چرا اهل بیت از تخریب بارگاه خود دفاع نمی کنند؟

سؤال :

چرا اهل بيت در برابر اين همه بي احترامي كه به عتبات عاليات مي شد، كرامتي از خود نشان ندادند؟

جواب:

سلام

درست است كه خداوند و يا اهل بيت از طريق اعجاز و كرامت مي توانستند كساني را كه بي احترامي به عتبات عاليات مي كنند، نابود كنند و براي ايشان اين كار بسيار آسان بود، ولي سنت پروردگار كه اهل بيت نيز از آن پيروي مي كنند، اين است كه جز در موارد استثنايي، كارها از طريق اسباب عادي انجام گيرد.
قانون خداوند و اهل بيت اين نيست كه هر كس را كار خلافي كرد، فوراً به سزايش برسانند، همان طور كه در آيه 59 كهف مي خوانيم: «وجعلنا لمهلكم موعداً؛ براي نابودي آن ها موعدي مقرر داشتيم».
در جاي ديگر مي فرمايد: «فَهمِّلِِ الكافرينَ أمهلهم رويداً؛(1) اندكي به كافران مهلت ده، تا سرانجامِ كارشان روشن شود» و در جاي ديگر آمده است «إنّما نملي لهم ليزدادوا اثماً؛(2) به آن ها مهلت مي دهيم تا بر گناهانشان افزوده شود».
هدف از مهلت، اتمام حجت بر كافران است يا آزمايش مؤمنان و يا افزايش گناهان كساني كه تمام راه هاي بازگشت را به روي خود بسته اند.(3)
گذشته از اين كه بايد مردم متوجه شوند ظلمي كه به آن ها مي شود و مقدسات و ارزش هاي آن ها مورد هتك و بي احترامي قرار مي گيرد، در درجة اوّل معلول ظلم پذيري ايشان است. اگر زنجيرهاي ظلم و اسارت را از بين ببرند و تلاش و كوشش مستمر كنند و با يكديگر اتحاد داشته باشند و همة آن ها از رهبري واحد اطاعت كنند، دشمن چشم طمع به خاك آن ها نمي كند و چنين جسارت هايي را نخواهد كرد: «خداوند سرنوشت هيچ ملتي را تغيير نمي دهد مگر آن كه خود آن را تغيير دهند».(4)
در هر صورت تأخير مجازات الهي داراي دو فلسفه است.
نخست امتحان و آزمايش. خدا هرگز در عذاب عجله نمي كند، تا خلق را آزمايش و اتمام حجت كند.
دوم، افرادي هستند كه آزمايش آن ها تمام شده و مجازاتشان قطعي گرديده اما براي اين كه سخت كيفر ببينند، نعمت را بر آن ها گسترده مي سازد تا كاملاً غرق نعمت شوند و درست در همان حال (كه سخت در لذائذ غوطه ورند) تازيانة عذاب را بر آن ها مي كوبد تا دردناك تر باشد و رنج محرومان و ستمديدگان را به خوبي احساس كنند.(5)
افزون بر همه اين مطالب، جهان، جاي اختيار و اراده است و تمامي افراد مختارند كه كارهاي خوب يا بد را انجام دهند. اگر قرار باشد تا كسي كار بدي را انجام دهد، به وسيله كرامت يا غضب الهي از بين برود، تمامي افراد از روي اجبار خوب مي شوند و اين گونه خوب شدن ارزش محسوب نمي شود. خداوند راه نيكي و بدي را براي انسان باز گذاشته، در عين حال كه او را به نيكي دعوت نموده و پيامبران را به ياري بشر فرستاده، اما راه بد بودن را نبسته است. اگر چنين بود، اختيار معنا نداشت. اگر قرار باشد هر كس را به سبب جنايت و ظلم فوراً مجازات كند، ديگر كسي به سوي بدي نمي رفت و مطمئن بود در دنيا مؤاخذه و اختيار وي سلب مي شود.
بالاتر از جسارت به حرم امامان، جسارت به خود آن ها است. ايا كشتن اباعبدالله الحسين(ع) و فرزندان و يارانش با آن وضع دردناك و اسارت و جسارت به زن و بچه ها و خواهر سخت تر و جانگدازتر بود، يا جسارت به حرم آن ها؟

1.    طارق (86) آية 17.
2.    آل عمران(3) آية 178.
3.    مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 20، ص 19.
4.    انفال (8) آيه 53.
5.    تفسير نمونه، ج 13، ص 530.

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location