نماز ظهر عاشورا - شب هشتم محرم

يكي از اتفاقاتي كه در ظهر عاشورا رخ داد اين بود كه امام نماز ظهر روز عاشورا رو با همون عده كم اقامه كردند وقتي ظهر عاشورا فرا رسيد ابو ثمامه صيداوي اومد پيش امام حسين گفت آقا جون وقت نمازه ؟ امام براش دعا كرد فرمودند نماز رو به يادم اوردي خدا تو راز نماز گزارها قرار بده ، اين قدر اين موضوع براي امام حسين عليه السلام مهم بود كه عده ايي از اصحاب اباعبد الله شهيد نماز سيد الشهداء و ديگر اصحاب شدند ، چه ضرورتي داشت تو اين كمي يار و كوران درگيري حضرت از صف قتال كنار بكشند و به نماز جماعت صف ببندند ؟ ضرورت اين كار بيشتر بود يا ضررش كداميك ؟ مگه چه مي شد امام مي گذاشت اينها فداي نماز نمي شدند مي اومدند تو كارزار شهيد شند ؟
 
ابن عباس مي گه تو گرما گرم جنگ صفين ،‌ ديدم اميرالمومين مرتب سر به آسمون بلند مي كنه انگاري منتظر يه چيزي هست پرسيدم يا اميرالمومنين مثل اينكه نگران چيزي هستيد ؟ حضرت فرمودند : بله منتظر رسيدن وقت نماز هستم
حالا ابن عباس ببين برگشت گفت : تو اين وقت حساس نمي تونيم دست از جنگ برداريم و مشغول نماز بشيم
حضرت جمله ايي رو فرمودند كه خيلي جا داره آدم دربارش تحمل كن و به سادگي از كنارش عبور نكنه
ابن عباس حرف بدي نزده شايد درايت و مديريت جنگ ايجاب كنه بي خيال نماز شيم ولي حضرت جمله ايي مي فرمايند كه تكليف همه رو مشخص مي كنه مي فرمايند ابن عباس ، انما قاتلنا هم علي الصلوه يعني ابن عباس مي دوني ما براي چي با اينها جنگ مي كنيم دعواي ما نه سر نماز باشه نه دعواي ما فقط سر نماز است و بس
نه اينكه ما سر ده تا موضوع دعوا مي كنيم يكي هم نمازه نه فرمود فقط فقط جنگ ما جنگ برسر نمازه
حالا به قول ما چه جور مي شه ما نسبت به نماز بي تفاوت باشيم
وقتي سيد الشهداء مي آد ظهر عاشورا صف مي بنده و نماز مي خونه ببين چقدر نماز عزيز بوده كه براش شهيد هم دادند
شهداي نماز .....
اما نمازي كه امام خونده با نمازي كه ما تو شرايط عادي مي خونيم فرق مي كنه يعني ملاحظات جنگ درش شده نماز دور كعتي هست ، ‌آيه قرآن مي فرمايد : هر گاه تو اى پيامبر [در جنگ‏] همراه مسلمانان باشى و در حال خوف بخواهى با آنان نماز جماعت بخوانى، همه آنان يكباره وارد نماز نشوند، بلكه گروهى به تو اقتدا كنند؛ در حالى كه سلاح خويش را برگرفته‏اند و گروه ديگر مراقب گروه نمازگزار و وسايل آنان باشند تا به سجده روند و نماز را تمام كنند و در پشت سر شما در جاى گروه مراقب قرار گيرند و به پاسدارى مشغول شوند. آنگاه گروه دوم در حالى كه سلاح نيز دارند و احتياط مى‏ورزند، با تو نماز مى‏گزارند.
اين طور نيست مثل ما نماز بخونند نه طبق شرايطي كه هست اين نماز كه اسمش نماز خوف هست خونده مي شه
وَ إِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَوةَ فَلْتَقُمْ طَائفَةٌ مِنهُم مَّعَكَ وَ لْيَأْخُذُواْ أَسْلِحَتهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْيَكُونُواْ مِن وَرَائكُمْ وَ لْتَأْتِ طَائفَةٌ أُخْرَى‏ لَمْ يُصَلُّواْ فَلْيُصَلُّواْ مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً واحِدَةً وَ لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كانَ بِكُمْ أَذًى مِن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضىَ أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُواْ حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكفِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا (نساء آيه 102 )

1. شيوه برپايى نماز خوف به جماعت در ميدان نبرد:

در اين آيه چگونگى نماز خوف- البته به اجمال- بيان شده است و آن اينكه هر گاه تو اى پيامبر [در جنگ‏] همراه مسلمانان باشى و در حال خوف بخواهى با آنان نماز جماعت بخوانى، همه آنان يكباره وارد نماز نشوند، بلكه گروهى به تو اقتدا كنند؛ در حالى كه سلاح خويش را برگرفته‏اند و گروه ديگر مراقب گروه نمازگزار و وسايل آنان باشند تا به سجده روند و نماز را تمام كنند و در پشت سر شما در جاى گروه مراقب قرار گيرند و به پاسدارى مشغول شوند. آنگاه گروه دوم در حالى كه سلاح نيز دارند و احتياط مى‏ورزند، با تو نماز مى‏گزارند. 1 تفصيل نماز خوف را بايد در كتب فقهى جست‏وجو كرد.و اذا كنت فيهم فأقمت لهم الصّلاة ... فليصلّوا معك و ليأخذوا حذرهم و اسلحتهم‏( الميزان 5/ )

2. اجازه برگزارى نماز جماعت در ميدان نبرد، از اختيارات فرمانده:

اسناد اقامه نماز به پيامبر (ص) (فأقمت ...)، اشاره به اين است كه اختيار تشكيل نماز جماعت [در ميدان نبرد] برعهده و صلاحديد پيامبر (ص) و يا فرماندهى نيروهاست
و اذا كنت فيهم فأقمت لهم الصّلاة

3. حراست مجاهدان نمازگزار به وسيله رزمندگان ديگر، شرط برپايى نماز خوف به جماعت:

جمله «فليكونوا من ورائكم» علاوه بر بيان وجوب حراست از گروه نمازگزار، دلالت بر شرطيّت حراست براى نماز خوف دارد. فلتقم طائفة ... فاذا سجدوا فليكونوا من ورائكم‏( راهنما 4/ 14- 15)

4. لزوم همراه داشتن سلاح هنگام برپايى نماز خوف به جماعت جز در موارد مشقّت‏آميز:

معناى جمله «و ليأخذوا اسلحتهم» اين است كه كسانى كه مشغول نمازند، بايد با خود سلاح بردارند، نه گروهى كه از آنان حراست مى‏كنند.
همچنين جمله «فليصلوا معك وليأخذوا حذرهم و اسلحتهم» نيز- كه بر لزوم برگرفتن سلاح و حفظ هوشيارى گروه دوم به هنگام نماز صراحت دارد- دليل است كه گروهى كه در اول مى‏بايست سلاح برگيرند، نمازگزاران‏اند. 1 از اين حكم دو مورد استثنا شده است؛ نخست، در زحمت بودن به دليل بارش باران و دوم، بيمارى. ظاهراً باران به عنوان مصداقى براى «اذى» ذكر شده باشد، نه اينكه حكم مخصوص اذيت ناشى از باران باشد. و ليأخذوا اسلحتهم ... و لا جناح عليكم إن كان بكم أذىً من مطر او كنتم مرضى أن تضعوا اسلحتكم‏ ( مجمع‏البيان 3- 4/ 156- 157.* 2. راهنما 4/ 17)

5. اهميت برپايى نماز جماعت در جنگ:

نماز جماعت در اسلام واجب نيست، امّا از مستحبات مؤكّد است و آيه ياد شده از نشانه‏هاى زنده تأكيد اين برنامه اسلامى است كه حتى در ميدان جنگ براى انجام آن از روش نماز خوف استفاده مى‏شود. اين موضوع، هم اهميّت «اصل نماز» و هم اهميّت «جماعت» را مى‏رساند و بى گمان تأثير روانى خاصى هم در مجاهدان- از نظر هماهنگى در هدف- و هم در دشمنان- از نظر مشاهده اهتمام‏ مسلمانان به وظايف خود حتى در ميدان جنگ- دارد. 1
و اذا كنت فيهم فأقمت لهم الصّلاة فلتقم طائفة ...( نمونه 4/ 102- 103)

6. لزوم حفظ هوشيارى در برابر دشمن حتى به هنگام نماز:

در جمله «وليأخذوا حذرهم و اسلحتهم» نوعى استعاره لطيف به كار رفته است و آن اين است كه حذر را همچون سلاح- كه گرفتنى و برداشتنى است- گرفتنى شمرده است 1. دليل اينكه در مورد گروه دوم واژه «حذر» نيز اضافه شده، اين است كه دشمن در ابتداى نماز كمتر متوجه مى‏شود كه مسلمانان در حال نماز هستند، بلكه گمان مى‏كند در حال آماده‏باش براى نبرد به سر مى‏برند، امّا در ركعت دوم براى دشمن روشن مى‏شود كه مسلمانان نماز مى‏خوانند. از اين رو، فرصت را براى هجوم غنيمت مى‏شمرد. به همين دليل، خداوند گروه دوم را افزون بر حمل سلاح، به هوشيارى نيز فراخواند. همچنين پس از آنكه مسلمانان نمازگزار، در حال باران يا بيمارى، مجاز به گذاشتن سلاح خود شدند، بار ديگر به حفظ هوشيارى و احتياط در برابر دشمن سفارش شدند تا بر آنان يورش نياورد. 2 دو بار سخن گفتن از «حذر» در اين آيه، نشان اهميت و لزوم حفظ هوشيارى و رعايت احتياط در ميدان نبرد است.
و ليأخذوا حذرهم و اسلحتهم ... و خذوا حذركم‏( الميزان 5/ 62.* 2. الكبير 11/ 26)

7. كافران، در پى فرصت براى هجوم يكباره به مسلمانان:

عبارت «فيميلون عليكم ميلة واحدة» به معناى «يحملون عليكم حملة واحدة» است. 1 عبارت «ودّ الذين كفروا ... فيميلون عليكم ميلة واحدة» نيز در مقام بيان علت تشريع نماز خوف است. 2؛ يعنى اينكه گفتيم اين گونه نماز خوف را در ميدان نبرد به جا آوريد، براى آن است كه كافران دوست دارند شما با سرگرم شدن به نماز، از سلاح و تجهيزات خود غفلت بورزيد و در نتيجه، با يك حمله و هجوم بر شما بتازند. 3 اين جمله، بيان يك اصل كلى است و همراه داشتن سلاح به هنگام نماز براى پيشگيرى، تنها، يك مصداق از آن است. ودّ الذين كفروا ... فيميلون عليكم ميلة واحدة ( مجمع البيان 3- 4/ 157.* 2. الميزان 5/ 62.* 3. المنار 5/ 374.* 4. راهنما 4/ 16)

8. لزوم مراقبت از سلاح و ساز و برگ:

منظور از حفظ «امتعه» [و نيز حفظ اسلحه‏] اين است‏كه علاوه بر حفظ خويش، بايد مراقب حفظ وسايل جنگى و وسايل سفر و مواد غذايى و حيواناتى كه براى تغذيه همراه داريد نيز باشيد. ودّ الذين كفروا لو تغفلون عن اسلحتكم و امتعتكم‏ ( نمونه 4/ 102)

9. تقويت روحيه مجاهدان:

چه بسا به ظاهر امر به احتياط و هوشيارى در برابر دشمن، با جمله «ان الله أعد للكافرين عذابا مُهينا» چندان سازگار جلوه نكند، امّا حقيقت اين است كه امر به احتياط، قدرت و صلابت دشمنان را القا مى‏كند. خداوند متعال براى از بين بردن اين وهم و تقويت قلوب مسلمانان، از خوارى و خذلان آنان خبر مى‏دهد. 1 ظاهراً مراد از «عذاب مهين»، عذاب غلبه و پيروزى مسلمانان بر كافران است، مشروط بر آنكه مسلمانان در پى تحقق اسباب روحى و عملى‏اى كه خداوند بدان‏ها امر فرموده است، باشند. إنّ اللّه اعدّ للكافرين عذاباً مهيناً( الكبير 11/ 27.* 2. المنار 5/ )

10. ضرورت برنامه ريزى در جنگ:

آيه شريفه افزون بر بيان چگونگى نماز و نظم و ترتيب خاص آن، به مسلمانان مى‏آموزد كه بايد در رويارويى با دشمنان همواره برنامه‏هايى منظم و دقيق را پى‏ريزى كنند تا از هجوم آنان در امان باشند. 1و اذا كنت فيهم ... (راهنما 4/ 16- 17)1
 
تو اون لحظات آخر عمر امام خمینی رحمه الله عليه دكترا مي گند ديگه امام از دست رفته بود ولي وقتي بهش مي گفتيم وقت نماز امام از خودش عكس العمل نشون مي داد ،اين قدر دغدغه نماز رو داشتند
واقعا جاي تاسف داره بعضي ها چقدر راحت نمازشون رو نمي خونند عين خيالشون هم نيست يه وقتي نماز نمي خونه وجدان درد هم داره ولي بعضي ها اين وجدان درد هم رو ندارند
انگاري نشنيدند وقتي از جهنمي ها سوال مي كنند كه چرا جهنمي شديد ميگن لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ2، ما از نماز گزارا نبوديم
بي نمازي كه ابوذر بوده مي گه داشتيم با رسول خدا صل الله عليه و آله از كنار سگي عبور مي كرديم ترسيدم سگ آسيبي به حضرت برسونه حضرت فرمودند كارش نداشته باش بعد فرمودند ابوذر مي دوني اين سگ داره چي مي گه ابوذر مي گه گفتم نمي دونم يا رسول الله حضرت فرمودند ابوذر اين سگ مي گه خدا رو شكر من سگ شدم ولي بي نماز نشدم يعني اين سگ با همه سگيش مي فهمه بي نماز پست تر از سگ و براي همين خدا رو شكر مي كنه
فكرش رو بكن يه كسي يك سال حموم نره چقدر كثيف مي شه ديگه هر چقدر هم عطر بزنه فايده نداره بوي بدش حال همه رو بهم مي زنه
فرمود نماز مثل حمامي هست كه هر روز شما پنج مرتبه مي ريد داخلش و پاكيزه مي شيد كي كه بدش بياد از تميزي ، يعني كثيفي روح آدم رو نماز پاك مي كنه و آدم هاي خوبي كه دستي تو آتيش دارند وقتي به يه بي نماز مي رسند اين كثيفي رو احساس مي كنند نمي تونند تحملش كنند بوي بدي از اون ها به مشام آدم خوب ها مي رسه و يه روزي هم خودم آدم درك مي كنه حتي خودش هم ديگه نمي تونه خودش رو تحمل كنه چه برسه ديگران
 
البته براي شروع هر كار خوبي مثل نماز خوندن ،‌ به خودمون خيلي سخت نگيريم نه اينكه نماز رو يه خط در ميون بخوني نه منظورم چيز ديگه ايي هست
يكي از شگردهاي شيطون همينه سنگ بزرگ مي زاره جلوت تا نزني
مي خواي نماز رو شروع كني مي گه ديگه از تو گذشته آب كه از سر گذشت چه يه وجب چه چند وجب
نمي ذاره تصميم برگشت بگيريم و اگه ببينه مصميم براي اين كه يه كار خوبي رو شروع كنيم
يه كسي اهل نماز نيست نماز خون بشه يا اهل نماز شب نيست مي خواد اهل نماز شب بشه
نه تو كارش نمي آره ولي يه سنگ بزرگ مي زاره جلوي پات تا نزني
مي گه به به چقدر با حال شدي مي خواي نماز بخوني حالا نماز ها رو سر وقت بخون با نافله بخون
يه مدتي شوق داره ولي نم نم حسش رو از دست بده
فرمود : خدا عمل كم ولي با دوام رو دوست داره نمي خواد مستحبات نماز رو به جا بياري اگه مي بيني به واجبت ضرر مي زنه به واجبات بسنده كن هر چند اگه حال داشتي نماز مستحبي و مستحبات نماز هم ياد ت نره
خانم شهيد صياد شيرازي مي گه داشتيم از قم مي رفتيم تهران يه وقتي وسط بيابون صياد ماشين رو نگه داشت گفتيم چي شد ايستادي گفت وقت نمازه! بهش گفتم اين جا كه نمي شه بزار برسيم خونه مي خونيم برگشت بهم گفت اگه الان يه كسي زنگ بزنه، كي گوشي رو ور مي داري مي زاري يه ساعت ديگه نه
اين تيپ آدم ها لياقت شهادت پيدا مي كنند

روضه كوتاه
اين قدر نماز براي سيد الشهدا تو كربلا مهم بود فرمود عباسم مثل اينكه اينها آرايش جنگي بخودشون گرفتند برو ببين قصد چه كاري دارند واگه مي خوان بجنگن ازشون مهلت بگير خدا مي دونه حسين چقدر علاقه به نماز داره
وقتي نماز ظهر عاشورا رو اقامه كرد اون صاحبي كه مقابل آقا ايستاده بود تا امام نماز بخونه آخرين لحظاتش بود
بر گشت گفت آقا راضي هستي از دست من امام فرمود بله كه راضي انت امامي في الجنه6 فرداي قيامت همه آرزو دارند پشت امام حسين برند بهشت ولي مي بيني اون جا يه آقا جلوي امام حسين داره مي ره بهشت اگه بپرسند اون يكه بهت مي گن اين آقا هموني كه شهيد نماز امام حسين شد و امام بهشت فرمود انت امامي في الجنه تو مقابل مني در بهشت
فداي نماز خودنت فداي مناجاتت يا اباعبد الله كه لحظات آخر راوي مي گه ديدم امام حسين داره يه حرفهايي به خدا مي زنه
خدايا راضيم به قضاي تو خدايي جز تو نيست
چه جور دلش اومد شمر ملعون دست به حنجره اين آقا بندازه هر چه كرد سر رو جدا كنه نشد ملعون بدن آقا رو بلند كرد به پشت خواباند و سر رو جدا كرد ...
الا لعنه الله علي القوم الظالمين

منبع
1- جهاد در آيينه قرآن(ج‏1)، ص: 243
2- سوره المدثر ،‌ آيه 43
3- اللهوف 108 المسلك الثاني في وصف حال القتال