پرسش:
درباره تاریخ عربستان اداب وروسوم وفرهنگ ونژادو ملیت و تا حدودی مربوط به پیامبر(ص) اطلاعاتی می خواستم.
پاسخ:
با عرض سلام و ارزوی موفقیت برای شما. از ارتباط با این سایت سپاس گزاریم.
به نظر می رسد که سوالی خاصی در زمینه های مطرح شده ندارید و صرفا مقاله ای در باره موضوعات می خواهید ، بی آنکه سوالی را مطرح کرده باشید.
این مرکز جهت پاسخ گویی به سوالات و شبهات اعتقادی تأسیس شده و امکانات آن نیز اجازه مقاله نویسی و... نمی دهد ؛ بنابراین لطفا در مکاتبات بعدی مهم ترین سوالات و شبهات خود را با ما در میان بگذاریديا صرفا درخواست معرفي منابع را داشته باشيد تا بتوانیم به آنها پاسخ دهیم.
در دوران جاهلیت، میان اعراب، آداب و رسوم فراوانی بوده که به بخشی از آنها اشاره می شود:
1ـ پرستش اجرام آسمانی : برخی از آنان خورشید، ماه، مشتری، سهیل، عطارد و ستاره شعرا را می پرستیدند و هر کدام از اینها مربوط به طایفهای از اعراب بود.(1)
گروهی از آنان « خورشید» را خدای مؤنث و «ماه» را خدای مذکر و همسر خورشید می پنداشتند(2) معمولاً طبقه روشنفکر عرب ستاره و ماه را پرستش می کردند.(3)
2ـ بتپرستی: اکثر مردم عربستان بتپرست بودند، آنان علاوه بر بت های قبیلهای و خانگی، به تعداد روزهای سال 360 بت، مورد پرستش قرار می دادند و حوادث هر روز را به یکی از آنها نسبت می دادند، بت های خانگی، هر شب و روز میان یک خانواده پرستش می شد؛ هنگام مسافرت خود را به آنها می مالیدند؛ و در حال مسافرت برای عبادت، سنگ های بیابان را پرستش می کردند و در هر منزلی که فرود می آمدند، چهار سنگ را انتخاب کرده، زیباتر از همه را معبود و بقیه را پایه اجاق قرار می دادند . اهالی مکه، علاقه زیادی به حرم «محدوده اطراف مکه» داشته و هنگام مسافرت سنگهایی از حرم را همراه خود می بردند، و در منزلی که فرود می آمدند نصب کرده و می پرستیدند(4).
3ـ آتشافروزی برای آمدن باران: اعراب جاهلی، برای نزول باران چوبهایی از درختان مخصوص جمعآوری کرده و آنها را به دم گاو بسته، گاو را تا بالای کوه می راندند، سپس چوب ها را آتش زده، گاو بر اثر سوختگی شروع به دویدن و نعره زدن می کرد، آنان می پنداشتند که این کار، در آمدن باران اثر دارد.(5)
4ـ تفأل و فالگیری: آنان برای انجام اموری چون ازدواج، تجارت، مسافرت، جنگ، فال می گرفتند، برای این کار از چوبهای مخصوص دارای علامت به نام «ازلام» که در داخل خانه کعبه نصب شده و کلماتی روی آنها نوشته بودند، استفاده می کردند، این چوب ها روبروی بت بزرگ «هُبل» قرار داشت، آنان به متصدی فالگیر مراجعه کرده تا توسط او مراسم مخصوص فالگیری انجام شود، متصدی فالگیر متقاضی فال را، روبروی بت «هُبَل» قرار می داد و او را معرفی می کرد و درخواست متقاضی را مطرح می کرد، سپس تیری به سوی چوب ها پرتاب می کرد، به هر کدام اصابت می کرد، بر اساس آن عمل می شد، اگر به چوبی که کلمه «نعم» یا «لکم» اصابت می کرد، انجام آن عمل خوب بود و اگر به چوبی که کلمه «رد علیکم» یا «لا» اصابت می کرد، انجام آن کار بد به حساب می آمد(6).
5ـ صحراگردی و کوچنشینی: مردم عربستان صحرانشین بودند و در یک جا سکونت نداشتند و در جستجوی چراگاه تازه همواره در حال حرکت و سفر بودند بنای زندگی صحرانشینی بر طایفه و قبلیه است، قبائلی که دائماً در سفرند، دارای تمدن و تابع نظم و قانون نیستند و قبیلهها هر کدام در کار خود استقلال دارند بدین جهت آنان دارای نظام سیاسی به صورتی که ملل متمدن قدیم داشتند، نبودند، اگر میان آنان اختلافی پیش می آمد که تصفیه آن بر اساس کرامت و مروّت میسر نبود، به جنگ و جدال می پرداختند.(7)
امام علی(ع) در رابه با اوضاع آن عصر چنین میفرماید:
«خدا محمد(ص) را فرستاد، تا جهانیان را ا راه و روشی که پیش گرفتهاند، بیم دهد و او را امین دستورهای آسمانی خود قرار داد. در آن زمان، شما ای گروه عرب! بدترین دین داشتید و در بدترین سرزمین زندگی میکردید... از آب تیره مینوشیدید، غذای خوبی نداشتید، خون یکدیگر میریختید، پیوند خویش را از نزدیکان میبریدید و با آنان ستیزه میکردید. بتها در میان شما وجود داشت و شما به گناه آلوده بودید».(8)
آداب و رسوم رائج در آن عصر بسیار زیاد است که در این مجال نمیگنجد. البته اعراب جاهلی، دارای صفات نیک و پسندیدهای نیز بودند که جوانمردی، حمایت از همسایه، شجاعت، عفو و گذشت(9)، از آنهاست.
برای اطلاع بیشتر به کتابهای تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج 2، عبدالله مبلغی آبادانی و زندگانی محمد، محمدحسین هیکل، ترجمه: ابوالقاسم پاینده مراجعه نمائید.
اهميت شناخت دوره جاهلي
اهمیت و فائده شناخت عصر جاهلیت برای ما مخصوصاً مسلمانان در این است که با آشنایی نسبت به آداب و رسوم جاهلی و خرافات موجود در آن عصر، اهمیت و عظمت اسلام و احکام نورانی و سعادتبخش آن بیشتر برای ما آشکار میشود همچنین بهتر درک میکنیم که پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) چه خدمت بزرگی به بشریت نمود که آن جامعه منحط و خرافهپرست را به مرحلهای از عظمت و کرامت رساند، تا بر قدرتهای بزرگ آن زمان پیروز شدند و شعاع نورانی اسلام را در پهنة گیتی گسترش دادند و تمدن بزرگی را به وجود آوردند.
نقش پيامبر در دوران جاهليت
پیامبر خدا(ص) با تمام قدرت میکوشید که آثار جاهلیت را، که همان افسانهها و اوهام بود از میان بردارد وی، آنگاه که معاذ بن جبل را به یمن اعزام میکند میفرماید: «وأمِتْ اَمْرَ الجاهلیة اِلاّ ما سَنَّة الاسلام وَ أظْهَرَ أمرَ الاسلام کُلّه صغیرَهُ و کبیرَهُ(10)»، ای معاذ آثار جاهلیت و افکار خرافی را، از میان مردم نابود کن، و سنن اسلام را که همان دعوت به تفکر و تعقل است را، زنده نما و در جای دیگر فرمود: «کلّ مأثرة فی الجاهلیة تحت قدمی» تمام مراسم و عقائد موهوم جاهلی، محو و نابود گردید و زیر پای من قرار گرفت(11).
پیامبر خدا(ص) حتی در دوران کودکی نیز با رسوم خرافی جاهلی، مبارزه میکرد، او زمانی که چهار ساله بود و با مادر رضاعی خود «حلیمه سعدیه» زندگی میکرد، روزی از مادر درخواست کرد که همراه برادران رضاعی خود به صحرا برود «حلیمه» او را مهیّا کرد ـ از جمله بر اساس رسول جاهلیت که اعتقاد به دیو داشتند و فکر میکردند که آنها در صحرا، مردم مورد اذیّت و آزار قرار میدهند ـ برای اینکه دیوهای صحرا به او صدمه نرسانند، یک مهرة یمانی که در نخ قرار گرفته بود، برای محافظت به گردن او آویخت، محمد(ص) مهره را از گردن درآورد و به مادر گفت: مادر جان آرام باش، خدای من که پیوسته با من است نگهدار من خواهد بود.(12)
جاهليت نوين
برخی از آداب و رسوم آنان، در عصر ما نیز یافت میشود از جمله:
1ـ آنان صدای حیوانات و پرندگان را به فال بد یا نیک میگرفتند و آن را خبر از حادثهای بد یا خوب میپنداشتند(13) در عصر ما نیز در برخی جاها چنین پندارهایی رواج دارد.
2ـ نشاندار کردن حیوانات با داغ کردن بخشی از بدن آنان تا حیوانات هر قبیله مشخص گردد(14) این رسم غلط نیز در برخی جاها در زمان ما نیز وجود دارد.
3ـ اعراب جاهلی هنگام سفر دو شاخه از درخت مخصوص را گره میزدند و بعد از مراجعت اگر گره به قوت خود باقی بود، نشانة عدم خیانت همسر خود میپنداشتند(14)، در عصر ما نیز سزهها را گره میزنند و قصد میکنند که گره از کار آنان گشوده شود و برای دختر، شوهر مناسب پیدا شود.
4ـ از جمله رسوم دوران جاهلی این بود که ثروتمندان عرب، با جمعآوری تعدادی از کنیزان زیبارو، عشرتکده دائر میکردند، در این مراکز کنیزان فنون رقص و غنا را میآموختند و از مشتریان پذیرایی میکردند، این مراکز دارای پرچم خاص بود که نشانه ورود آزادانه دیگران به حساب میآمد(16) امروزه نیز در برخی کشورها مخصوصاً جهان غرب چنین مراکزی دائر است.
متأسفانه اوهام و خرافاتی که در آن عصر حاکم بود، علیرغم ظهور اسلام و خط بطلان کشیدن بر این خرافات در جهان امروز به قوّت خود باقی است، امروز کمتر خانواده ایرانی را میتوان یافت که اسیر اوهام و خرافاتی این چنین نباشد، نحس دانستن عدد 13، اعتقاد به عطسه زدن و اینکه باید مدتی بعد از عطسه صبر کرد، انجام مراسم چهارشنبه آخر سال و... از جمله این خرافات است.
1ـ تاریخ مختصر دول ابن العبری، ترجمه دکتر محمدعلی تاجپور و دکتر حشمتالله ریاضی، ص 152.
2ـ تاریخ ادیان و مذاهب جهان، مبلغی، ج 2، ص 875.
3ـ فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص 15.
4ـ همان.
5ـ همان، ص 22.
6ـ تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج 2، ص 891.
7ـ زندگانی محمد، محمدحسین هیکل، ص 120، ترجمه پاینده.
8ـ نهج البلاغه خطبه 26.
9ـ زندگانی محمد(ص)، ص 121.
10ـ سیره ابن هشام، ج 2، ص 412.
11ـ همان، ج 3، ص 412.
12ـ بحار، ج 15، ص 932.
13ـ تاریخ ادیان و مذاهب، ج 2، ص 903.
14ـ همان، ص 901.
15ـ همان، ص 902.
16ـ همان، ص 905 ـ 906.