اماکن منتسب به امام زمان 1

اماکن زیارتی منتسب به امام زمان (عج) (1)

اشاره

یکی از وظایف شیعیان نسبت به حضرت بقیه الله علیه السلام تکریم و بزرگداشت ایشان است .این بزرگداشت ، نمود های گوناگونی دارد دارد و. یکی از این نمودها ، تکریم مکان هایی است که به آن حضرت منتسب است .

این نوشتار عهده دار نام بردن از این مکان ها و آداب مربوط به آنان است .

این قسمت مسجد مقدس جمکران رامعرفی کرده است .

یکی از وظایف شیعیان تجلیل و تکریم اماکن منسوب به وجود مقدس حضرت بقیه الله ارواحنا فدا ه است .از این رهگذر برمنتظران ظهور و عاشقان مقدم آن امام ، لازم است که این اماکن را بشناسند و شیوه ی تعظیم و تکریم آن ها را بیاموزند لذا در صدد بر آمدیم که به فضل الهی اماکن مقدس مشاهد مشرف متعلق به آن حضرت را برای خوانندگان عاشق و دل سوخته ی حضرت اش تقدیم کنیم .

مسجد مقدس جمکران

مهم ترین پایگاه شیعیان و عاشقان شیفته دل سو خته ای حضرت بقیه الله ارواحنا فداه ، مسجد مقدس جمکران ، در شش کیلومتری شهر مذهبی قم است و مطابق آمار هر ساله بیش از دوازده میلیون عاشق دل باخته ، از سراسر میهن اسلامی و جهان ، در این پایگاه معنوی ، گرد می آیند ، نماز تحیت مسجد و نماز حضرت صاحب الزمان ،عجل الله تعالی فرجه الشریف ، را در این مکان مقدس به جای می آورند ، با امام غایب از ابصار و حاضر در امصار و نا ظر بر کردار ، راز دل می گویند .، استغاثه می کنند ، ندای یابن الحسن سر می دهند ، از مشکلات مادی و معنوی خود سخن می گویند ، با دلی خون بار ، از طولانی شدن دوران غیبت ، شکوه ها می کنند.

آنان که از شناخت عمیق تری بر خور دارند ، به هنگام تشرف به این پایگاه ملکوتی ، همه حوائج شخصی خود را فراموش می کنند و همه مشکلات دست و پا گیر زندگی را به فراموشی می سپارند و تنها "ظهور سراسر سرور منجی بشر ، امام ثانی عشر ، حضرت ولی عصر ، روح و ارواح العالمین فداه را مسئلت می کنند؛ زیرا ، اگر حاجت برآورده شود ، دیگر مشکلی نخواهد ماند ، و اگر این حاجت روا نشود ، حل دیگر مشکلات ، مشکل اساسی را حل نخواهد کرد .

مسجد مقدس جمکران ، روز هفدهم رمضان 373 هجری به فرمان حضرت بقیه الله ، ارواحنا فدا ه ، در کنار روستای جمکران تاسیس شد . تاریخچه ی آن – به طوری که در این نوشتار به تفصیل آمده – به دست شیخ صدوق (متوفای 381 هجری ) در کتاب مونس الحزین بیان گردیده است .

تاریخچه مسجد جمکران

آن چه مسلم است ، این است که ان مسجد ، بیش از یک هزار سال پیش به فرمان حضرت بقیه الله ارواحنا فداه ، در بیداری – نه در خواب – تأسیس گردید و در طول قرون و اعصار ، پناهگاه شیعیان و پایگاه منتظران و تجلی گاه حضرت صاحب الزمان (عج) بوده است .

علامه ی بزرگوار ، میرزا حسین نوری ، (متوفای 1320 هجری )در کتاب ارزشمند نجم ثاقب – که به فرمان میرزای بزرگ بزرگ ، آن را تألیف کرد و میرزای شیرازی ، در تقریظ خود ، از آن ستایش فراوان کرد و نوشت :"برای تصحیح عقیده ی خود ، به این کتاب مراجعه کنند تا از لمعان انوار هدایت اش ،به سر منزل یقین و ایمان برسند(1) تاریخچه مسجد مقدس جمکران به شرح زیر آورده است .

شیخ فاضل ، حسن بن محمد حسن قمی ، معاصر شیخ صدوق ، در کتاب قم از کتاب مونس الحزین فی معرفةالحق و الیقین- از تأ لیفات شیخ صدوق -  بنای مسجد جمکران را به  این عبارت نقل کرده است .

شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانی می گوید :

شب سه شنبه ، هفدهم ماه مبارک رمضان 393 هجری ،(2)  در سری خود خفته بودم که جماعتی در سرای من آمدند . نصفی از شب گذشته بود . مرا بیدار کردند و گفتند : "برخیز و امر امام محمد مهدی الزمان (3) ، صلوات الله علیه ، را اجابت کن که ترا می خواند "

حسن بن مثله می گوید :"من برخاستم و آماده شدم ".چون به در سرای رسیدم ، جماعتی بزرگان را دیدم . سالم کردم جواب دادند و خوشامد گفتند و مرا به آن جایگاه که اکنون مسجد (جمکران )  است ، آوردند ."

چون نیک نگاه کردم ، دیدم تختی نهاده و فرشی نیکو بر آن تخت گسترده و بالش های نیکو نهاده و جوانی سی ساله ، برروی  تخت  ، بر چهار بالش ، تکیه کرده ، پیرمردی در مقابل او نشسته ، کتابی در دست گرفته ، بر آن جوان می خواند.

بیش از شصت مرد که برخی جامه سفید و بر خی جامه ی سبز بر تن داشتند ، بر گرد او روی زمین نماز می خواندند.

آن پیر مرد که حضرت خضر (ع) بود ، مرا نشاند و حضرت امام (ع) مرا به نام خواند و فرمود :"برو به حسن بن مسلم بگو(4)  :" تو ، چند سال است که این زمین را عمارت می کنی و ما خراب می کنیم . پنج سال زراعت کردی و امسال دیگر باره شروع کردی ، عمارت می کنی . رخصت نیست که تو دیگر در این زمین زراعت کنی ، باید هر چه از این زمین منفعت برده ای ، برگردانی تا در این موضع مسجد بنا کنند.

به حسن بن مسلم بگو :"این جا ، زمین شریفی است و حق تعالی این زمین را از زمین های دیگر برگزیده و شریف کرده است ، تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کرده ای خداوند ، دو پسر جوان از تو گرفت و هنوز هم متنبه نشده ای اگر از این کار بر حذر نشوی ، نقمت خداوند ، از ناحیه ای که حسن بن مثله عرض کرد :"سید و مولای من مرا در این باره ، نشانی لازم است ؛ زیرا ،مردم ، سخن مرا بدون نشانه و دلیل نمی پذیرند."

امام (ع) فرمود:"تو برو رسالت خود را انجام بده ، ما ، در این جا ، علامتی می گذاریم که گواه گفتار باشد . برو به نزد سید ابوالحسن ، و بگو تا برخیزد و بیاید و آن مرد را بیاورد و منفعت چند ساله را از او بگیرد و به دیگران دهد تا بنای مسجد بنهند ، و باقی وجوه را از رهق (5) به ناحیه ی اردهال که ملک ما است ، بیاورد ، و مسجد را تمام کند ، و نصف رهق را بر این مسجد وقف کردیم که هر ساله وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد کنند.

مردم را بگو تا به این موضع رغبت کنند و غریزه بدارند و چهار رکعت نماز در این جا بگذارند: دو رکعت تحیت مسجد ، در هر رکعتی ، یک بار سوره ی حمد و هفت بار سوره ی "قل هو الله احد "{بخوانند} و تسبیح رکوع و سجود را ، هفت بار بگویند.

و دو رکعت نماز صاحب الزمان بگذارند، بر این نسق که  در {هنگام خواندن سوره ی } حمد چون به " ایاک نعبد وایاک نستعین "برسند ،آن را صد بار بگویند، و بعد از آن فاتحه را تا آخر بخوانند .رکعت دوم را نیز به همین طریق انجام دهند .تسبیح رکوع و سجود را نیز هفت بار بگویند .هنگامی که نماز تمام شد ، تهلیل (یعنی لا اله الا الله ) (6)و تسبیح فاطمه ی زهرا علیها السلام را بگویند . آن گاه سر به سجده نهاده، صد بار صلوات بر پیغمبر و آل اش ، صلوات الله علیهم ، بفرستند."

و این نقل ،از لفظ مبارک امام (ع) است که فرمود :

فمن صَلَّلاهُما ،فَکَأنَّما صلی فی البیت العتیق ؛

هر کس ، این دو رکعت {با این دو نماز } را بخواند ، گویی در خانه کعبه آن را خوانده است . حسن بن مثله می گوید:"در دل خود گفتم که تو این جا را یک زمین عادی خیال می کنی ، این جا مسجد حضرت صاحب الزمان (ع)ر است ."

پس آن حضرت به من اشاره کردند که برو

چون مقداری راه پیمودم ، بار دیگر مرا صدا کردند و فرمودند:در گله جعفر کاشانی –چوپان – بزی است ، باید آن بز را بخری . اگر مردم پو ل اش را دادند ،با پول آنان خریداری کن ، و گرنه پول اش را خودت پرداخت کن . فردا شب آن بز را بیاور و در این موضع ذبح کن .آن گاه روز چهارشنبه (7) هجدهم ماه مبارک رمضان ، گوشت آن بز را بر بیماران و کسانی که مرض صعب العلاج دارند ،انفاق کن که حق تعالی همه را شفا دهد.

آن بز ، ابلق است . موهای بسیار دارد . هفت نشان سفید ، هر یکی به اندازهای یک درهم ، در دو طرف آن است که سه نشان در یک طرف و چهار نشان در طرف دیگر آن است ."

آن گاه به راه افتادم . یک بار دیگر مرا فرا خواندو فرمود:"هفت روز یا هفتاد در این محل اقامت کن ." 8

حسن بن مثله می گوید:"من ، به خانه رفتم و همه ی شب را در اندیشه بودم تا صبح طلوع کرد. نماز صبح خواندم و نزد علی منذر رفتم و آن داستان را با او در میان نهادم.

همراه علی بن منذر ، به جایگاه دیشب رفتیم . پس او گفت :" به خدا سوگند که نشان و علامتی که امام (ع) فرموده بود ، این جا نهاده است و آن ،این که حدود مسجد ، با میخ ها و زنجیر ها مشخص شده است ."

آن گاه به نزد سید ابو الحسن الرضا رفتیم . چون به سرای وی رسیدیم ،غلامان و خادمان ایشان گفتند:

"شما از جمکران هستند ؟".گفتیم :"آری" . پس گفتند :" از اول بامداد ، سید ابوالحسن در انتظار شما است "

پس وارد شدم و سلام گفتم . جواب نیکو داد و بسیار احترام کرد و مرا در جای نیکو نشانید . پیش از آن که من سخن بگویم ، او سخن آغاز کرد و گفت :" ای حسن بن مثله من خوابیده بودم شخصی در عالم رویا به من گفت :

" شخصی به نام حسن بن مثله ، بامدادان ، از جمکران پیش تو خواهد آمد .آن چه بگوید ، اعتماد کن و گفتارش را تصدیق کن که سخن او ، سخن ما است . هرگز ، سخن او را رد نکن ." از خواب بیدار شدم و تا این ساعت در انتظار تو بودم .

حسن بن مثله ، داستان را مشروحاً برای او نقل کرد .سید ابو الحسن ، دستور داد بر اسب ها زین نهادند. سوار شدند . به سوی ده(جمکران) رهسپار گردیدند .

چون به نزدیک ده رسیدند، جعفر شبان را دیدند که گله اش را در کنار راه به چرا آورده بود .حسن بن مثله ، به میان گله رفت . آن بز که از پشت سر گله می آمد ، به سویش دوید . حسن بن مثله ، آن بز را گرفت و خواست پولش را پرداخت کند که جعفر گفت :" به خدا سوگند تا به امروز ، من این بز را ندیده بودم و هرگز در گله ی من نبود، جز امروز که میان گله ، آن را دیدم و هر چند خواستم که آن را بگیرم، مسیر نشد."

پس آت بز را به جایگاه آوردند و در آنجا سر بریدند.

سید ابوالحسن الرضا به آن محل معهود آمد و حسن بن مسلم را احضار کرد و منافع زمین را از او گرفت .

آن گاه وجوه رهق را نیز از اهالی آن جا گرفتند و به ساختمان مسجد پرداختند و سقف مسجد را با چوب پوشانید ند.

سید ابوالحسن الرضا ، زنجیر ها و میخ ها را به قم آوردو در خانه ی خود نگهداری کرد . هر بیمار صعب العلاجی که خود را به این زنجیر ها می مالید ، در حال ، شفا می یافت .

ابوالحسن محمد بن حیدر گفت :" به طور مستفیض شنیدم ، پس از آن که سید ابوالحسن الرضا وفات کرد و در محله ی موسویان (خیابان آذر فعلی ) مدفون شد، یکی از فرزندان اش بیمار گردید . داخل اطاق شده سر صندوق را بر داشتزنجیرها و میخ ها را نیافت ".

منبع شناسی مسجد جمکران

منابع تاسیس مسجد مقدس جمکران به فرمان حضرت صاحب الزمان ، أرواحنا فداه ، در این نوشتار به بخشی از آن اشاره می کنیم.

1- نخستین کسی که این داستان را در کتاب خود آورده ، ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه ، مشهور به شیخ مفید (متوفای 381) . ایشان آن را در کتاب مونس الحزین فی معرفه الحق والیقین درج کرده است .

با توجه به این که تأسیس این مسجد در عصر  شیخ صدوق  رحمهم الله واقع شده ، و ایشان در قم زندگی می کرد ، طبعاً ، همه جزئیات آن را بدون واسطه از حسن بن مثله ، و سید ابوالحسن الرضا و دیگر شاهدان عینی ، شنیده و نقل کرده است .

کتاب مونس الحزین ، همانند ده ها اثر گران بهای دیگر شیخ صدوق ، در طول زمان ،ازبینرفته وبه دست مانرسیده است.

2- حسن بن محمد بن حسن قمی ، معاصر شیخ صدوق ، صاحب کتاب گران سنگ تاریخ قم، شرح آن واقعه را از کتاب شیخ صدوق نقل کرده است .

3- حسن بن علی بن عبدالملک بن قمی ، به سال 856 هجری آن را به فارسی ترجمه کرده است .

4- متن عربی کتاب به دست محمد باقر مجلسی (متوفای 1110هجری ) نرسیده ولی متن ترجمه ی فارسی آن به دست ایشان رسیده {بحار ، ج1 ، ص 42} و احادیث مربوط به قم را در جلد "السماء و العالم " از آن روایت کرده است .(بحار ،ج60 ،ص 208-221 )

5- همه کسانی که بعد از محدّث  نوری درباره ی تاریخ قم کتاب نوشته اند ، مشروح داستان تأسیس مسجد مقدس جمکران را از ایشان نقل کرده اند . شیخ محمد حسن ناصر الشریعه ، متوفای 1380 هجری ، در تاریخ قم ، چاپ قم، موسسه ی مطبوعاتی دارالعلم ، 1342 شمسی ،ص 147-156 یکی از آن افراد است .

6- همه ی علمای معاصر که در این رابطه کتاب نوشته اند ، همانند علا مه ی معاصر آیت الله حاج شیخ محمد غروی ، در کتاب گرانسنگ المختار من کلمات الامام المهدی (ع) ، چاپ قم ، 1414 هجری ، جلد یکم ،ص 440-448 ، نیز به این واقعه اشاره کرده است .

7- در این اواخر ، در کتاب های مستقلی و مستندی – مانند موارد زیر – به شرح و بسط داستان تأسیس مسجد مقدس جمکران پرداخته شده است .

1-  تاریخ بنای مسجد جمکران ؛

2-  تاریخ مسجد  مقدس جمکران؛

3-  تاریخچه بنای مسجد جمکران

4-  توجه امام زمان به مسجد جمکران

5-  توشه ی مسجد جمکران

6-  در بارگاه منتظران

.......

برای کسب معلومات وسیع تر در مورد آثار یاد شده ، به کتابنامه ی حضرت مهدی (ع) تحت عناوین فوق ، مراجعه فرمایید.

جمکران ، میعاد گاه عاشقان

در طول سال ، شب های چهارشنبه ، مسجد مقدس جمکران ، پذیرای قریب یکصد هزار عاشق دل باخته است که راز شهر های دور و نزدیک ، به شهر مقدس قم روی می آورند و در حرم مطهر حضرت معصومه 

علیها سلام پیشانی ادب بر آستان می سایند و آن گام  راهی مسجد مقدس جمکران می شوند و با امام رؤوف ، به راز و نیاز می پردازند.

از چهره های برجسته ای که ارادت خاصی به مسجد جمکران داشتند و خوانندگان گرامی با شخصیت علمی و تقوایی آنان آشنایی دارند. آیات عظام حاج شیخ عبدالکریم حائری حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ، حاج سید تقی خوانساری ، حاج سید محمد حجت کوهکمر ای ، حاج آقا حسین بروجردی ، حاج سید حسین قاضی ، حاج شیخ محمد تقی بافقی ، حاج آقا مرتضی حائری را می توان نام برد .

برای مرحوم آیت الله حائری ، هر وقت مشکلی پیش می آمد ، مرحوم آیت الله بافقی را به مسجد جمکران می فرستاد و رفع مشکل می شد .

هر وقت شهریه ی حوزه تأمین نمی شد، مرحوم آیت الله حجت ، به مسجد مقدس جمکران مشرف می شد و همان روز ، شهریه تأمین می گردید .

برای مرحوم آیت الله بروجردی ، هر وقت مشکلی پیش می آمد ، گوسفندی می فرستاد تا در کنار مسجد جمکران قربانی کنند.

برای مرحوم آیت الله گلپایگانی ، هر وقت مشکلی پیش می آمد ، عریضه ای می نوشت و با گروهی ازاصحاب و فرزندان خود ، به مسجد جمکران مشرف می شد و توسل می کرد و رفع مشکل می شد.( 9)

خصوصیت شب چهارشنبه

مکراراً ، با این سوال مواجه شده ایم که "آیا شب چهارشنبه ، خصوصیتی دارد؟"

در پاسخ ، باید عرض کنیم که شب چهارشنبه ، خصوصیت دارد . لذا می بینیم که حضرت بقیه الله ، ارواحنا فداه ، در همان فرمانی که برای تأسیس مسجد جمکران صادر کردند، فرمودند:" فردا شب که شب چهارشنبه است ، آن بز را به همین جایگاه بیاور و ذبح کن و روز چهارشنبه که هجدهم ماه رمضان است ، گوشت آن را  به بیماران صعب العلاج انفاق کن  که خداوند ، همه شان را شفا عنایت می کند ".(10)

دعای عظم البلاء

در این جا یاد آوری این نکته لازم است که در مسجد مقدس جمکران ، از دعاهای مربوط به حضرت بقیه الله ، ارواحنا فداه ، مانند " دعای ندبه "،" دعای سلام الله الکامل " ، زیارت آل یاسین "، "دعای عهد " ... بویژه " الهم عظم البلاء .." که بعد از نماز حضرت صاحب الزمان به آن امر شده است غفلت نشود .(11)

 پی نوشت ها :

1- این تقریظ ، در آغاز نجم الثاقب چاپ شده است. دست خط میرزای بزرگ ، در کتابخانه ی آستان قدس ، در یکی از نسخ خطی کتاب ، به شماره ی 9361 موجود است.

2-میرزای نوری ، استظهار کرده اند که رقم "   393 هجری "  تصحیف شده و صحیح آن "373 هجری " است . . (جنة الماوی ص 47؛ نجم ثاقب ،ص 215 ؛ مستدرک : ج3، ص 447) .

3-هر چند راوی این خبر شیخ صدوق ، معتقد است که در زمان غیبت ، نباید نام اصلی بقیةالله تلفظ شود ولی در این جا ، برای رعایت امانت در نقل ، به طور صریح آورده است .

4-به جای " حسن بن مسلم " ، در نجم ثاقب و جنة المأوی ،" حسن مسلم " آمده ، ولی در مستدرک ج 3،ص432 ، " حسن بن مسلم " تعبیر شده است . البته ، مساوی است ، و حذف واژه ی"بن" در نا م ها ، شایع است .

5- رهق ، نام روستایی است در ده فرسخی قم در مسیر کاشان ، که تا زمان ما،آباد است . { مستدرک ج3 ، ص 432}

6- مرحوم نوری ، معتقد است که باید :" لااله الاالله وحده وحده" گفته شود.{ بحار ،ج53،ص 231) .

7-کلمه ی " چهارشنبه " در نجم ثاقب افتاده ، ولی در جنة المأوی و انوار المشعشعین آمده است . و اگر در متن م نیامده بود ، از برسی متن استفاده می شد ؛ زیرا به طوری که در متن داستان تصریح شده ، دیدار ، در شب سه شنبه  ، شب هفدهم رمضان بوده است ، پس شب هجدهم ، شب چهارشنبه و روز هجدهم روز چهارشنبه خواهد بود.

8- ما ، این تعبیر را از جنه الماوی نقل کردیم ،و لی در نجم ثاقب چنین آمده است :"هفتاد روز یا هفت روز این جاییم " (نجم ثاقب ،ص214).

با توجه به این که این ملاقات در شب هفدهم رمضان بود،اگر آن را بر هفت حمل کنی ،بر شب بیست و سوم رمضان منطبق می شود که شب قدر است ، و اگر بر هفتاد روز حمل کنی بر بیست و پنجم ذوالقعده منطبق می شود که آن نیز روز مبارکی است .

9-مسجد مقدس جمکران ،ص 40 ؛ زیارت عاشورا و آثار شگفت ،ص 55.

10-جنه المأوی ،ص 45، بحار ، ص 53،ص232.

11- جمال الاسبوع ، ص208