آیا تعداد ارواح آفریده شده در ابتدا مشخص بوده است؟

پرسش:

در مورد پيدايش اوليه روح انسان مي‌گويند خدا از روح خود به جسم انسان دميده، آيا تعداد روح‌هاي آفريده شده، مشخص است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ با توجه به عدل الهي، آيا نيازي به زندگي در دنيا براي تمام افراد مي‌باشد؟

پاسخ:

با سلام و ادب سلامتي، سعادت و موفقيت شما را از درگاه ايزد منان خواستاريم

 در مورد روح و بدن نظريه‌هاي مختلفي ارائه شده است كه در ذيل به دو نظريه معروف مي‌پردازيم.

أ ) افلاطون معتقد بود كه روح جوهري قديم است كه قبل از بدن موجود است و بعد كه بدني آماده مي‌شود، روح از مرتبه خود تنزل مي‌كند و به بدن تعلق مي‌گيرد.

ب )عده‌اي از فلاسفه بر اين باورند كه روح قبل از بدن موجود نيست، بلكه محصول قانون حركت و تكامل است. مبدأ پيدايش نفس و روح، ماده جسماني است. ماده اين استعداد را دارد كه در مراحل ترقي و تكامل خود به مرتبه‌اي برسد كه لايق تعلق روح شود و جهت تازه‌اي پيدا كند.

از ديدگاه قرآن، مراحل نخستين آفرينش به اين شكل است كه در سوره مؤمنون اشاره شده است.

" ثم خلقنا النطفة علقةفخلقنا العلقة مضغة. فخلقنا المضغة عظاما فكسونا العظام لحما ثم انشأناه خلقا آخر؛(1) آن گاه نطفه را علقه و علقه را گوشت و گوشت را استخوان كرديم و سپس بر استخوان‌ها گوشت پوشانيديم و پس از خلقتي ديگر آفريديم".

خلقت ديگر كه با "ثم" بيان شده است، يعني همين ماده را از عالم طبيعت بالاتر برده و به عالم مجردات رسانيدم و به آن روح دادم.

ظاهراً تعلق روح به بدن بعد از چهار ماه مي‌باشد وب عد از تعلق روح به صورت جنين در مي‌آيد، زيرا تاكنون جنين نبوده و يك قطعه خون بسته بوده و بعد يك قطعه گوشت كوبيده شده. در مرحله بعد به صورت استخوان است و در مرحله بعديروي استخوان، گوشت كشيده مي‌شود و روي گوشت‌ها پوست مي‌رويد، همه اين مراحل چهار ماه مي‌گذرد و آن گاه بعد از اين زمان روح پيدا مي‌كند‌ و از حس و حركت برخوردار مي‌شود.

در اين موضع بحث‌هاي دقيق فلسفي در فلسفه اسلامي است كه طرح و فهم آن‌ها نياز به مباحث گسترده دارد.

از ديدگاه فلاسفه الهي هر فردي داراي روح مستقلي است و اين چنين نيست كه يك روح در بدن‌هاي مختلف حلول كند، بنابر اين تعداد روح‌هاي آفريده شده در علم الهي كاملاً مشخص و هيچ چيزي از علم الهي پنهان نيست.

اما بخش دوم سؤال براي ما مبهم است. با توجه به برداشت از سؤال اول مي‌گوييم: هر كس در دنيا كه امكان و استعداد به كمال رسيدن را داشته باشد، عدل الهي اقتضا مي‌كند كه او را خلق كند تا به كمال شايسته برسد. اگر خداوند او را خلق نكند، مخالف حكمت و عدل خودباوري رفتار كرده است.

تا فردي خلق نشده است، نياز به زندگي ندارد. وقتي خلق شد، نياز به ادامه زندگي پيدا مي‌كند و اين معنا كاملاً همخوان با حكمت و عدل الهي مي‌باشد.

1 . مؤمنون (23)، آيه 14.

 

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location