تعارض بین آیات و روایات در زمینه وجوب تبلیغ اسلام، چگونه حل می شود؟

پرسش:

وجوب تبليغ احكام و ارشاد جاهل از مسلّمات فقه شيعه است، به دليل آيات و روايات، از جمله آية "نفر" خصوصاً بر عالمان واقعي (كه امامان معصوم باشند) نيز به دليل آية "فاسئلوا أهل الذكر إن كنتم لا تعلمون" و حديث "هلاّ تَعلَّمتَ" اما چطور وظيفه ندارند كه به همة سؤالات پاسخ دهند؟ ويا اين حديث: "هذا عطاؤنا فامنن أو أمسك بغير حساب"؟ تعارض اين گونه آيات و روايات را چگونه حل مي‌كنيد؟

پاسخ:

با سلام و ادب

بين دو دسته آيات و روايات، يعني آياتي كه بر وجوب تحصيل علم و پرسش از آگاهان تأكيد و بين آيات و رواياتي كه پاسخ‌گويي به سؤالات يا عدم آن را به آگاهان سپرده و بر آنان پاسخ‌گويي را در همه جا و براي همه مخاطبان لازم و واجب نكرده،‌ تعارض وجود ندارد؛ زيرا اگر در آيه اوّل به صراحت و در آية دوم به ملازمه، بر افراد مسلمان تحصيل را واجب كرده، به اين معنا نيست كه امامان يا علما وظيفه داشته باشند در خانة تك تك افراد بروند و به آنان علم بياموزند. نيز وظيفه ندارند تمام علوم را به همة افراد مسلمان ياد بدهند و يا به هر سؤالي پاسخ دهند زيرا شرايط و علاقمندي، هوش و استعداد و ظرفيت افراد متفاوت است. امامان و شخصيت‌هاي علمي ديني (كه بسان طبيبان جان انسان‌ها بايد داروي مناسب معنوي و شفابخش براي درمان دردهاي جهل و بيماري اخلاقي در اختيارشان قرار دهند) با توجه به مصالح و رعايت شرايط، حقايق را بيان مي‌كنند.
در يكي از احاديث نهج البلاغه (كلمات قصار) آمده است كه حضرت علي(ع) خطاب به كميل بن زياد مي‌فرمايد:
در سينه‌ام علم فراواني وجود دارد كه اي كاش براي آن حاملان وجود مي‌داشت، اما با گروهي برخورد دارم كه براي بيان اسرار (اسرار عالم حقيقت و معنا و ملكوت) به آنها ايمن نيستم.