همسر دوم مرد شیعه ای هستم که در شهر کوچکی زندگی میکنیم و احدی از این ماجرا خبر ندارد حتی زن اول همسرم.در خانه ای دوطبقه زندگی میکنم که همسایه طبقه بالایمان بهایی هستند در ضمن چون شوهرم را میشناسند من به آنها نگفتم که شوهر کیست و همسرم بطور مخفیانه به دیدن من میاید.من شخص بسیار معتقد ومذهبی هستم والان از اینکه همسایمان بهایی هستند و نجس رنج میبرم و به دلیل نقطه ضعفی که در زندگیه خوددارم نمیتوانم مستقیم به آنها بگویم که نمی خواهم با آنها رفت و آمد داشته باشم بخاطر دین واعتقاداتشان.حال چه باید بکنم؟میترسم کدورتی پیش بیاید و یا بخواهند با فهمیدن راز زندگیه من زندگیم را خراب کنند وبا توجه به اینکه مرجع تقلیدم گفته که اصلا نباید با آنها رفت وآمد کنم.در حالیکه آنها بسیار به من محبت میکنند و در مواقع تنهایی به دادم میرسند.تورو خدا جواب منو بدید