چرا آیات قرآن با عدل خداوند تناقض دارد؟

پرسش :

آیه 25 سوره انفال می‌فرماید: «و بترسید از بلایی که چون آید، تنها مخصوص ستمکاران شما نباشد (بلکه ظالمان و مظلومان همه را فرا گیرد» آیا این قضیه با عدل خداوند در تضاد نیست؟

پاسخ:

سلام دوست عزیز

در این آیه اشاره به  عواقب شوم عدم پذيرش دعوت حيات بخش خدا و پيامبر مى ‏كند و مى ‏گويد : از فتنه ‏اى بپرهيزيد كه تنها دامن ستمكاران شما را نمى ‏گيرد بلكه همه را فرا خواهد گرفت ( و اتقوا فتنة لا تصيبن الذين ظلموا منكم خاصة ) .

فتنه در قرآن مجيد در موارد متعددى بكار رفته است. گاهى به معناى آزمايش و امتحان و گاهى به معناى بلاء و مصيبت و عذاب آمده است . اين كلمه در اصل به معناى داخل كردن طلا در كوره است تا خوبى و بدى آن آشكار شود ، سپس به معنى آزمايش ها كه نشان دهنده چگونگى صفات باطنى انسان‏هاست بكار برده شده است ، و همچنين در مورد بلاها و مجازات‏ها كه باعث تصفيه روح انسان و يا تخفيف گناه اوست بكار مى‏رود .
در آيه مورد بحث فتنه به معناى بلاها و مصائب اجتماعى است كه دامن همه را مى‏گيرد و به اصطلاح خشك و تر در آن مى‏سوزند .

در حقيقت خاصيت حوادث اجتماعى چنين است هنگامى كه جامعه در اداء رسالت خود كوتاهى كند و بر اثر آن قانون‏شكنى ‏ها و هرج و مرج‏ها و ناامنى‏ها و مانند آن به بار آيد نيكان و بدان در آتش آن مى‏سوزند و اين اخطارى  است كه خداوند در اين آيه به همه جوامع اسلامى مى‏ كند و مفهوم آن اين است : افراد جامعه نه تنها موظفند وظايف خود را انجام دهند بلكه موظفند ديگران را هم به انجام وظيفه وادارند ؛ زيرا اختلاف و پراكندگى و ناهماهنگى در مسائل اجتماعى موجب شكست برنامه ‏ها خواهد شد و دود آن در چشم همه مى‏ رود ، من نمى ‏توانم بگويم چون وظيفه خود را انجام داده‏ ام از آثار شوم وظيفه‏ نشناسى‏ هاى ديگران بر كنار خواهم ماند چه اينكه آثار مسائل اجتماعى فردى و شخصى نيست .

اين درست به آن مى‏ماند كه براى جلوگيرى از هجوم دشمنى صدهزار نفر سرباز نيرومند لازم باشد . اگر عده‏ اى مثلا پنجاه هزار نفر وظيفه خود را انجام دهند مسلما كافى نخواهد بود و نتايج شوم شكست هم وظيفه‏ شناسان را مى‏ گيرد و هم وظيفه‏ نشناسان را ، و همانطور كه گفتيم خاصيت مسائل جمعى و گروهى همين است .
اين حقيقت را به بيان ديگرى نيز مى‏توان روشن ساخت و آن اينكه : نيكان جامعه وظيفه دارند كه در برابر بدان سكوت نكنند اگر سكوت اختيار كنند در سرنوشت آنها نزد خداوند سهيم و شريك خواهند بود . يا مانند سوراخ كردن كشتي توسط عده‌اي كه موجب غرق شدن تمام افراد داخل آن مي شود ، اگر چه عده اي در اين كار دخالت نداشته باشند.

چنانكه در حديث معروفى از پيامبر نقل شده كه فرمود : «خداوند عز - و جل هرگز عموم را به خاطر عمل گروهى خاص مجازات نمى ‏كند ، مگر آن زمان كه منكرات در ميان آنها آشكار گردد و توانائى بر انكار آن داشته باشند در عين حال سكوت كنند. در اين هنگام خداوند آن گروه خاص و همه توده اجتماع را مجازات خواهد كرد.»
از آنچه گفتيم روشن مى‏ شود كه اين حكم هم در زمينه مجازات‏هاى الهى در  دنيا و آخرت صادق است ، و هم در زمينه نتائج و آثار اعمال گروهى و دسته جمعى .
در پايان آيه با زبان تهديد آميز مى‏ گويد: «بدانيد خداوند مجازاتش شديد است؛ و اعلموا ان الله شديد العقاب».

تا مبادا لطف و رحمت خدا آنها را غافل كند و شدت مجازاتهاى الهى را به دست فراموشى بسپارند و آشوب‏ها و فتنه‏ها دامان آنها را بگيرد ، همان گونه كه دامان جامعه اسلامى را گرفت و بر اثر فراموش كردن اين سنن الهى آنها را به قهقرا كشانيد .

يك نگاه كوتاه به جوامع اسلامى در عصر ما و شكست ‏هاى پى در پى كه در برابر دشمنان دامن‏گيرشان مى ‏شود و فتنه‏ هاى استعمار و صهيونيسم و الحاد و مادى ‏گرى و مفاسد اخلاقى و متلاشى شدن خانواده ‏ها و سقوط جوانان در دامن فحشاء و انحطاط و عقب گرد علمى ، حقيقت و محتواى آيه را مجسم مى‏ سازد كه چگونه اين فتنه ‏ها دامن كوچك و بزرگ ، نيك و بد و عالم و جاهل را فرا گرفته است و اينها همچنان ادامه خواهد يافت تا آن زمان كه مسلمانان روح اجتماعى پيدا كنند و نظارت همگانى را در جامعه عملا بپذيرند و دو وظيفه امر به معروف و نهى از منكر به عنوان وظيفه قطعى و تخلف ‏ناپذير عملى گردد .
بنا بر این آیه هیچ گونه تضادی با عدل الهی ندارد.

برای توضیح بیشتر رک به تفسیر نمونه ج7 ص130-133