پرسش:
همانگونه كه مستحضريد فقه تشيع فقهي پوياست و با نيازهاي روز جامعه همگوني دارد و با توجه به نيازهاي موجود جامعه پاسخگو به مسائل شرعي و ابهامات مطابق با علم روز و فهم و دريافت شيعيان مي باشد و پر واضح است كه سؤوالات امروز افراد با پرسشهاي دهه ها يا قرون گذشته تفاوتهاي زيادي دارد و ... علي ايحال مستدعيست سؤالات ذيل كه پيرامون نگه داشتن عده زنان مي باشد را پاسخ بفرمائيد:
1ـ با توجه به پيشرفت علوم پزشكي و آلات ، ابزارها و داروهاي ضد بارداري كه بطور مطلق مؤثر ميباشد آيا نگه داشتن عده براي زنان مطلقه يا شوهر مرده ضروريست، چرا؟
2ـ با توجه به سوال 1 چنانچه زني صيغه موقت ( متعه) گردد با شراط عدم بارداري و حامله شدن آيا پس از اتمام مدت صيغه نگه داشتن عده ضروريست؟ چرا ؟
استفتاء مراجع اعلم موجود در مورد اين دو سؤال نيز لازم مي باشد.
پاسخ:
با سلام و تشکر از راتباط جنابعالی
360ـ حضرت آيه الله مكارم در اين رابطه در استفتائات ميفرمايند: "مسئله عده زنان ، فلسفه هاي متعددي دارد و منحصر به مسئله انعقاد فرزند نيست و لذا در تمام مواردي كه شرع گفته است زن بايد عده نگه دارد هر چند عقيم و نازا باشد يا رحم خود را برداشته باشد يا فرضا چند سال از شوهر خود جدا زندگي مي كند در تمام اين صورتها بايد عده نگه دارد."
همچنين در استفائات حضرت آيه الله فاضل آمده است "زني كه در ازدواج موقت مطمئن است كه حامله نشده است (چون رحم او را خارج كرده اند ) آيا بايد عده نگه دارد ؟ پاسخ: اگر در سن زناني باشد كه حيض ميبيند بايد عده نگه دارد." (1)
يكي از فلسفههاي عدّه نگه داشتن زن، جلوگيري از مخلوط شدن نطفههادر رحم زن است، براي اين كه اگر فرزندي متولد شد، به طور يقين مشخصباشد كه مربوط به چه كسي است و در نتيجه محارم اين فرزند معلوم باشد ووقتي اين بچه بزرگ شد بداند با چه كساني نميتواند ازدواج كند و نيز مسألهارث بردن او روشن شود.
ولي تنها فلسفه عده، موضوع بارداري نيست، بلكه بهداشت جسمي وروحي نيز مطرح است. چنانچه ميدانيد بسياري از بيماريهاي خطرناك دراثر مقاربت حاصل ميگردد و عده خود به منزله قرنطينهاي براي پيشگيري ازآن به شمار ميرود.
موضوع بهداشت رواني نيز مسألهاي جدي است؛ چرا كه ارتباطاتبدون فاصله زيانهاي روحي شديدي را از نظر فردي و اجتماعي واردميسازد كه بر متخصصان مسائل اجتماعي پوشيده نيست.
البته اينها نيز برخي از حكمتهاي عده است نه همه آنها.
يكي ديگر از دلايل عده نگهداشتن زن اين بوده كه اگر زن بعد از مرگ شوهر فورا ازدواج كند اين مطلب با محبت و دوستي و حفظ احترام شوهر سابق و تعيين به خالي بودن رحم از نطفه همسر پيشين سازگار نيست و به علاوه موجب جريحهدار ساختن عواطف بستگان متوفي است.
رعايت حريم زندگاني و زناشويي حتي بعد از مرگ همسر موضوعي است فطري و لذا هميشه در قبايل مختلف آداب و رسوم گوناگوني بر اين منظور بوده است. گرچه گاهي در اين رسوم آن چنان افراط ميكردند كه عملاً زنان را در بنبست و اسارت قرار ميدادند.
آيه فوق بر تمام خرافات و جنايات خط بطلان كشيده و به زنان بيوه اجازه ميدهد بعد از نگهداري عده و حفظ حريم زوجيت گذشته، اقدام به ازدواج كنند، (مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 2، ص 193، دارالكتاب الاسلاميه، چاپ اول 1375)
.
1ـ ج1، ص 458
همانگونه كه مستحضريد فقه تشيع فقهي پوياست و با نيازهاي روز جامعه همگوني دارد و با توجه به نيازهاي موجود جامعه پاسخگو به مسائل شرعي و ابهامات مطابق با علم روز و فهم و دريافت شيعيان مي باشد و پر واضح است كه سؤوالات امروز افراد با پرسشهاي دهه ها يا قرون گذشته تفاوتهاي زيادي دارد و ... علي ايحال مستدعيست سؤالات ذيل كه پيرامون نگه داشتن عده زنان مي باشد را پاسخ بفرمائيد:
1ـ با توجه به پيشرفت علوم پزشكي و آلات ، ابزارها و داروهاي ضد بارداري كه بطور مطلق مؤثر ميباشد آيا نگه داشتن عده براي زنان مطلقه يا شوهر مرده ضروريست، چرا؟
2ـ با توجه به سوال 1 چنانچه زني صيغه موقت ( متعه) گردد با شراط عدم بارداري و حامله شدن آيا پس از اتمام مدت صيغه نگه داشتن عده ضروريست؟ چرا ؟
استفتاء مراجع اعلم موجود در مورد اين دو سؤال نيز لازم مي باشد.
پاسخ:
با سلام و تشکر از راتباط جنابعالی
360ـ حضرت آيه الله مكارم در اين رابطه در استفتائات ميفرمايند: "مسئله عده زنان ، فلسفه هاي متعددي دارد و منحصر به مسئله انعقاد فرزند نيست و لذا در تمام مواردي كه شرع گفته است زن بايد عده نگه دارد هر چند عقيم و نازا باشد يا رحم خود را برداشته باشد يا فرضا چند سال از شوهر خود جدا زندگي مي كند در تمام اين صورتها بايد عده نگه دارد."
همچنين در استفائات حضرت آيه الله فاضل آمده است "زني كه در ازدواج موقت مطمئن است كه حامله نشده است (چون رحم او را خارج كرده اند ) آيا بايد عده نگه دارد ؟ پاسخ: اگر در سن زناني باشد كه حيض ميبيند بايد عده نگه دارد." (1)
يكي از فلسفههاي عدّه نگه داشتن زن، جلوگيري از مخلوط شدن نطفههادر رحم زن است، براي اين كه اگر فرزندي متولد شد، به طور يقين مشخصباشد كه مربوط به چه كسي است و در نتيجه محارم اين فرزند معلوم باشد ووقتي اين بچه بزرگ شد بداند با چه كساني نميتواند ازدواج كند و نيز مسألهارث بردن او روشن شود.
ولي تنها فلسفه عده، موضوع بارداري نيست، بلكه بهداشت جسمي وروحي نيز مطرح است. چنانچه ميدانيد بسياري از بيماريهاي خطرناك دراثر مقاربت حاصل ميگردد و عده خود به منزله قرنطينهاي براي پيشگيري ازآن به شمار ميرود.
موضوع بهداشت رواني نيز مسألهاي جدي است؛ چرا كه ارتباطاتبدون فاصله زيانهاي روحي شديدي را از نظر فردي و اجتماعي واردميسازد كه بر متخصصان مسائل اجتماعي پوشيده نيست.
البته اينها نيز برخي از حكمتهاي عده است نه همه آنها.
يكي ديگر از دلايل عده نگهداشتن زن اين بوده كه اگر زن بعد از مرگ شوهر فورا ازدواج كند اين مطلب با محبت و دوستي و حفظ احترام شوهر سابق و تعيين به خالي بودن رحم از نطفه همسر پيشين سازگار نيست و به علاوه موجب جريحهدار ساختن عواطف بستگان متوفي است.
رعايت حريم زندگاني و زناشويي حتي بعد از مرگ همسر موضوعي است فطري و لذا هميشه در قبايل مختلف آداب و رسوم گوناگوني بر اين منظور بوده است. گرچه گاهي در اين رسوم آن چنان افراط ميكردند كه عملاً زنان را در بنبست و اسارت قرار ميدادند.
آيه فوق بر تمام خرافات و جنايات خط بطلان كشيده و به زنان بيوه اجازه ميدهد بعد از نگهداري عده و حفظ حريم زوجيت گذشته، اقدام به ازدواج كنند، (مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 2، ص 193، دارالكتاب الاسلاميه، چاپ اول 1375)
.
1ـ ج1، ص 458