حديث ثقلين و مدارك آن از كتب اهل تسنن‏

پرسش:

زحمت می کشید حديث ثقلين و مدارك آن از كتب اهل تسنن‏ را ذکر کنید؟ تشکر

پاسخ:

با سلام و ادب

عرض کنم که حديث ثقلين دلالت دارد بر اين‏كه عترت پيامبر قرين قرآن و در حجت بودن بر مردم به مانند آن است، همانا قرآن و خاندان پيامبر در اسلام دو موضوع سنگين با اهميت و حجت ماندگارى هستند كه پس از پيامبر (ص) به يادگار مانده است، و آن دو تا رستاخيز هرگز لحظه‏اى از هم نخواهند گسست و دائم و مستمر خواهند بود، و آنچه در فصل هشتم از طريق خاصه آورده‏ايم كه در روى زمين ولو دو نفر بمانند يكى از آن دو حجت خواهد بود، بر اين امر دلالت دارد.

آن‏گاه بايد متوجه بود كه حديث ثقلين در ميان هر دو فرقه متواتر است، عامه و خاصه هر دو آن را روايت كرده‏اند، و در مواضع گوناگون از پيامبر صادر شده كه راويان حديث چهار مورد آن را نقل كرده‏اند:

1- روز عرفه آن‏جا كه بر ناقه خود سوار بود. 2- در مسجد حنيف 3- در حجة الوداع در خطبه غدير 4- در خطبه‏اى كه روز وفات بر منبر ايراد فرمود.

متن حديث ثقلين در كتب اهل سنّت‏

در صحيح ترمذى، ج 13، ص 200، آمده است: روايت كرد به من على بن قندز كوفى از محمد بن فضيل از اعمش از حبيب بن ابى ثابت از زيد بن ارقم‏[1] كه‏ رسول الله (ص) فرمود: من در ميان شما دو چيز سنگين مى‏گذارم اگر به آنها چنگ بزنيد هرگز بعد از من گمراه نشويد، يكى از ديگرى بزرگ‏تر است:

كتاب خدا كه طنابى است از آسمان به زمين كشيده شده، و عترت من كه اهل بيت من است، هرگز از هم جدا نشوند تا در حوض بر من وارد شوند، بنگريد كه بعد از من چگونه با آنها رفتار مى‏كنيد.

[1] - تعدادى از كتاب‏هاى اهل سنت كه اين حديث را از زيد بن ارقم روايت كرده‏اند بدين قرار است: سنن الدّارمى، ج 2، ص 431 صحيح مسلم، ج 7، ص 122 و 123؛ الاعتقاد للبيهقى، ص 164؛ مستدرك الحاكم، ج 3، ص 148 و 109؛ مناقب احمد بن حنبل، المعجم الكبير للطبرانى، ص 137؛ سنن البيهقى، ج 10، ص 113 و 147؛ مناقب ابن المغازلى، الجمع بين الصحيحين؛ مصابيح السنة، ص 205 و 206؛ الجمع بين الصحاح؛ مشارق الانوار؛ جامع الاصول، ج 1 ص 187؛ ذخائر العقبى، ص 15؛ المقتبس فى احوال الاندلس، ص 167؛ فرائد السمطين؛ المنتقى فى سيرة المصطفى؛ تفسير الخازن، ج 1، ص 4 و ج 6، ص 102؛ منهاج السنة، ج 4، ص 104؛ علم الكتاب، ص 254 و 264؛ نظم درر السمطين، ص 231 و 233؛ تلخيص المستدرك، ج 3 ص 148 و 109؛ منتخب تاريخ ابن عساكر، ج 5، ص 436؛ التبيان، ص 177؛ تفسير ابن كثير، ج 9، ص 114؛ مشكاة المصابيح، ص 568 و 569؛ شرح ديوان امير المؤمنين، ص 188؛ احياء الميت، ص 110؛ الخصائص الكبرى، ج 2، ص 266؛ تفسير الدر المنثور، ج 2، ص 60؛ الجامع الصغير، ص 112؛ الاكليل، ص 190؛ الشذورات الذهبية، ص 66؛ نفحات اللاهوت، ص 55؛ الصواعق المحرقة، ص 226؛ تيسير الوصول، ج 1، ص 16 و 161؛ كنز العمال، ج 1، ص 152؛ منتخب كنز العمال، ج 5، ص 95؛ ارجوزة الابى الشافعى، ص 307؛ معالم التنزيل، ج 5، ص 101؛ مناقب مرتضوى، ص 97؛ التاج الجامع للاصول، ج 3، ص 308؛ البيان و التعريف، ج 1، ص 164؛ مفتاح النجا، ص 8؛ ذخاير المواريث، ج 1، ص 215؛ الاتحاف بحب الاشراف، ص 6؛ ازالة الخفاء، ج 2، ص 445؛ اسعاف الراغبين، ص 121؛ جواهر العقد بن على ما فى الينابيع، ص 36؛ ينابيع المودة، ص 29 و 30 و 32 و 35 و 183 و 191؛ سنن المهدى، ص 565؛ تجهيز الجيش، ص 141 و 304؛ السيرة النبوية، ج 3، ص 330؛ حسن الاسوة، ص 293؛ رفع اللبس و الشبهات، ص 52؛ الفتح الكبير، ج 1، ص 252 و 451؛ الانوار المحمدية، ص 435؛ الشرف المؤيد، ص 17؛ جواهر البحار، ج 1، ص 361؛ رشفة الصادى، ص 70؛ القول الفصل، ص 462؛ ارجح المطالب، ص 335 و 336؛ الروض الازهر، ص 358؛ رياض الجنة، ج 1 ص 2؛ السيف اليمانى، ص 10.

ساير صحابه كه حديث ثقلين را روايت كرده‏اند.

هم‏چنين از حذيفه در بسيارى از كتب اهل سنت اين حديث را روايت كرده‏اند، از جمله تاريخ بغداد، ج 8، ص 442؛ المعجم الكبير، ص 157؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 164؛ فرائد السمطين، مخطوط؛ البداية و النهاية، ج 7، ص 348؛ ينابيع المودة، ص 30 و 35؛ الشرف المؤبد، ص 18.

هم‏چنين از زيد بن ثابت در بسيارى از كتب اهل سنت، از جمله: احياء الميت، ص 116؛ مناقب احمد بن حنبل، مخطوط؛ فرائد السمطين، مخطوط؛ الجامع الصغير، ج 1، ص 353؛ الدّر المنثور، ج 2، ص 60؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 162 و 170؛ كنز العمال، ج 1، ص 345؛ مفتاح النجا ص 9، مخطوط؛ ينابيع المودة، ص 38؛ الفتح الكبير، ج 1، ص 451؛ ارجح المطالب، ص 335.

هم‏چنين از جابر در بسيارى از كتب اهل سنت، از جمله صحيح الترمذى، ج 13، ص 199؛ مصابيح السنة، ص 206؛ نظم درر السمطين، ص 232؛ تفسير ابن كثير، ج 9، ص 115؛ جامع الاصول، ج 1، ص 264؛ فصل الخطاب، مخطوط؛ احياء الميت، ص 114؛ كنز العمال، ج 1، ص 153؛ مفتاح النجا، ص 9؛ نفحات اللّاهوت، ص 55؛ ينابيع الموده، ص 30 و 40؛ الفتح الكبير، ج 3، ص 358؛ الشرف المؤيد، ص 18؛ تجهيز الجيش، ص 304؛ ارجح المطالب، ص 336؛ دفع اللبس، ص 11 و 15؛ السيف اليمانى المسلول، ص 10؛ مشكاة المصابيح، ج 2 و ص 358.

هم‏چنين از على( ع) در بسيارى از كتب اهل سنت، از جمله: مجمع الزوائد، ج 9، ص 163؛ الفتح الكبير، ج 3، ص 358؛ الشرف المؤيد، ص 18؛ تجهيز الجيش، ص 304؛ ارجح المطالب، ص 336؛ دفع اللبس، صص 11 و 15؛ السيف اليمانى، ص 10؛ مشكاة المصابيح، ج 3، ص 258.

هم‏چنين از فاطمه( س) در بسيارى از كتب اهل سنت، از جمله: ينابيع المودة، ص 40.

هم‏چنين از عبد الرحمن خطب در بسيارى از كتب اهل سنت، از جمله: اسد الغابة، ج 3، ص 147؛ احياء الميت، ص 115؛ مجمع الزوائد، ج 5، ص 195.

هم‏چنين از حمزه اسلمى در كتب اهل سنت، از جمله: ينابيع المودة، ص 38 و ارجح المطالب، ص 563.

هم‏چنين از ابو سعيد در بسيارى از كتب اهل سنت، از جمله: الطبقات الكبرى، ج 2، ص 194؛ مناقب احمد بن حنبل، مخطوط؛ المعجم الصغير، ص 73؛ المعجم الكبير، ص 137؛ مناقب امير المؤمنين، الرسالة القواميّة فى مناقب الصحابه، مقتل الحسين، ص 104؛ ذخائر العقبى، ص 15؛ فرائد السمطين، مخطوط، ص 51؛ اسعاف الراغبين، ص 122؛ ينابيع المودة، صص 31 و 191 و 32 و 36 و 245 و 241؛ السيرة النبويّة، ج 3، ص 330؛ راموز الاحاديث، ص 144؛ ارجح المطالب، ص 336؛ الانوار المحمدية، ص 435.

هم‏چنين از ابن عباس در بسيارى از كتب اهل سنت، از جمله: المناقب، ص 15 و ينابيع المودة، ص 35.

هم‏چنين از حسين بن على( ع) در كتاب‏هاى اهل سنت از جمله: ينابيع المودة، ص 20.

هم‏چنين از انس در كتاب اهل سنت از جمله: ينابيع المودة، ص 191.

هم‏چنين از ابى رافع در كتب اهل سنت مانند: ارجح المطالب، ص 337.

هم‏چنين از ابن ابى الدنيا در كتب اهل سنت از جمله: مناقب امير المومنين خطى نقل كرده‏اند.

هم‏چنين از جبير بن مطعم در كتب اهل سنت مانند: ينابيع المودة، ص 31 و 246.

هم‏چنين از عبد بن حميد در كتب اهل سنت مانند: ينابيع المودة، ص 38. هم‏چنين از ابو ذر در كتاب‏هاى اهل سنت از جمله: ينابيع المودة، ص 39.

هم‏چنين از ام سلمه در كتب اهل سنت همچون: ارجح المطالب، ص 338.

هم‏چنين از محمد بن خلاد در كتب اهل سنت از جمله: ارجح المطالب، ص 341.

هم‏چنين از ابو هريره در كتب اهل سنت مانند: مجمع الزوائد، ج 9، ص 163.

هم‏چنين از ام هانى در كتاب‏هاى اهل سنت از جمله: ينابيع المودة، ص 40 و در بسيارى از كتاب‏هاى سنت و جماعت از گروهى و در برخى از كتابها بدون ذكر راوى اين حديث نقل شده است.