1. افشين
  2. اعتقادات و کلام
  3. پنج شنبه, 14 خرداد 1394
  4.  مشترک ایمیل شوید
با عرض سلام ... استاد گرانقدر درپي مطالعه مطالب ذكر شده توسط جنابعالي، دو سوال به ذهن ناقص اين حقير خطور كرد كه خواهشمندم درصورت يافتن مجالي،پاسخ آن را بفرماييد...
فرموده بوديد نحوه آفرينش آدم بدين گونه بوده كه خداوند مقداري خاك را در ابتدا به گل چسبنده تبديل و سپس گل چسبنده را خشك كرده و در نهايت از روح خود به آن دميده است.
الف) اولا خداوند قادر مگر توان اين را نداشت كه خاك را (يا حتي بدون داشتن مواد اوليه اي چون خاك) به يكباره تبديل به آدم نمايد؟ مگر نه اين است كه ساختن يك وسيله يا اساسا" هرچيزي بصورت مرحله به مرحله مختص انسانيست كه همواره با ناتوانيها و محدوديتهاي خود دست و پنجه نرم مي كند؟ در كارخانه ايران خودرو چندين نوع مواد اوليه متفاوت و متنوع از مراحل مختلفي عبور مي كنند تا نهايتا" تبديل به يك اتومبيل شوند. آيا خداوند نيز چون انسان براي توليد و آفرينش چيزي نيازمند به عبور از مراحل مختلف و پيچيده مي باشد؟ آيا خداوند توان اين را ندارد كه آدم را از هيج به وجود آورد؟ و حتما" بايد مراحلي چون تهيه خاك، تبديل خاك به گل چسبنده، خشك نمودن گل چسبنده، و... را سپري نمايد؟
ب) اگر خداوند در گل خشك شده دميده باشد پس نتيجتآ خداييست كه دم و بازدم دارد و (بر طبق اين صحبت) براي زنده ماندن نيازمند به استنشاق اكسيژن يا هر گاز ديگريست و در صورت در دسترس نبودن آن گاز حياتي، وجودش مورد تهديد قرار مي گيرد. آيا از ديد شما اينطور است؟ چرا نيازهاي اوليه و پيش پا افتاده انسان و ساير موجودات ناقص و عاجز را به وجودي كامل ،نامتناهي ،عاري از نياز و سرمنشا تمام انرژي هاي موجود در جهان نسبت ميدهيد؟
نظر
There are no comments made yet.


هنوز پاسخی برای این پرسش ارسال نشده است.