در خواستگاری شرط کرده بودم نماز بخواند اما...

پرسش:

مدتى است پسر عموى بنده از من خواستگارى كرده است. در گفتگوهايى كه انجام شد، با او شرط كردم كه نماز بخواند. او قبول كرد، ولى به قولش عمل نكرد. او از هر لحاظ خوب است، ولى به نماز اهميت نمى دهد. چگونه مى توانم ايشان را به نماز خواندن دائمى وادار كنم؟ آيا مى توانم با كسى كه به قولش عمل نكرده اعتماد كنم؟

پاسخ:
با سلام و ادب
اینکه به فکر ایمان و عاقبت همسر خود هستید بسیار عالی می باشد.
منشأ سستى در نماز چند چيز مى تواند باشد:
1- ضعف بنيه اعتقادى: در مواردى انسان به خدا ايمان ندارد تا بخواهد او را پرستش كند. اين افراد مشكل زيربنايى دارند. به نظر مى رسد پسر عموى شما كه در ماه رمضان روزه مى گيرد و نمازش را مى خواند، اين مشكل را ندارد.
2- عدم آشنايى با فلسفه نماز: بعضى چون با فلسفه نماز آشنايى ندارند، در انجام آن سستى مى ورزند. وقتى به آن‏ها مى گوييم چرا نماز نمى خوانى، مى‏گويد: براى چه بخوانم؟ در اين صورت لازم است به اين افراد تفهيم شود كه نماز، تنها يك عبادت ساده و معمولى نيست كه جنبه الزامى و اجبارى يا تعبّدى محض داشته باشد، بلكه وسيله مطمئنى براى سازندگى روح و تحصيل آرامش روان مى باشد.
نمار كاركردهاى مختلفى دارد، مانند
الف) كاركرد روحى و معنوى‏
ب) تقويت اراده‏
پ) آرام بخشى نماز
ت) كاركرد بازدارندگى‏
ه') كاركرد تربيتى اجتماعى‏
ج) كاركرد سياسى.
در اين راستا اگر نامزد شما اهل مطالعه است، كتاب هايى را كه درباره فلسفه نماز و اسرار آن به نگارش درآمده است، در اختيار ايشان قرار دهيد، مانند:
الف) پرتوى از اسرار نماز از آقاى قرائتى‏
ب) سيرى در اسرار نماز از آقاى عقيقى بخشايشى‏
پ) نماز تسليم انسانى عصيانگر از آقاى جلال رفيع‏
ت) پرواز در ملكوت از امام خمينى.
اگر اهل مطالعه نيست، خودتان كتاب‏هاى فوق را مطالعه نموده و خلاصه آن را با ايشان در ميان بگذاريد.
3- تنبلى: يكى ديگر از عوامل بى رغبتى به نماز، تنبلى و بى حالى است كه اين عامل شايع‏تر است. متأسفانه افرادى با اين كه به خدا اعتقاد دارند و فلسفه نماز را مى دانند، صرفاً به دليل كسل بودن، نماز را ترك مى كنند كه چه بسا عدم مراقبت در ايام نوجوانى از سوى والدين و تبديل نشدن نماز به عادت باعث شده است در دوران جوانى انجام نماز براى آن‏ها سنگين و دشوار به نظر آيد.
در اين صورت بايد مدّتى آن‏ها را به انجام نماز ترغيب نمود و براى اين كار وقت گذاشت.
4- عدم آشنايى با عواقب ترك نماز: بعضى به تصوّر اين كه نماز را اگر يك روز بخواند و يك روز نخواند، مشكلى ندارد، به سرانجام اين كار آگاهى ندارند. اگر نامزد شما بر اين باور نادرست است، لازم است آيات و روايات معصومين را كه در اين باره وارد شده بيان نماييد. در اين جا فقط به يك روايت معروف كه جامعيّت دارد اشاره مى كنيم:
حضرت رسول(ص) مى فرمايد: «هر كس نماز را سبك بشمارد (ترك نماز در بعضى از روزها و شب‏ها از مصاديق سبك شمردن نماز است) دچار پانزده بلا مى شود: شش بلا در دنيا، سه بلا در هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلا در هنگامى كه از قبر بيرون مى آيد. آن چه در دنيا به آن دچار مى شود:
1- خداوند بركت را از عمر او بر مى دارد.
2- خداوند بركت را از روزى اش بر مى دارد.
3- چهره خوبان از او گرفته مى شود.
4- كار نيك وى پاداش نخواهد داشت.
5- دعايش به اجابت نمى رسد.
6- از دعاى خوبان بهره‏اى نخواهد برد.
آن چه در هنگام مرگ به آن دچار مى شود:
1- با ذلت و خوارى مى ميرد.
2- گرسنه از دنيا مى رود.
3- تشنه مى ميرد.
آن چه در قبر گريبانش را مى گيرد:
1- خداوند ملكى را در قبر وى مى گمارد تا او را شكنجه دهد.
2- قبر بر وى تنگ خواهد گرفت.
3- درون قبر وى تاريك خواهد بود.
آن چه در قيامت هنگام برخاستن از قبر به آن دچار مى شود:
1- خداوند فرشته‏اى بر او مى گمارد تا وى را با صورت بر زمين بكشد.
2- با وى محاسبه سختى خواهد داشت.
3- هرگز خداوند به وى نظر رحمت نمى افكند».(1)
با توجه به اعتمادى كه به نامزدتان داريد و او را از نظر اخلاقى تأييد مى كنيد، نبايد به جدايى بينديشيد، ولى بى اعتنايى درباره مهم‏ترين موضوع كه ستون دين است، روا نيست. در فرصتى كه در پيش داريد، بر شرط خود اصرار بورزيد و با اظهار محبّت، در دل و روح ايشان نفوذ كنيد. به تجربه ثابت شده است كه زن اگر از راه محبّت وارد شود، بهتر مى تواند حال شوهرش را تغيير دهد. به او بگوييد همه كار تو خوب است، جز ترك نماز و من از اين جهت نگران خودت مى باشم.
تو را دوست دارم و به همين جهت نمى توانم نسبت به تو بى اعتنا باشم.
مى خواهم به خاطر خدا و محبّتى كه به من دارى، به اين خواسته‏ام عمل كنى.
اگر در حضور شما نماز خواند، او را تشويق كنيد و يا هدايايى را انتخاب نماييد و با ضميمه دعوت به نامز به او بدهيد. به او بفهمان كه با خواندن نماز، چيزى را از دست نمى دهد، اما با ترك آن از بسيارى چيزها محروم مى ماند كه كم‏ترين آن لطف و رحمت خدا است. چطور در مقابل كار كوچك انسان‏هاى ديگر خود را قدر دان و سپاسگزار آن‏ها مى بينى، در حالى كه در مقابل اين همه نعمت‏هاى خداوند، چند دقيقه‏اى را به سپاس و تشكر از خدا سپرى نمى كنى؟!
كتاب‏هاى سودمند را به او هديه بدهيد و از خاطرات خوب خود از نماز براى او تعريف كنيد. در صورت امكان با هم به مسجد و نماز جماعت برويد تا خاطره خوبى از نماز در ذهن او نقش ببندد. اگر به خانه ايشان رفتيد و يا او به خانه شما آمد، نماز را در اوّل وقت با هم بخوانيد.
اگر امكان دارد زمينه رفاقت افراد نماز خوان را با ايشان فراهم نماييد.
در مورد عدم پايبندى همسرتان به تعهّد خود بايد بگوييم اين موضوع مهمّى است كه در اسلام از جايگاه رفيعى برخوردار است. امام على(ع) وفاى به عهد را از نشانه‏هاى مردم متديّن مى داند.(2)
شايد همسرتان به اهميّت وفاى به عهد پى نبرده و چه بسا به راحتى از آن گذشته است. در اين صورت لازم است به او گوشزد كنيد كه عدم وفاى به عهد موجب سلب اعتماد و سست شدن روابط انسانى مى شود، اگر چه مسئله نماز جدا است و بايد براى او درونى و قلبى شده و خود به سوى نماز آيد.
البته با يك بار امتحان كردن نمى توان درباره شخصيتى قضاوت كرد. بايد به او فرصت دهيد و حسّاسيّت خود را نشان دهيد. با توجه به اين كه نوشته‏ايد همسرتان از نظر اخلاقى مشكلى ندارد، اميدواريم با تذكر به جا و دلسوزانه شما اين ضعف اخلاقى بر طرف گردد.

1. مستدرك الوسائل، ج 1، ص 172 و 171.
2. سفينة البحار، ج 2، ص 675.