شايد براي بعضي هاي اين سوال پيش اومده باشه كه مگر امام حسين خبر نداشت اگه بره كربلا شهيد مي شه اگه خبر داشت پس چرا رفت؟
الان شما يقين داري اگه دست به اين سيم برق بزني كشته مي شي خب اگه دست به اين سيم برق بزني خودكشي كردي و خودت رو بايد سرزنش كني!
مگر قرآن نمي گه نبايد به دست خودتون ،خودتون رو به هلاكت برسونيد؟
پس چرا با اينكه امام حسين عليه السلام مي دونست اگه بره كربلا كشته مي شه رفت ؟
براي امام دو علم ميشه بيان كرد :
1. علم عادي كه هر كسي براساس عقل و منطقش مي تونه به دست بياره
2. علمي كه امام در هر شرايطي به اذن خدا نسبت به آينده و گذشته و سرنوشت و سرگذشت خود ش يا ديگران پيدا مي كنه
و اين علم داشتن تاثيري در تغيير در گذشته و آينده نمي شه همان طوري كه وقتي خدا علم داره به احوالات و عاقبت ها اين علم موجب مجبور كردن بنده به سمت سرنوشت نمي شه فقط خدا مي دونه كه انسان با انتخاب خودش ختم به خير مي شه يا ختم به شر همين
خب علم امام حسين به اينكه شهيد مي شند چه اينكه بگيم طبق علم عادي بوده يا علم امامت باشه حضرت به هر حال مي دونستند كه در اين مسير به شهادت مي رسند
رسول خدا صل الله عليه و آله خبر از شهادتشون داده بودند به قدري كه آدم ها كوچه و بازاري هم خبر داشتند كه قرار حسين شهيد بشه ، آقا اميرالمومنين عليه السلام داشتند از جنگ صفين بر مي گشتند رسيدند به كربلا در حالي كه اشك از چشمانشون جاري بود فرمودند : هَذَا مُنَاخُ رِكَابِهِمْ وَ هَذَا مُلْقَى رِحَالِهِمْ هَاهُنَا مُرَاقُ دِمَائِهِمْ همين جا جاى خوابيدن مركبها و موضع كشته شدن آنها است ( بحارالأنوار 41 295 باب 11 )
اصلا خودشون پيشاپيش خبر از شهادتشون داده بودند
خواب خودشون كه رسول خدا ص خبر دادند ان الله قد شاء ان يراك قتيلا (بحارالأنوار / 44 / 364 / باب 37 )
شب عاشورا هم فرمودند هر كه با من بمانه فردا شهيد مي شه شب بهترين فرصت براي اينكه از كربلا فرار كردحتي به بعضي از اصحابشون راه رو نشون مي دادند ( بين دو شكاف كوه جاي خوبي براي فرار )
امام زين العابدين ع مي فرمودند به هر منزلي كه مي رسيديم پدرم روضه حضرت يحيي رو مي خوندند
بنابراين در اينكه امام مي دونستند به شهادت مي رسند شكي نيست
هر چند ، بعضى گفتهاند امام نمىدونست كشته مىشه و گرنه اقدام نمىكرد. يعني امام باور نمىكرد با قرابت نزديكش به رسول خدا كشته بشه ؟!!!
بعضي از بزرگان هم مي گند امام مي دونست كشته مي شه ولي نمي دونست در سفر كربلا كشته مي شه
ولي اينكه چرا حضرت با اينكه مي دونستند رفتند ؟ ببينيد الان يه رزمنده مي دونه براي باز شدن راه مين گذاري شده لازمه يه عده ايي فداكاري كنن ،
با اينكه مي دونه الان شهيد مي شه داوطلب شهادت مي شه اين ارزشمنده يا نه ؟
فرق اين كار يا عمليات هاي شهادت طلبانه با خودكشي چيه ؟
"دقت در عمليات شهادتطلبانه نشان مىده كه اين رفتار، هم از جهت «قصد و انگيزه» هم از جهت «هدف و غايت» و هم از نظر «آثار و پيامدها» با خودكشي تفاوت اساسى داره.
قصد و انگيزه اقدام كننده به شهادتطلبى دفاع از ايمان، مقدسات و سرزمين اسلامى هست ،
هدفش از جنبه شخصى رسيدن به فوز عظيم شهادت، و از جنبه اجتماعى ضربه زدن به اشغالگران و دشمن متجاوز و ايجاد رعب و وحشت در جبهه اون ها و روحيه بخشيدن به مسلمون هاست .
چنين شخصى از جنبه فردى داراى قدرت و قوت روحى، شجاعت و شهامت و ايمان و اعتقادى راسخ هست كه با آگاهى كامل در اين ميدان قدم مىذاره. در حالى كه شخصى كه خودكشى مىكنه در هيچ كدام از ابعاد سه كمترين شباهتى به مجاهد فى سبيل الله نداره: نه قصد و انگيزهاش الهى است، نه در مقام دفاع از ايمان و سرزمين اسلامى است؛ او هدفى جز نفله كردن خودش و راحت شدن از گرفتارىهاى روحى خود نداره. از جنبه اجتماعى نيز كمترين تأثيرى در رشد اجتماع يا مقابله با دشمن متجا وز نداره"
وقتي كه كسي كه در راه خدا براي حفظ دين كشته بشه ارزشمنده يعني با خدا تجارت مي كنه
فرمود :
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (سوره التوبة : 111)
خدا از مؤمنان جانها و مالهايشان را خريد، تا بهشت از آنان باشد. در راه خدا جنگ مىكنند، چه بكشند يا كشته شوند وعدهاى كه خدا در تورات و انجيل و قرآن داده است به حق بر عهده اوست. و چه كسى بهتر از خدا به عهد خود وفا خواهد كرد؟ بدين خريد و فروخت كه كردهايد شاد باشيد كه كاميابى بزرگى است
پس هر جون دادني هلاكت نيست بلكه اينجا عين سعادت هست كرامت خدا به حسينش شهادت بود كه او رو ختم به سعادت كرد خدا فرمود : وَ أَكْرَمْتُهُ بِالشَّهَادَةِ وَ خَتَمْتُ لَهُ بِالسَّعَادَه (الكافي1ص527 )
همان طور كه هر پاره كردن شكمي بد نيست شما ببيند ، يه وقتي دكتر شكم رو پاره مي كنه شما هم رضايت داريد
يه وقتي هم يه اراذل و اوباش كه شكم رو پاره مي كنه تومني دو زار اينا فرق داره
شما مي دوني دكتر شكمت رو پاره مي كنه مي ري بيمارستان راضي هم هستي واجبه كه بري
يه جاي ديگه مي دوني بري اراذل و اوباش شكمت رو پاره مي كنند واجبه كه نري
اينكه امام حسين ع ، مي دونستند كه هيچ ، شهداي ما هم مي دونستند كي و كجا شهيد مي شن
شهيدي بعد از شهادتش سالها مفقود الاثر بود بعدها كه بدنش رو پيدا كردند ديدند تو وصيت نامه اش دقيقا نوشته كي و كجا به شهادت مي رسه چند سال مفقود الاثر مي شه
شهادت در عالي ترين مراتبش ، قرارخداست با مقربينش براي همين كي و كجاش معلومه براشون
( داستان)
مي گفت : رفيق دانشجويي داشتم كه دير به جبهه آمد. گفتم: دير آمدي! گفت: رفتم و جواب كنكور را بگيرم، كمي دير شد. طوري گفت جواب كنكور را بگيرم فكر كردم كه رد شده است گفتم: قبول نشدي؟ گفت چرا، قبول شدم. طوري گفت قبول شدم كه با خود گفتم: حتماً در يك رشته ي درب و داغون قبول شده است. گفتم: چه رشته اي قبول شدي؟ گفت: پزشكي دانشگاه تهران قبول شدم. گفتم: پس چرا به جبهه آمدي؟ گفت: من اصلاً نمي خواستم به دانشگاه بروم چون در همين عمليات شهيد مي شوم. در كنكور شركت كردم تا مادرم در فاميلها سر بلند شود و بگويد كه بچه ي من خيلي لايق بود. او در همان عمليات شهيد شد (نرم افزار هدايت در حكايت / بندگي ص 379
كسي به مقام شهادت و علم به شهادت مي رسه كه در عهدي كه با خدا بسته مردانه بايسته : مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً ( سوره الأحزاب : 23)
عهد بندگي اينه كه بنده از شيطان پيروي نكنه . رفقا ما چقدر به عهدي كه با خدا بستيم كه بندگيشو بكنيم پايبنديم؟
منبع
ترور و دفاع مشروع 81
عمليات استشهادى در دفاع مشروع ..... ص : 81
