الشيعه، ج 14، كتاب النكاح، باب ثبوت الولايه للأب وا لجدّ، ص 207، حديث 5.