چرا مى‌گويند بايد از خدا ترسيد، در حالى كه خدا مهربان است؟

پرسش:
چرا مى‌گويند بايد از خدا ترسيد، در حالى كه خدا مهربان است؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و احترام
خدا مهربان‌ترين مهربانان است، ولى مهربان عادل. كسانى كه از خدا مى‌ترسند در واقع از عدل خدا مى‌ترسند. و به گفته شهيد عزيز آية الله مطهرى: ذات خدا موجب ترس نيست و اين كه مى‌گويند از خدا بايد ترسيد يعنى از قانون الهى بايد ترسيد، چنان‌كه در دعا به خدا مى‌گوييم: اى كسى كه جز به فضل و احسان او اميدى نيست و ترسى از او جز به خاطر عدلش نيست... و انسانى كه از عدالت مى‌ترسد، در حقيقت از خودش مى‌ترسد كه در گذشته خطا كرده يا مى‌ترسد در آينده به حقوق ديگران تجاوز كند.[1]
خدا مثل رهبرى عادل و مهربان است. كه ملتش را دوست دارد، براى آنان تمام وسايل راحتى را فراهم مى‌كند. حال اگر كسى بخواهد در اين جامعه خوب و دوست داشتنى فساد كند; مثلا شيشه‌هاى مردم را بشكند، اموال مردم را بدزدد و... به نظر شما حاكم مهربان با چنين فرد خلاف‌كارى بايد چگونه رفتار كند؟ نبايد جلوى او را بگيرد و او را از تجاوز و ظلم به ديگران باز دارد؟ اگر حاكم مهربان به جاى اين كه با دزد خلاف‌كار برخورد كند، هر بار به او آفرين بگويد و دست او را براى ظلم و ستم باز بگذارد آيا به ساير مردم ظلم نكرده است؟!
ترس از خدا هم جلوه‌اى از رحمت و مهربانى خداوند است. اگر مردم از عدالت خدا نمى‌ترسيدند، به يك ديگر ظلم مى‌كردند، حقوق يك‌ديگر را پايمال مى‌كردند و هميشه افراد ضعيف، محكوم و زيرِ دست و پاىِ افراد زورمند و ظالم بودند.
حتى عذاب الهى و مجازات‌هاى خدا نيز جلوه‌اى از رحمت و مهربانى خدا است; يعنى هرچند ظاهر آن غضب است، ولى باطن آن رحمت است. مانند باغبانى كه به خاطر علاقه به گل‌ها و درخت‌ها، شاخه‌هاى مزاحم و زيادى را مى‌برد، تا بوته گل يا درخت به‌درستى تربيت شود و به رشد خودش ادامه دهد.

[1]. آية‌الله مطهرى، ده گفتار، ص 18 و 19.