ادب به حضرت زهرا(س) «یزید» را «حُر» کرد.

تبار و نژاد حرّبن یزید بن ناجیه بن قعنب بن عتاب الردف بن هرمی بن ریاح بن یربوع بن حنظله بن مالک بن زید مناه بن تمیم یربوعی ریاحی. جدش عتاب در پایه ای بود که پشت سر نعمان پادشاه حیره سوار شد. پس از عتاب، فرزندانش قیس و قعنب همان موقعیت را یافتند. حرّ پسر عموی اخوص، صحابی شاعر محسوب می شد. وی در کوفه ریاست و قدرت داشت

***زمان پیوستن به ابا عبدالله

حرّ در ذو حٌسم و منطقه شراف، هنگام نماز ظهر با امام برخورد کرد و همراه وی به کربلا آمد. وی بنا بر قولی شب عاشورا و بنا بر اقوال متعدد صبح عاشورا به تنهایی و بنا بر برخی روایات همراه پسرش علی، برادرش معصب، و غلامش عروه یا قره به امام پیوست.

***نحوه شهادت

پس ار پیوستن به امام اجازه میدان طلبید. دشمن را موعظه کرد، اثر نبخشید با تیر هدف قرار گرفت. خدمت امام آمد و اجازه رزم طلبید چند تن به مبارزه آمدند و کشته شدند. اسب وی را هدف قرار دادند. حر پیاده جنگید. تعدادی به دست وی کشته شدند عمر سعد فرمان تیر بارانش را داد. پانصد تیر انداز او را هدف تیر قرار دادند و پس از نبردی شکوهمند زخمی شد و به زمین افتاد. یاران امام وی را از معرکه بیرون آوردند. امام خطاب به وی فرمود: انت کما سمّتک اٌمّکَ الحر، حّر فی الدنیا و سعیدٌ فی الاخره حّر جان داد. امام دستار خود را بر پیشانیش بست. ایّوب بن مشرح از جمله قاتلین اوست.

سن: حدود 50 سال نقل شده است.

***ویژگی ها و فضایل

ارادتمند و عالم به جایگاه و حق اهل بیت (ع)شجاع، نبرد آزموده، رشید و دلاور، آشنا به قرآن، صاحب اراده قوی، چهره سرشناس کوفه، شاعر و ادیب، اهل عبادت.

***نام در زیارت نامه ها و منابع

دوبار در زیارت رجبیّه و یک بار در زیارت مقدسه به وی سلام داده شده است : اسلامٌ علی الحرّبن یزید الریاحی. در کتب معتبر و مقاتل مانند : کامل ابن اثیر: ج 4، ص233-234، تاریخ طبری: ج 5، ص 409، مقتل الحسین مقرّم: ص 192، لهوف: ص 106، مثیر الاحزان: ص 59، نفس المهموم: ص 231 ، اقبال: ج 3، ص 79، ریاض الشهاده: ج 2، ص120، تنقیـــح المقال: ج1، ص260. بحار النوار: ج 45، ص71. روضه الشهداء : ص348، انوار نعمانیّه: ج 3 ص 265 . و ... به وی اشاره شده است.

رجز:

در شروع نبرد بیت عنتره را خواند.

ما زلت ارمیهم بثغره نحره/ و لبانه حتی تسریل بالدم

انی انا الحرّ و مأوی الضیف/ اضرب فی اعناقکم بالسیف

عن خیر من حل بلاد/ الخیف اضربکم ولا اری من حیف

پس خواند (پس از پی شدن اسب) :

ان تعقروا بی فانا بن الحر/ اشجع من ذی لبدٍ هزبر

الیت لااقتل حتی اقتلا/ اضربکم بالسیف ضرباً معضلاً

لا ناقلاً عنهم و معللا/ لا حاجزاً عنهم و لا مٌبدلا

احمی الحسین الماجد المؤمّلا

اطلاعات دیگر
1- نوشته اند پس از شهادت وی، امام دستمال یا دستار خود را به سر او بست و در عصر شاه اسماعیل صفوی پس از شکافتن قبر او ، او را با لباس خون آلود و دستمال بسته بر سر دیدند. وقتی دستمال گشودند تا به شاه اسماعیل بسپارند، خون تازه جوشید و مزار پر خون شد و دیگر بار دستمال را بستند. (تنقیح المقال: ج1 ص260 )

2- حر را بستگان وی از بنی تیمم در سمت غربی کربلا ( حدود هفت کیلومتری) بردند دفن کردند . در نتیجه سر وی از تن جدا نشد.

3- نوشته اند حرّ اولین شهید بوده است در صورت پذیرش این نظر باید نخستین شهید پس ار حمله اولی و تیرباران وشهادت حدود پنجاه و دو تن از یاران امام باشد.

4- حر پس از توبه، اجازه خواست پیاده نشود و به رزم بپردازد.

5- عبیدالله بن عمر کندی درباره حر گوید.

سعید بن عبدالله لا تنسینه/ ولا الحرّ اذ اسی زهیرا علی قسر

مبادا سعید بن عبد الله و حر را که در دشواری ها یار زهیر بود فراموش کنی


***منبع: کتاب آیینه‌داران آفتاب نوشته محمدرضا سنگری


چھاپیے   ای میل

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location