مشکلات تبلیغ طلبه ها


با سلام و احترام

یکی از وظایف مهمی که به دوش ما طلبه ها می باشد تبلیغ دین مبین اسلام است که باید به شایستگی آن را انجام دهیم تا مورد رضایت خداوند و حضرت حجت(عج) قرار بگیریم. به همین خاطر در مناسبت های مختلف تبلیغی مثل ماه محرم،ماه رمضان،ایام فاطمیه و حتی ایام تعطیلات عید نوروز و کل تابستان به شهرستان ها و روستاها می رویم تا این رسالت را عملی کنیم.

شاید خیلی از مردم نسبت به طلبه ها گلایه هایی داشته باشند که چرا در شهر قم ساکن هستید و برای تبلیغ به شهرستان ها نمی آید و مردم و جوانان را موعظه نمی کنید یا حضور کم رنگی دارید؟

خیلی وقت بود قصد داشتم درد و دل هایی بکنم در این رابطه اما فرصت نشد تا به امروز. یکی از تصوراتی که مردم دارند این هست که فکر می کنند ما طلبه ها مثل نهادهای دولتی به عنوان ماموریت چنین سفرهای تبلیغی را می رویم در حالی که اینطور نیست و کاملا خودش جوش و با علاقه شخصی است و تصور دیگری که دارند این است که حق ماموریت بالایی داده می شود.

اما باید عرض کنم که اصلا اینطور نیست و طلبه ها مظلوم ترین قشر هستند که فقط بخاطر خدا قدم بر می دارند.


طلبه باید در ایام محرم حدود 10 تا 15 روز زن و فرزند را تنها بگذارد و به دورترین نقاط برای تبلیغ برود یا در ماه مبارک رمضان هم همینطور.

اگر خانواده را همراه خود تبلیغ ببرند هزار مشکل وجود دارند و نبرد مشکلات بیشتر، در تابستان و یا ماه مبارک که مدت تبلیغ طولانی هست بعضی ها خانواده را هم با خود می برند اما چقدر با سختی و مشکلات می گذرد. یکی از بزرگترین مشکلات تبلیغ اسکان طلبه ها هست که متاسفانه هیچ نهادی در کشور همکاری درست و کاملی ندارد الا شاذ و ندر که اونم با هزار منت و دردسری که ایجاد می کنند.باید یک ماه قبل صدها مدیر و مسئول را دید تا شاید چند واحد برای اسکان موقتی طلبه ها داده شود.و جالب اینجاست که در این ایام همه نهادها کلی سوئیت خالی که فقط خاک میخوره دارند اما دریغ از احساس مسئولیت و دلسوزی برای فرهنگ و دین کشور.

جالب اینجاست که طلبه ها برای تربیت فرزندان همین مسئولین رفتند اما خیلی ها سنگ اندازی می کنند.انقدر اینها عزت طلبه را پایین آوردند که خادم محل اسکان هم به راحتی به طلبه جسارت می کند و برای طلبه احترامی قائل نمی شود.

حتی در روستاها هم مثل سابق نیست . یادم هست روستایی رفتم و گفتند اسکان شما فلان مزل هست که وقتی رفتم در زدم سگ ها حمله کردند و خدا رحم کرد می دونستم چکار کنم که صدمه نزنند و صاحب خانه با اینکه از پنجره میدید اما بیرون نیامد تا من بروم . شاید دوست نداشت سربار آنها باشم.


البته ناگفته نماند مردمان مومن و متدینی که فوق العاده به طلبه عزت و احترام قائل هستند هم وجود دارد اما شاید امروزه کم شده باشد و یا در خیلی از مکان ها نباشند از اینها.

در کنار اینها هزینه های خورد و خوراک و ... هم که لحاظ شود تبلیغ از نظر مادی هیچ سودی برای طلبه ندارد الا همان سود معنوی که به عشق آن ساک ها رو میبندیم و راهی شهرها و روستاهای دور می شویم.

ای کاش مسئولین، کمترین دلسوزی فرهنگی را داشتند تا زمینه تبلیغی مناسبی را برای طلبه ها ایجاد می کردند که همه طلبه ها از تبلیغ رفتن استقبال کنند. از مسئولین متولیان فرهنگی مثل ارشاد و دفتر تبلیغات گرفته تا نهادهای دیگر.

و ای کاش عده ای خیر و دلسوز پیدا شوند و در هر شهری واحدهای کوچک زیادی همانند سوئیت درست کنند و آن را وقف طلاب جهت تبلیغ کنند تا شهرها از نظر فرهنگی آباد شود. اگر چند زمین و خانه وقف این کار شود خیلی از مشکلات حضور طلبه ها در محل تبلیغ حل می شود.

لذا تبلیغ که برای طلبه ها بعد معنوی آن مهم می باشد باید تدبیری اندیشیده شود تا مشکلات حل شود و الا طلبه در منزل خود آسوده و آرام می نشیند و به درس و بحث خود می پردازد.