Islam and Its Social System

Islam and Its Social System

15-08-2019 Hits:184494 Ethics in Society طلبه پاسخگو

Duties of Man Towards the People

Duties of Man Towards the People

15-08-2019 Hits:175233 Ethics in Family طلبه پاسخگو

Attributes of The Real Follower of Imams in Their Teachings

Attributes of The Real Follower of Imams in Their Teachings

15-08-2019 Hits:179951 Imamology طلبه پاسخگو

Sheikh Zakzaky to be released on bail

Sheikh Zakzaky to be released on bail

09-08-2019 Hits:175498 Shia News طلبه پاسخگو

URGENT MEDICAL TREATMENT FOR SHEIKH ZAKZAKY

URGENT MEDICAL TREATMENT FOR SHEIKH ZAKZAKY

02-08-2019 Hits:175327 Shia News طلبه پاسخگو

In the Name of Allah


I express my greeting to you, the youngsters, seeking the right. I hope that you are well.

This is a website on the basis of which principles of pure Islam are presented.

I can answer your questions regarding Islam religion and Shiite sect. Islam religion means Shiite. Good Luck

.

وقتي ما حرم امامان يا مهر را مي بوسيم؟

سوال:
آيا اين درست است كه وقتي ما حرم امامان يا مهر را مي بوسيم دليل بر بت پرستي است ؟ يا خير ؟


پاسخ:

سلام

ابتدا بايد به بررسى حقيقت عبادت و پرستش بپردازيم تا معلوم شود آيا صرف اظهار ارادت و خضوع و فروتنى و احترام و تكريم اولياى الهى و يا بوسيدن قبور آنان، يا گزاردن پيشاني هنگام سجده بر خاك  ،عبادت و پرستش آنها و نوعي بت پرستي است؟
    حقيقت عبادت:
عبادت در لغت عرب، معادل لفظ «پرستش» در زبان فارسى است. عبادت يا پرستش عبارت است از اين كه انسان در برابر كسى كه او را «خدا» و يا «مبدأ مستقل در تدبير و انجام امور عالم» مى‏داند، خضوع و تذلل و كرنش كند. بنابراين نبايد حقيقت عبادت راتنها در صورت و شكل عمل جستجو كرد. هر چند خضوع و تذلل يكى از اركان عبادت است، ولى صرف خضوع در برابر غير خدا عبادت نيست. بلكه بايد اين خضوع و تذلل با عقيده و اعتقاد خاصى توأم باشد و آن عقيده يكى از دو امر است:
    1- اعتقاد به الوهيت و خدا بودن.
    2- اعتقاد به ربوبيت.
 توضيح: رب كسى است كه تدبير و كارگردانى و سرنوشت امرى، در دست اوست. خداوند رب العالمين است يعنى سرنوشت و تدبير همه موجودات عالم، از وجود و هستى، حيات و مرگ، رزق و روزى و غيره در دست اوست. بله، از آن جا كه خداوند خود جهان هستى را عالم اسباب و مسببات قرار داده است، غير خدا به عنوان سبب و واسطه، در اين امور، به طور غير مستقل يعنى با اذن و اراده و تحت قدرت الهى، نقش دارد.
 اما اين نقش به طور مستقل و خارج از اراده و مشيت و قدرت الهى نيست ، بلكه سرچشمه گرفته ازاراده و مشيت خداوند است؛ يعنى هرگونه تأثيرگذارى و انجام شئون عالم هستى وابسته به اراده و قدرت الهى است« لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظيم» . حال اگر كسى معتقد باشد كه تدبير يكى از شئون عالم هستى و مربوط به سرنوشت انسان مثل حيات، مرگ ، روزى ، آمرزش و... در دست غيرخداوند است ؛ به گونه‏اى كه خارج از حيطه نفوذ و قدرت الهى ، به طور مستقل عهده‏دار آن ‏باشد و با اين اعتقاد در مقابل آن (غيرخدا) خضوع و تذلل كند، غير خدا را عبادت و پرستش كرده است.
    حاصل سخن: عبادت عبارت است از خضوع و كرنش و تذلل در برابر كسى كه او را «خدا» ميدانيم يا او را «رب و مبدأ مستقل در انجام و تدبير امور عالم هستى» مى‏دانيم.
 بنابراين: صرف خضوع و تذلل در برابر غيرخدا بدون يكى از دو اعتقاد فوق، عبادت و پرستش نيست ، حال  به موارد ذيل توجه كنيد:
    1- قرآن كريم به فرزندان دستور تذلل و خضوع در برابر پدر و مادر مى‏دهد: واخفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب ارحمهما كما ربّيانى صغيرا؛ (1)«بال‏هاىذلت و فروتنى را در برابر پدر و مادر، از روى رحمت و مهربانى بگستران و بگو خدايا بر آنان رحم كن همان‏گونه كه آنان مرا در كودكى مورد رحم ومهربانى خود قرار دادند ».
   اگر خضوع و تذلل نشانه عبادت شخص باشد، مى‏بايست طبق اين آيه: اولاً، خداوند امر به شرك و پرستش غيرخدا كرده باشد. ثانيا، فرزندان مطيع، مشرك شمرده شوند و فرزندان عاق پدر و مادر، موحد قلمداد گردند.
    2- خداوند به فرشتگان دستور مى‏دهد بر آدم سجده كنند: و اذ قلنا للملائكة اسجدوا لادم فسجدوا الا ابليس؛ و آنگاه كه به فرشتگان گفتيم كه بر آدم سجده كنيد همگان سجده كردند مگر ابليس (2) .
    اگر تنها شكل و صورت خضوع و تذلل كه در سجده وجود دارد، عبادت باشد همه ملائكه مشركند و خداوند خود آنان را امر به شرك كرده است!!
    3- مراجعه به استعمال كلمه عبادت در زبان عربى و معادل آن در فارسى «پرستش» و ساير زبان‏ها همين مطلب را تأييد مى‏كند كه تنها صورت و شكل در اطلاق عنوان عبادت كافى نيست. به عنوان مثال به شاگردى كه در مقابل استاد خود خضوع و كرنش مى‏كند يا عاشقى كه لباس و پيراهن و در دو ديوار خانه معشوق خود را مى‏بوسد و به سينه مى‏چسباند و يا پس از مرگ او، خاك و تربت قبر او را مى‏بوسد، نمى‏گويند او را عبادت و پرستش كرد (بله گاهى تعبير مجازى مى‏شود مثل كسى كه شجاع است مى‏گويند شير است مقصود اين نيست كه واقعا و حقيقتا حيوان درنده جنگل است. از اين باب كسى كه شخصى را خيلى دوست دارد، مجازا مى‏گويند او را پرستش مى‏كند).
    با توجه به حقيقت عبادت، پاسخ سؤال شما روشن مى‏شود كه احترام و تعظيم و تكريم امامان و اولياى الهى و بوسيدن قبور آنان، در حالى كه اعتقاد به الوهيت و خدا بودن آنان نداريم ، عبادت و پرستش آنان نيست. سجده كردن در كنار بارگاه آنان، گاهى سجده شكر براىخداوند است و اگر هم سجده براى خضوع و تذلل در مقابل اولياى خدا باشد چون بدون اعتقاد به الوهيت و خدا بودن آنان است، عبادت و پرستش آنان نخواهد بود. هر چند بهتر است از انجام چنين كارى كه وجه آن براى بسيارى از كسانى كه آن را مى‏نگرند معلوم نيست، خوددارىكرد و ركوع و سجده را تنها براى عبادت خدا اختصاص داد.
    توسل به اولياى الهى و حاجت خواستن از آنان نيز، به اين معنى نيست كه آنان را مستقل در انجام امور و شؤون عالم هستى مى‏دانيم  ،بلكه در واقع از آنان مى‏خواهيم به خاطر منزلت و قربى كه در درگاه خداوند به سبب عبوديت و بندگى خدا، دارند از خداوند بخواهند حاجت وخواسته ما را برآورده كند؛ يعنى، حاجت‏دهنده را خداوند مى‏دانيم و براى حاجت خواستن از خدا، بندگانى را كه نزد خداوند عزيزند واسطه قرار مى‏دهيم كه حاجت ما را از خدا بخواهند و اين نحوه توسل امرى است كه هم از پيامبر اكرم و هم از اصحاب ايشان ديده شده است . به عنوان مثال: پيامبر اكرم به حق خود و به حق پيامبران پيشين متوسل مى‏شوند.
    در طلب مغفرت براى فاطمه بنت اسد اغفر لامّى فاطمة بنت اسد و وسّعه عليها مدخلها بحق نبيك والانبياء الذين من قبلى؛ خدايا مادرم فاطمه بنت اسد را بيامرز و جايگاه او را وسيع گردان به حق پيامبرت و به حق پيامبران پيش از من، (3) و مانندتوسل عمر بن الخطاب به عباس عموى پيامبر اللهم انا نستقيك بعمّ نبيّك و نستشفع اليك بشيبته؛ پروردگارا، به وسيله عموى پيامبرت طلب باران مى‏كنيم و محاسن سفيد و سابقه او را در اسلام شفيع خود قرار مى‏دهيم،. (4)
در پايان اشاره اي به بوسيدن درب ضريح وتبرك به وسيله آن مي كنيم:
برخي  خيال مي كنند كه تبرك و بوسيدن ضريح يا درب هاي  آن عملي شرك آميز است هر چند در آن به هيچ نوع الوهيت معتقد نباشد،  در حالي كه مهر ومودت به پيشوايان ديني سبب مي شود كه آثار مربوط به ايشان را ببوسد يا تبرك كند، قرآن در باره پيراهن حضرت يوسف مي گويد: « اذهبوا بقمصي هذا فالقوه علي وجه ابي يات بصيرا» (5) يوسف مي گويد : پيراهن مرا ببريد وبر ديدگان پدرم بيفكنيد تا او بينايي خودرا باز يابد ، يعقوب نيز پيراهن يوسف را كه بافته جدا تافته اي نبود ، بر ديدگان خود مي افكند ودر همان دم بينايي خود را باز مي يابد، چنان كه قرآن مي فرمايد :« فلما ان جاء البشير القاه علي وجهه فارتد بصيرا» (6) در صورتي كه به اعتقاد ما تمام پيامبران معصوم از گناه به خصوص گناه شرك  هستد ، حال اگر شيعيان يا مسلمانان، خاك قبرو ضريح  ومرقد پيشوايان ديني را بر ديده بگذارند وقبر وضريح ايشان را به عنوان احترام ببوسند ويا به آن ها تبرك بجويند وبگويند خداوند در اين ضريح و درب ها چنين اثري گذارده است ،در اين كار اصلا دچار شرك نشده اند.
كساني كه با تاريخ زندگاني پيامبر گرامي اسلام آشنايي داشته باشند مي دانند كه ياران آن حضرت پيوسته در تبرك با آب وضوي پيامبر ، از يكديگر سبقت مي جستند كه در اين زمينه مي توانيد به كتب روايي مراجعه كنيد. (7)


پاورقي:
1)    سوره اسراء، آيه 24
2)    سوره بقره، آيه 34
3)    آيين وهابيت، جعفر سبحانى، ص 153
4)    همان، ص 162
5)    سوره يوسف آيه 92
6)     سوره يوسف آيه 96
7)    صحيح بخاري ج3 ص 255

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location