آيا عقل از روح جداست؟

پرسش:

عقل چيست؟ آيا در جسم و روح مي‏باشد و آيا جزء اين دو مي‏باشد؟ آيا عقل منفك از روح است؟

پاسخ:

با سلام و ادب و سلامتي، از ارتباط شما با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم

عقل به گفته لسان العرب و مفردات راغب در اصل از "عقال" به معناي طنابي است كه بر پاي شتر مي‏بندند تا حركت نكند. از آن جا كه نيروي خرد، انسان را از كارهاي ناهنجار باز مي‏دارد، اين واژه بر آن اطلاق شده است.

بعضي ديگر از كتب لغت مانند صحاح عقل را به معناي حَجْر و منع تفسير كرده‏اند و بعضي مانند قاموس به معناي علم به صفات اشيا از حُسن و قبح و كمال و نقصان گفته‏اند. در مجمع البحرين در تفسير عاقل مي‏گويد: "كسي است كه مي‏تواند نفس خويش را كنترل كند و از هوي‏ و هوس باز دارد".

به نظر مي‏رسد ريشه اصلي، منع و باز داشتن است. در قرآن از عقل و خِرد تعبيرهاي بسيار متنوعي وجود دارد كه هر كدام به يكي از ابعاد اين گوهر نفساني اشاره مي‏كند.

به تعبير ديگر هر كدام از اين واژه‏ها به يكي از ابعاد عقل و خرد آدمي مربوط است.

از آن جا كه اين قوّه مرموز الهي انسان را از زشتي‏ها باز مي‏دارد، به آن عقل و نهي گفته مي‏شود.

از آن جا كه دائما در حال دگرگوني است، به آن قلب و از آن جا كه قسمت اعلاي وجود انسان است، به آن صدر گفته‏اند، نيز از آن جا كه رابطه نزديك با حيات دارد، روح و نفس و هنگامي كه به مرحله خلوص برسد و خالص گردد، به آن "لُبّ" مي‏گويند و سرانجام هنگامي كه پخته شود، به آن فؤاد اطلاق مي‏شود.(1)

بنابراين مراد از عقل، عقل نهاد انسان مي‏باشد كه به وسيله آن آدمي خوبي را از بدي تشخيص داده و به تفكر و انديشه در مسائل گوناگون مي‏پردازد. در واقع يكي از نيروهاي روح و نفس انسان است، نه خود آن.

در آيات و روايات عقل از طريق آثار و خصوصيّات معرفي شده است. شخصي از امام ششم(ع) پرسيد: عقل چيست؟ حضرت فرمود: "چيزي كه به وسيله آن خدا پرستش شود و بهشت به وسيله آن به دست آيد".(2)

توضيح آن كه:

روح انساني حقيقتي است مجرّد از ماده و براي تدبير بدن، قوا و نيروهايي در اختيار دارد. نيروهاي ادراكي كه براي درك و فهم امور گوناگون به كار مي‏رود چند گونه است:

1- نيروي حس كه حواس پنج گانه مي‏باشد.

2- نيروي خيال.

3- نيروي وَهْم.

4- نيروي عقل، كه نيروي ادراك و تعقّل مي‏باشد و ابزاري است براي درك و تصوّر معاني مجرّد به صورت كلي. عقل به عنوان نيروي تعقّل جزئي از نفس نمي‏باشد و به عنوان ابزاري در دست نفس انجام وظيفه مي‏كند.

حكماي اسلامي دو نوع عقل در وجود انسان ثابت دانسته‏اند: عقل نظري كه به شناخت حقايق جهان هستي مي‏پردازد و عقل عملي كه خوب و بد و امور اخلاقي را درك كرده و قواي عمل كننده در انسان را به تحريك وا مي‏دارد.

عضوي كه درون سر قرار داشته و توسط پوسته سختي محافظت مي‏شود، جزئي از جسم آدمي است كه فعل و انفعالات شيميايي يا غير شيميايي در آن انجام شده و ادراكات حواس پنجگانه از طريق اعصاب به آن منتقل مي‏شود كه اين جزئي از فعّاليّت مغز مي‏باشد. كيفيت اين اعمال به طور دقيق بر ما مجهول است، ولي دانشمندان تحقيقات فراواني در مورد فعّاليّت‏هاي مغز انجام داده و به كشف‏هاي فراواني رسيده‏اند.

پس اين جزء مادي به نام مغز، كه وسيله تعقّل است، جزئي از جسم است اما فرايند تعقّل و تفكّر نيرويي در دست روح انسان براي اداره بدن مي‏باشد.

 

  1. پيام قرآن، ناصر مكارم شيرازي، ج 1، ص 144 - 148.
  2. اصول كافي، ج 1، ص 11، ح 3 (مترجم) مي‏توانيد براي اطّلاع بيشتر به كتاب اصول كافي، باب كتاب العقل و الجهل رجوع نماييد.