چرا رهبری، خودشان مشکلات را حل نمیکنند؟!

پرسش:

سلام حاجی

من رهبری رو قبول دارم و میدونیم که همه کاره است . درسته مشکلات مال دولت و مجلسه و کوتاهی اینهاست که وضعیت جامعه به این شکل در اومده و همه ناراضی هستند. اما خب چرا رهبری، خودشان به مسائل ورود نمی کنند و مشکلات را حل نمیکنند؟!

چرا رهبری که از همه‌ی مشکلات آگاهی دارند و می‌دانند که در کشور چه می‌گذرد اما کاری نمی‌کنند و درصدد حل آن‌ها نیستند؟ اگر نمی‌توانند، پس رهبری به چه دردی می‌خورد؟
رهبری که این همه قدرت دارند، چرا با این انحرافات برخورد قاطع نمی‌کنند؟

پاسخ:

سلام خدمت شما

در پاسخ باید گفت:
 آیا انتظار داریم که رهبری،
به جای مجلس، قانون تصویب کند؟
به جای دولت، کار قوه مجریه نماید؟
به جای دستگاه‌های اطلاعاتی، تحقیق کند؟
به جای قوه قضاییه و دستگاه دادگستری، خودش متهمین را دستگیر و مجازات نماید؟
به جای رییس صدا و سیما، کارگردان و هنرپیشه بیاورد و فیلم و سریال بسازد؟
به جای مدیریت نظام بانکی، وارد عملیات اقتصادی و جلوگیری از وام‌های کلان یا جابجایی دلارها بشود؟
به جای شهرداری‌ها وارد صحنه شود و مشکلات شهری را بررسی کند؟
به جای دستگاه‌های اقتصادی و بازرگانی و گمرکات، واردات و صادرات را کنترل کند؟
و ده ها مورد دیگر ...

آیا این کارها ممکن است؟؟
آیا نخواهند گفت که پس قانون اساسی، تعریف جایگاه‌ها و شرح وظایف و تشکیلات حکومتی یعنی چه؟!
پس کی در این مملکت چه کاره است؟!
آیا شالوده نظام از هم نمی‌پاشد؟
آیا رهبری می‌تواند از آسمان یک تعداد نیروی صالح، متقی، متخصص و کارآمد بیاورد؟!
آیا می‌تواند (یا عاقلانه است که) به جای مردم، رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس را -که بازوهای مردمی رهبری هستند- انتخاب کند؟
بعد، از کجا انتخاب کند؟!
از فرشتگان عرش، یا از همین مردم؟!

پس؛ «رهبری»،
رئیس‌جمهور، مجلس، دادگستری، بانک مرکزی، وزیر اطلاعات، شهرداری و... نیست،
بلکه ایشان رهبریِ نظام را بر عهده دارد، با تعاریف مشخصی که در قانون اساسی و بدیهیات عقلی روشن است.
نیاز کشور و نظام را می‌بیند و به همراه تبیین و تشریح به مسئولین و مردم منتقل می‌کند.
رهبری در جامعه، گِرا می‌دهد، همانند دیده‌بانی که در جنگ با دشمن، گِرا می‌دهد تا نیروها اقدام کنند و درست عمل کنند،
حال اگر گِرا درست باشد اما نیروها درست عمل نکنند تقصیر کیست؟!

به مردم می‌گویند:
در انتخاب رئیس جمهور که دولت را تعیین خواهد کرد، بصیر باشند،
به کسی رأی دهند که دارای چنین امتیازاتی باشد،همین طور در انتخاب نمایندگان،
حالا اگر مردم به هر دلیلی آن طور که باید رعایت نکردند،
"رهبری باید بیاید و عواقب انتخاب غلط یا دست کم غیر اصلح مردم را به دوش کشیده و جبران کند؟!"

رهبری،
به مجلس و به دولت، خط مشی می‌دهد
خطوط کلی سیاست داخلی و خارجی نظام را با توجه به اهداف و نیز شرایط حاکم بر کشور، منطقه و جهان را ابلاغ می‌کند.

‼️مردم، الان، خیلی انتظاراتِ بی‌جا از ولایت‌فقیه دارند،
راحت انتظار دارند ولی‌فقیه جای اندیشه‌ی مردم، بیاید و خرابی‌ها را اصلاح کند، این کار را حضرت علی(ع) هم نکرد، پیغمبر هم نکرد.

چرا مردم از ولی‌فقیه انتظار دیکتاتوری دارند؟؟!

 درجواب سوال دوم باید گفت که:
قدرت و نفوذ رهبری و امام در جامعه، به اندازه‌ی آگاهی، بصیرت و بینش مردم است نه بیشتر.

اگر مردم بصیرت و آگاهی کافی را نداشته باشند، رهبر، حتی اگر امیرالمومنین(ع) باشد قدرتی ندارد.
همانند جنگ صفین، وقتی سپاهیانِ خود امام، بصیرت کافی نداشتند، مالک‌اشتر را از یک قدمی خیمه‌ی کفر برمی‌گردانند و امام، دیگر قدرتشان نافذ نیست و تسلیم بی‌بصیرتی مردم می‌شوند.

وقتی در جنگ احد، غالب نیروها تدبیر و استراتژی پیامبر(ص) را از جان و دل درک نمیکنند و نادیده میگیرند، جنگ برده را میبازند...!

وقتی مردم به دلیل عدم آگاهی، مغلوب دسیسه‌های معاویه‌ها می‌شوند، رهبری همانند امام حسن(ع)، مجبور به مصالحه با معاویه می‌شود.

وقتی هنوز مردم آمادگی کافی در خود را ایجاد نکرده‌اند، هیچ امامی بعد از امیرالمومنین(ع) نمی‌تواند حکومت اسلامی تشکیل دهد و تا این آمادگی در مردم ایجاد نشود امام زمان هم برای تشکیل حکومت عدل نخواهد آمد و علت غیبت هزار و اندی سالشان به دلیل عدم آمادگی آحادِ ملت‌هاست...

پس؛
قدرت رهبری در جامعه و حاکمیت،به اندازه بصیرت مردم است نه بیشتر...