در جامعه امروز یکی از مهمترین معضلات خانوادهها، مسئله ناباروری است که اخیراً با پیشرفت دانش راههای مختلفی همچون تلقیح مصنوعی برای رفع این مشکل انجام میشود، اما گاه حتی با این روشها نیز زوجین صاحب فرزند نمیشوند؛ به همین علت خواهان سرپرستی و تربیت کودکی از پرورشگاه میگردند. اما در این بین مسائلی چند، پذیرش این سرپرستی را با مشکل مواجه میکند که یکی از آنها مسئله محرمیت زوجین با کودک است. وقتی کودکی قرار است در خانوادهای رشد کند، نیاز به محبت و آغوش گرم والدین دارد؛ در حالیکه این امر با مسئله محرمیت در تناقض بوده و طرفین را دچار مشقت و حرج خواهد کرد.
در میان اعراب جاهلیت قبل از اسلام، فرزندخوانده در حکم فرزند واقعی بود و از لحاظ محرمیت و ارث کاملاً مانند فرزند واقعی والدین قلمداد میشد. با نزول آیه 4 و 5 سوره مبارکه احزاب، این رسم غلط جاهلیت رد شد که ازدواج پیامبر(ص) با همسر سابق زید بن حارثه -فرزندخوانده پیامبر(ص)- نیز مؤید این مطلب است؛ اما نکته مهم آن است که مطابق قواعد اسلام، محارم تنها سه دسته (نسبی، رضاعی و سببی) هستند که فرزندخوانده در هیچکدام از این دستهها نمیگنجد.
برای محرم شدن کودک با والدین در فقه شیعه، راههایی پیشبینی شده است. در این یادداشت در ابتدا به بحث محرمیت اشاره کرده، سپس وارد بحث اصلی یعنی طرق محرمیت والدین با فرزندخوانده میشویم:
محرم در لغت از ریشه (حَرَمَ )به معنای حرام گرفته شده و جمع آن محارم است(1) و در اصطلاح فقه اسلامی شامل سه گروه میشود: 1و2 خویشاوندان نسبی و رضاعی که ازدواج با آنها تا ابد حرام هست و3 خویشاوندان سببی از طریق مصاهرت محرم میشوند مانند مادر زن و داماد.
محارم نسبی
کسانی از راه نسب محرم میشوند: 1- پدر و مادر و هرچه بالا روند مثل پدربزرگ و مادربزرگ، 2- اولاد و هر چه پایین روند مثل نوه و نتیجه و نبیره، 3- خواهر و برادر و هرچه پایین روند مثل خواهرزاده و برادرزاده، 4- عمو و عمه و هرچه بالا روند مثل عمو و عمه پدر و ماد، .5- دایی و خاله و هرچه بالا روند مثل دایی پدر یا مادر.
در دو آیه ذیل زنانی که به واسطه نسب (خویشاوندی) بر مرد حرام میشوند، مشخص شدهاند که ازدواج با این زنان حرام است؛
"َ لَا تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ ءَابَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَ مَقْتًا وَ سَاءَ سَبِيلاً" "با زنانى كه پدرانتان به عقد خويش درآوردهاند زناشويى مكنيد، مگر آنكه پيش از اين چنان كرده باشيد. زيرا اين كار، زنا و مورد خشم خدا است و شيوهاى است ناپسند."(2)
"حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَتُكُمْ وَ بَنَاتُكُمْ وَ أَخَوَاتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خَالَاتُكُمْ وَ بَنَاتُ الْأَخِ وَ بَنَاتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهَاتُكُمُ الَّتىِ أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَعَةِ وَ أُمَّهَاتُ نِسَائكُمْ وَ رَبَئبُكُمُ الَّتىِ فىِ حُجُورِكُم مِّن نِّسَائكُمُ الَّتىِ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلَئلُ أَبْنَائكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ ."،"مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمههايتان و خالههايتان و دختران برادران و دختران خواهرانتان و زنانى كه شما را شير دادهاند و خواهران شيريتان و مادران زنانتان بر شما حرام شدهاند و دختران زنانتان كه در كنار شما هستند، هرگاه با آن زنان همبستر شدهايد بر شما حرام شدهاند، ولى اگر همبستر نشدهايد، گناهى مرتكب نشدهايد و نيز پسرانى كه از پشت شما هستند بر شما حرام شدهاند."(3)
محارم رضاعی
کسانی که از راه رضاع (شیرخوردن) به انسان محرم میشوند، همانهایی هستند که از راه نسب محرم هستند: 1- پدر و مادر، 2- خواهر و برادر، 3- عمو و عمه، 4- دایی و خاله رضاعی، 5- مادرزن رضاعی، 6- دختر زن رضاعی، 7- زن پدر رضاعی، 8- زن پسر رضاعی.
محارم سببی
کسانی که از راه سبب که آن ازدواج است به انسان محرم میشوند شامل این افراد است: 1- مادرزن و هرچه بالا رود مانند مادر مادرزن، 2- دختر زن و هرچه پایین رود مانند دختر دختر زن، 3- زن پدر (نامادری) و هر چه بالا رود مانند زن اجداد، 4- زن پسر (عروس) و هرچه پایین رود مانند زن نوه.
• حال که بحث ازدواج و محارم سببی آمد لازم است اشاره شود به اینکه کسانی هم هستند که به انسان محرم نیستند ولی ازدواج با آنها حرام است؛ مانند دختر زنی که انسان با او زنا کرده و خواهر و مادر و دختر پسری که انسان با او لواط کرده؛ اگرچه لواطدهنده و لواطکننده بالغ نباشند، ولی اگر گمان کند یا شک کند دخول واقع شده یا نه، بر او حرام نمیشود.
• در محرميت ناشي از ازدواج چند نکته استثنايي وجود دارد: اول آنکه در همه انواع محرميت ناشی از ازدواج به مجرد ايجاد محرميت، ديگر امکان نامحرم شدن و تغيير وضعيت محرميت ممکن نيست، مثلاً امکان ازدواج پدرشوهر و عروس يا مادرزن و داماد و مانند آن به هيچوجه وجود ندارد و اگر فردي دختري را تنها يک دقيقه عقد کند و بعد طلاق بدهد، مادر آن دختر تا ابد بر او حرام خواهد شد و محرم او به حساب ميآيد، به استثناي خود زن و شوهر که تنها تا زمان برقراري عقد محرم هستند و با طلاق يا پايان زمان عقد موقت، نامحرم ميشوند و ممکن است دوباره ازدواج کرده و محرم شوند.
پس این سه گروه (خویشان سببی، نسبی و رضاعی) محرم هستند و ازدواج با آنها حرام بوده و نگاه به آنها جایز-تا حدود معین- است و حجاب اسلامی (پوشش تمام بدن به غیر صورت و دستان تا مچ) –با حدود خاص- در میان محارم میتواند رعایت نشود.
"وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ يحَْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْيَضْرِبْنَ بخُِمُرِهِنَّ عَلىَ جُيُوبه ِنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنىِ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنىِ أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيرِْ أُوْلىِ الْارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُواْ عَلىَ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ؛ و به زنان مؤمن بگو كه چشمان خويش فروگيرند و شرمگاه خود نگه دارند و زينتهاى خود را جز آن مقدار كه پيداست آشكار نكنند و مقنعههاى خود را تا گريبان فروگذارند و زينتهاى خود را آشكار نكنند، جز براى شوهر خود يا پدر خود يا پدرشوهر خود يا پسر خود يا پسر شوهر خود يا برادر خود يا پسر برادر خود، يا پسر خواهر خود يا زنان همكيش خود، يا بندگان خود، يا مردان خدمتگزار خود كه رغبت به آن ندارند، يا كودكانى كه از شرمگاه زنان بىخبرند. "(4)
البته در تعیین محدوده این جواز در میان محارم تفاوتهایی وجود دارد؛ مثلاً محدوده نگاه به همسر با محدوده نگاه به خواهر متفادت است.
راههای محرمیت فرزندخوانده
چند راه برای محرم شدن کودک به والدین وجود دارد:
1- رضاع
تعریف مفهوم رضاع
"رضاع(به فتح راءس و گاه مکسور شود) شیر مکیدن، مراد آن است که حرام میشود به سبب شیرخوارگی آنچه به نسب حرام میشود؛ بدین معنی که مثلاً دختر نسبی بر شخص حرام است، دختر رضاعی نیز حرام است و محرمات رضاعی نیز مانند محرمات نسبی حرام هستند"(5)
در واقع خویشاوندی رضاعی نوعی نسبت خانوادگی است که با شیر خوردن نوزاد از زنی که مادر طبیعی او نیست، حاصل میشود. مرضعه یعنی دایه که کودکی را شیر میدهد و مادر رضاعی طفل به حساب میآید و صاحب شیر پدر رضاعی میشود و برادران و خواهران مرضعه، دایی و خالههای طفل و برادران و خواهران صاحب شیر، عمو وعمههای طفل و اولاد مرضعه و صاحب شیر، خواهر و برادران رضاعی طفل به حساب میآیند. تأثیر این نوع قرابت فقط در منع ازدواج میان خویشان رضاعی است و آثار دیگر قرابت نسبی مانند ارث بردن و انفاق در آن مطرح نیست.
آیه ۳۳ سوره نساء در بیان زنانی که ازدواج با آنان ممنوع است، که در ابتدا به آن اشاره شد میفرماید: «...و امهاتکم اللاتی ارضعنکم و اخواتکم من االرضاعة»" زنانى كه شما را شير دادهاند و خواهران شيريتان و" البته این آیه فقط ممنوعیت نکاح با مادر و خواهر رضاعی را بیان کرده اما در احادیث و اخبار، دامنه خویشان رضاعی گسترش یافته و به عمو و عمه و دائی و خاله و اجداد و نوادگان نیز میرسد.(6) در این زمینه حدیث معروفی از حضرت پیامبر است که میفرمایند: (یَحرُمُ مِن الَرَضاعة َ ما یَحرُمُ من النسب)(7) یعنی رضاع از حیث حرمت نکاح در حکم نسب است.
از نظر فقه شیعه شیر دادنی که علت محرم شدن است هشت شرط دارد: (8)
1. بچه شیر زن زنده را بخورد نه شیر زن مرده را،
2. شیر آن زن از حرام مثل زنا، نباشد،
3. بچه شیر را از پستان زن بمکد نه این که با وسیلهای شیر را در کام او بریزند،
4. شیر خالص بوده و با چیز دیگری مثل غذا، مخلوط نباشد،
5. شیر از یک شوهر باشد، ولی اگر زن از شیر شوهر اول خود بچهای را شیر دهد و بعد شوهر دیگر کند و از شیر آن شوهر، هم بچه دیگری را شیر دهد آن دو بچه با هم محرم نمیشوند و نیز اگر زن شیردهی را طلاق دهند و آن زن شوهر دیگری کند و از آن شوهر، فرزند آورد و تا موقع زاییدن، شیری که از شوهر اول داشته، باقی باشد و مثلاً هشت دفعه، پیش از زائیدن، از شیر شوهر اول و هفت دفعه بعد از زاییدن، از شیر شوهر دوم، بچهای را شیر دهد، آن بچه به کسی محرم نمیشود.
6. بچه به واسطه مرض، شیر را برنگرداند و اگر برگرداند، بنابر احتیاط واجب، کسانی که به واسطه شیر خوردن به آن بچه محرم میشوند، باید با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند.
7. پانزده مرتبه یا یک شبانهروز، شیر سیر بخورد و یا مقداری شیر به او بدهند که بگویند از آن شیر، استخوانش محکم شده و گوشت در بدن او روییده است، بلکه اگر ده مرتبه هم به او شیر دهند احتیاط مستحب آن است کسانی که به واسطه شیر خوردن به او محرم میشوند، با او ازدواج نکرده و نگاه محرمانه هم به او ننمایند که این شیر خوردن چند شرط دارد:
الف: در بین این پانزده مرتبه یا یک شبانهروز شیر خوردن، بچه غذا نخورد.
ب: در بین آن، بچه شیر زن دیگری را نخورد.
ج: در هر مرتبه، بچه بدون فاصله شیر بخورد، ولی نفس تازه کردن و یا صبر کردن مختصر اشکالی ندارد.
د: دو سال بچه تمام نشده، بلکه کمتر از دو سال داشته باشد.(9)
بیان طرق مختلف رضاع که بین والدین وفرزندخوانده محرمیت ایجاد میکند
1- اگر خود مادرخوانده شیر دارد (یعنی فرزندی داشته و بدنیا آمده و بعد فوت کرده) خود او به آن پسر اگر شیر دهد آن پسر مانند فرزند خود به پدر و مادر و سایر محارم او محرم میشود.
2- اگر مادر مادر خوانده (مادر بزرگ)به کودک شیر دهد، او مادر رضاعی طفل، و طفل به آن زن (مادرخوانده) نيز محرم ميشود؛ زيرا برادر رضاعي او خواهد شد، نه تنها به آن زن، بلكه به خواهران، خواهرزادهها، برادرزادهها، عمهها، خالهها، مادربزرگ و تمامي نوههاي مادربزرگ محرم خواهد شد.
3- اگر مادر آن زن شير نداشته باشد، ولي خواهر يا خواهرزاده، يا نوه خواهرش شير داشته باشد و بطور كامل به آن پسر بچه شيردهد، در اين صورت نيز به آن زن محرم شده وحكم خواهرزاده يا فرزند خواهرزاده او راپيدا مي كند و علاوه بر اين به مادر و ساير خواهران و برادرزادهها و خواهرزادهها و عمهها و خالهها و مادربزرگ ونوههاي مادربزرگ نيز محرم ميگردد.
4- اگر يكي از برادرهاي آن زن، يا دختر يكي از برادرزادههايش و يا حتي نوه يكي از برادرزادههايش، طبق آنچه در بالا آمد به آن نوزاد شير دهد، به آن زن و تمامي افرادي كه در بالا گفته شد محرم ميگردد و خانم مذكور عمه رضاعي او به شمار ميرود.
5- همان راههای سهگانهای که در مورد مادرخوانده گفته شد در مورد مرد نیز جاری است؛ (البته از طرف بستگان مرد) بنابراین میتوان محرمیت را بین دختربچه و پدرخوانده از طریق شیر مادر آن مرد، یا خواهر، و یا خواهرزادههایش یا زن برادر و یا برادرزادههایش ایجاد کرد.
از نظر فقه امامیه شیر قبل از دو سالگی سبب محرمیت است و رضاع راهکار محرمیت قبل از دو سال است. البته در این مورد بین شیعه و سنی اختلاف بوده و برخی از اهل سنت رضاع کبیر(10) را قبول دارند که محل بحث ما نیست.
2- صیغه محرمیت
اگر طفل بزرگتر از دو سال بود یا در میان اقوام، زن شیردهی نبود، صیغه محرمیت میتواند جهت محرمیت کارساز باشد که به طرقی از آن اشاره میکنیم.
اگر فرزندخوانده دختر باشد
1. به وسیله خواندن صیغه عقدموقت بین دختر (خوانده) و پدر یا پدربزرگ پدرخوانده، دختر به او محرم میگردد؛ چون دختر، زن پدر مرد میشود. در این جا دخول شرط نیست. البته باید خواندن عقد موقت اولاً با اجازه ولی شرعی طفل (پدر یا جد پدری) و یا قیم و سرپرست شرعی او باشد و در صورت نبودن یکی از اینها باید با اجازه حاکم شرع و مجتهد جامعالشرایط باشد. ثانیاً اينكه چنین نكاحي به مصلحت صغيره شيرخوار باشد. در این مورد بین فقها اختلافنظری وجود دارد که نیاز به توضیح بیشتری دارد:
فقها(11) بالاتفاق معتقدند مدت عقد موقت باید مشخص و معلوم باشد. هیچ اندازه خاصی از نظر کم و زیاد بودن در آن شرط نیست. ولی عدهای(12) با توجه به اینکه دختربچه در سن استمناع نیست، معتقدند زمان عقد موقت در چنین عقدی بايد به قدري طولاني باشد كه امكان بهرهگيري جنسي در پايان آن مدت وجود داشته باشد؛ در غير اين صورت چنین عقدي باطل است، زيرا در عرف عقلاً به دختر شيرخواري كه براي يك روز عقد او خوانده شده زوجه گفته نميشود و اساساً چنين ازدواجي نتيجه، ثمره و مفهومي ندارد. بله شاید بتوان گفت تنها ثمره(13) این نکاح محرمیت کودک با پدرخوانده است و چه نتیجه و فایدهای بهتر از این، ولی باید توجه کرد که آثار شرعی که بر یک موضوع بار میشود بعد از تحقق آن موضوع است؛ پس نکاح باید با تمام شرایطش به درستی در خارج محقق شود تا آثار شرعی و نتایج آن، که اینجا محرمیت مدنظر است، محقق شود.
2. در صورتی که پدرخوانده دارای فرزند پسری باشد به وسیله خواندن عقد موقت برای پسرش عروس او میشود و به او محرم میگردد.
3. مرد با مادر یا مادر بزرگ دخترخوانده (اگر مادر یا مادربزرگ داشته و مانعی نداشته باشد، یعنی بیوه باشد) ازدواج دائم یا موقت کند و بعد از ازدواج همبستر شود. پس از این مرحله با دخترخوانده محرم میشود.
همبستر شدن در این مورد باید رعایت شود و صرف عقد کافی نیست، زیرا مطابق آیه 23 سوره نسا که میفرماید: «رَبَئبُكُمُ الَّتىِ فىِ حُجُورِكُم مِّن نِّسَائكُمُ الَّتىِ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلَئلُ أَبْنَائكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَ أَن تَجْمَعُواْ بَينَْ الْأُخْتَينِْ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كاَنَ غَفُورًا رَّحِيمًا"."دختران زنانتان كه در كنار شما هستند، هرگاه با آن زنان همبستر شدهايد بر شما حرام شدهاند. ولى اگر همبستر نشدهايد، گناهى مرتكب نشدهايد." این آیه اشاره دارد به زنانی که از همسر قبلی خود دختری دارند و ازدواج مجدد میکنند. شوهر دوم اگر با زن نزدیکی کند، به دختر زن محرم و در غیر نزدیکی محرم نیست؛ پس در محرمیت دخترخوانده نیز دخول شرط است.»
در ضمن باید توجه داشت مرد نمیتواند برای محرمیت دخترخوانده با خودش، وی را به ازواج دائم یا موقت خود درآورد؛ چون به محض طلاق یا بذل مدت، دختر به او نامحرم شده؛ پس این صیغه محرمیت فایده نخواهد داشت.
اگر فرزندخوانده پسر باشد
1. اگر زن (مادرخوانده) دارای فرزند دختر باشد، با خواندن عقد موقت برای دخترش او دامادش میشود.
2. اگر مادر آن زن در قيد حيات باشد و شوهر نداشته باشد، ميتوان صيغه عقد موقت او را براي آن پسر خواند. در اين صورت به آن زن و خواهران و خواهرزادهها و برادرزادههايش محرم خواهد شد؛ مشروط برآنکه دخول صورت گيرد تا مادرخوانده در حکم دختر همسر -ربیبه- (در قسمت قبل توضیح دادیم) طفل به حساب آید که آنهم شرط دخول داردكه در عرف مردم چنين چيزي غيرمعمول است.
3. اگر پدرکودک زنده باشد، در صورتى كه پدرخوانده، زن خود را طلاق بدهد و پس از انقضاى عده پدر كودك وى را متعه كند ولو به شرط عدم دخول و پس از انقضاى مدت، پدرخوانده زن سابق خود را به عقد جديد خود درمىآورد، و در اين صورت پسر بر مادر خوانده محرم مىشود.(14)
بنابراین اگر دوران شيرخوارگى پسربچه گذشته باشد، جز موارد فوق راهى براى محرميت او نيست.
مسئله نامحرم بودن فرزندخوانده و والدین سرپرست، بین علمای شیعه اجماعی است و همه با توجه به (آیه 4و 5 )(15) سوره احزاب معتقدند که فرزندخوانده به والدین سرپرست خود نامحرم است، زیرا اگر فرزندخوانده همچون فرزند واقعی محرم بود، زن زید به عنوان عروس پیامبر(ص) باید به ایشان محرم میبود؛ اما حکم از دواج پیامبر(ص) با زینب نشاندهنده عدم محرمیت است. پس این محرمیت ایجاد نمیشود مگر بهوسیله دو راه رضاع و صیغه محرمیت که اجماعاً تنها راه محرمیت والدین و فرزند خوانده است و در غیر این دو صورت آنها به هم محرم نیستند، ولی اخیراً برخی از فقها با تمسک به قاعده نفی عسر وحرج، معتقدند چون اینگونه سرپرستی کودکان بیسرپرست جزء اعمال بر و احسان است، پس حرج و مشقت، رافع حکم حرمت خواهد بود.(16)
نظرات برخی از فقها در این باب به شرح زیر است:
در پاسخ این سؤال که نحوه محرمیت دختر یا پسری که از پرورشگاه میآورند به پدرخوانده و یا مادرخوانده در صورتی که ولی او مشخص نباشد و یا فوت کرده باشد، در صورتی که کودک زیر دو سال است و زنی که با شیر دادن او ایجاد محرمیت نماید، در فامیل نباشد و یا اگر بالای دو سال است چگونه است؟
امام خمینی(ره)
راهی برای محرمیت نیست مگر آنکه بچه اگر پسر باشد بعد از بلوغ شرعی با ازدواج محرم شوند. (در صورتی که در منزل پدرخوانده، فرزندی از خودشان موجود باشد.) و قبل از بلوغ، اگر ولی ندارد راهی برای محرم شدن با عقد نیست.
آیتا... بهجت(ره)
محرم نیستند و راهی ندارد مگر در بعض موارد نادره به مصاهرت.
آیتا... خامنهای(دام ظلّه)
فرزندخوانده حکم فرزند ندارد و با مرد و زنی که او را بزرگ میکنند محرم نمیشود، مگر به وسیله رضاع با مراعات شرایط آن و یا ازدواج پس از بلوغ و رشد و قبل از بلوغ با اذن حاکم شرع و رعایت مصلحت طفل عقد موقت اشکال ندارد.
آیتا... شبیری زنجانی (دام ظلّه)
فرزند پرورشگاهی اگر دختر باشد به وسیله ازدواج خود پدرخوانده و یا پدر و جد و پسر و نوه (پدر بیواسطه و باواسطه و پسر بیواسطه و باواسطه) پدرخوانده او به وی محرم میشود و اگر پسر باشد، با ازدواج خود مادرخوانده و یا دختر بیواسطه یا باواسطهاش با وی محرم خواهد شد. البته ازدواج مزبور باید با اذن یا اجازه حاکم شرع باشد.
آیتا... صافی گلپایگانی (دام ظلّه)
در صورت مذکوره اگر طفل دختر باشد و مرد پدر داشته باشد، در صورتیکه حاکم شرع مصلحت طفل بداند، میتواند به عقد انقطاعی او را به ازدواج پدر مرد در بیاورد که دختر به آن مرد محرم میشود و اگر طفل پسر باشد، راهی بنظر نمیرسد. والله العالم
آیتا... مکارم شیرازی (دام ظلّه)
در صورتی که دختر باشد، راه صحیح این است که با اجازه حاکم شرع او را برای پدر آن مرد عقد موقت کنند و در این صورت به عنوان زن پدر بر آن مرد محرم میشود و اگر پسر باشد، راهی جز شیر خوردن از خواهر زن یا مادر زن و مانند آن در سن قبل از دو سالگی ندارد.
آیتا... نوری همدانی(دام ظلّه)
در صورتی که دختر باشد و سرپرست خانواده پدر یا جد داشته و آن دختر را متعه نماید، او با اجازه حاکم شرع به سرپرست خانواده محرم میشود.
پینوشت
1. ابو الحسين،احمد بن فارس بن زكريا معجم مقائيس اللغة ، ،ج2،ص45.
2. آیه 22 سوره مبارکه نساء.
3. آیه 23 سوره مبارکه نساء.
4. آیه 31 سوره مبارکه نور.
5. علی رضا فیض،مبادی فقه و اصول،ص 332
6. عاملى، شهيد ثانى، زين الدين بن على، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (المحشّى - كلانتر)، ج 5 ،ص 213؛ امام خمینی، تحریر وسیله،ج 2،ص 343، حائرى، سيد على بن محمد طباطبايى، رياض المسائل (ط - القديمة)،ج2،ٌص85 .
7. كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط – الإسلامية)،ج5،ص437
8. اصفهانى، مجلسى اول، محمد تقى، يك دوره فقه كامل فارسى،ص 137؛ دزفولى، مرتضى بن محمد امين انصارى، (شیخ انصاری)رساله رضاعيه،ص 192؛ من لا يحضره الفقيه، قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه،ج5، ص 145.
9. عاملى، شهيد ثانى، زين الدين بن على، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (المحشّى - كلانتر)، ج 5 ،ص 217؛ امام خمینی، تحریر وسیله،ج 2،ص 345، قانون مدنی ماده 1046
10. طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، الخلاف، ج 5،ص95.
11. نجفى، صاحب الجواهر، محمد حسن، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام،ج30،ص 176؛ عاملى، شهيد ثانى، زين الدين بن على، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (المحشّى - كلانتر)، ج5،ص 285. لنكرانى، محمد فاضل موحدى، جامع المسائل (فارسى - فاضل)، ج 1،ص 110.
12. شيرازى، ناصر مكارم، حيلههاى شرعى و چارهجوئىهاى صحيح،ص 101
13. ایت الله محمد بجنوردی در کتاب قواعد الفقهیه جلد دوم صفحه 287 میفرمایند:بعضى از شروط چون شرط عدم استمتاعات جنسى ظاهرا صحيح بوده و باعث تنافى شرط با مقتضاى عقد نمىگردد؛ چرا كه بعضى از احكام شرعى و يا اغراض عقلايى بر امر ازدواج مترتب مىباشد. مانند نسبت شرعى و عرفى پيدا كردن با خانوادۀ همسر يا محرم شدن با آنها و همچنين اغراض و مقاصد ديگرى كه در امر ازدواج وجود دارد. لذا اگر شخصى شرط عدم استمتاع جنسى كند اين چنين شرطى خلاف مقتضاى عقد نيست چرا كه غرض در ازدواج صرف استمتاع نيست.
14. استفتاءات جديد (تبريزى)، ج1، ص: 337.
15. آیه مبارکه4:"مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَينِْ فىِ جَوْفِهِ وَ مَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ الَِّى تُظَاهِرُونَ مِنهُْنَّ أُمَّهَاتِكمُْ وَ مَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ذَالِكُمْ قَوْلُكُم بِأَفْوَاهِكُمْ وَ اللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ يَهْدِى السَّبِيلَ"،" رَّحِيمًاخدا در درون هيچ مردى دو قلب ننهاده است. و زنانتان را كه مادر خود مىخوانيد مادرتان قرار نداد و فرزند خواندگانتان را فرزندانتان نساخت. اينها چيزهايى است كه به زبان مىگوييد و سخن حق از آن خداست و اوست كه راه مىنمايد."،آیه مبارکه 5:" ادْعُوهُمْ لاَِبَائهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُواْ ءَابَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فىِ الدِّينِ وَ مَوَالِيكُمْ وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَ لَاكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا"،"پسرخواندگان را به نام پدرشان بخوانيد كه در نزد خدا منصفانهتر است. اگر پدرشان را نمىشناسيد، برادران دينى و موالى شما باشند. اگر پيش از اين خطايى كردهايد باكى نيست، مگر آنكه به قصد دل كنيد. و خدا آمرزنده و مهربان است".
16. این نظر برگرفته یکی از فتواهای آیت الله صانعی است در پاسخ این سوال: شخصی پسر بچه ای را از طریق سازمان بهزیستی به فرزندی قبول كرده است و در آغاز كاری كه باعث محرم شدن آن بچه با مادرخوانده شود انجام نداده است و اكنون بچه شش یا هفت ساله است. آیا راهی برای محرم شدن نامبرده با مادرخوانده وجود دارد؟جواب: "اگر دختری نداشته باشند برای محرمیت این گونه پسرخواندهها كه سن آنها از ایام رضاع و دو سالگی گذشته و شرایط رضاع از بین رفته راهی برای محرمیت به نظر نمیرسد؛ لكن چون این گونه اعمال كه جزء اعمال بر و احسان و نیكی به دیگران مخصوصاً كودكان بی پناه و یتیم و سرگردان میباشد مستحب و مطلوب و موجب اجر اخروی و سعادت در دنیاست و از نظر حرمت نگاه كردن و نامحرم بودن بعد از تمیز و بلوغ به حكم ضرورت و مشكل نداشتن فرزند و مشكل گفتن به كودك كه تو پدر و مادر نداری و فرزند ما نیستی مرتفع میگردد و جایز میباشد و حرج و مشقت رافع حرمت است و اسلام دین سهولت و آسانی میباشد."