سوال:
چرا خدا از طریق وحی با تمامی بندگانش سخن نمی گوید تا بندگانش یعنی آن تعداد از بندگانش که مسلمان نیستند یا کافر هستند به او ایمان آورند؟
پاسخ:
با سلام
با توجه به چند نكته، پاسخ اين پرسش روشن مىشود:
1. خداوند متعال، نظام هستى را براساس يك سلسله علّتها و اسباب پىريخته است كه بدون آنها، نوعى هرج و مرج، بىنظمى، فساد و تداخل امور در يكديگر، لازم مىآمد. اینها سنت های الهی است که قابل تغییر نیست.
2. عنايت و فياضيت خداوند سبحان، نسبت به همه ممكنات مساوى است؛ چرا كه او هيچ بخلى در افاضه ندارد. اما همه ممكنات به يك حد و اندازه، از اين عنايت بهرهمند نمىشوند؛ بلكه براساس نظام علّى در عالم هستى، هر موجودى - با توجه به قابليت خود - از اين عنايت بهره مند مىشود؛ نه بيشتر و نه كمتر.
3. حضرت حق، براى رفع نيازمندىهاى روحى و جسمى، مجارى گوناگونى را مقرر فرموده است تا در پرتو آنها، اين نيازها برطرف گردد. اين موضوع نيز كه ريشه در نظام علّى جهان هستى دارد، نسبت به اصلىترين و اصيلترين نياز آدمى؛ يعنى، «وحى» جارى و سارى است.
با دقّت در اين سه نكته مهم و ظريف، مشخص مىگردد كه خداوند متعال، براساس نظام علّى و براى برطرف ساختن اساسىترين نياز آدمى، به انسانها عنايت فرموده و آموزههايى را در قالب وحى به آنان ارزانى داشته است. اما از آن جا كه اين وحى، پديدهاى فراطبيعى و نوعى ويژه از معرفت است؛ تنها به گروهى خاص از انسانها القا گشته است. آنان دارای قابلیت هایی هستند كه به عنوان عصاره و الگوى وحى، توان و صلاحيت درك و دريافت اين نوع پيامگيرى از جهان غيب را دارند. اما آيا اين بدان معنا است كه افراد ديگر، استعداد بهرهمندى را به اين شكل نداشتهاند؟! خير؛ بلكه مقصود آن است كه براساس نظام علّى، بايد موجود ممكن، در حدّى خود را قرار دهد و به مقدارى اين استعداد را شكوفا و به فعليت برساند كه بتواند اين نوع معرفت را دريابد. پيامبران الهى با سلوك عملى كه داشتهاند، خود را به اين سطح رسانده، قابليت دريافت وحى را پيدا كردهاند.
در واقع فیض هدالیت از طرف خداوند تمام و کامل است ، اما انسان ها با توجه به مراتبی که دارند ، این فیض را دریافت می کنند. برخی مانند پیامبران که به بالاترین حد کمال دست یافته اند ، بدون واسطه دریافت می کنند و برخی دیگر به واسطه پیامبران دریافت می کنند.
در این میان برخی از آن هدایت بهره مند شده و هدایت می یابند و برخی دیگر راه ناسپاسی پیشه کرده و خود را از هدایت الهی محروم می کنند.
در واقع وحى نوعى معرفت ويژه است و از سنخ معرفت حسى - تجربى، عقلى - فلسفى و الهام درونى - مكاشفه نيست؛ بر اساس مكانيزم علّى عالم هستى، تنها افرادى به آن دست مىيازند كه استعداد خود را در اين باب شكوفا ساخته، قابليتهاى خود را به فعليت رساندهاند. و پيامبران الهى چنين بودند و هر كسى به هر مقدارى كه اين استعداد را به فعليت برساند، در حد خود از اين آموزهها بهرهمند خواهد شد.
در عین حال خداوند با انسان ها از طریق فطرت وجود و عقل آنها با آنها سخن گفته است . فطرت کمال جویی و حس پرستش و ستایش و فطرت خداجویی سخن خدا با انسان است و اگر انسان درون خویش را پاک سازد ، به راحتی می تواند صدای خداوند را در آن بشنود و خداوند فرموده است: و فی انفسکم افلا تبصرون» و در درون تان است ، پس آیا نمی بینید.