چگونه از بدخلقی و صفات زشتم دوری کنم؟

پرسش :

چه راهی وجود دارد که انسان بتواند از بدخلقی پرهیز کند و صفات ناپسند را از خود دور کند؟
پاسخ:

با سلام و عرض ادب و احترام 

بعضى مى گويند: اخلاق قابل تغيير نيست و آن ها كه بدگوهرند عوض نمى شوند و به فرض كه تغيير يابند سطحى و ناپايدار است و دليلى كه ذكر كرده اند آن است كه ساختمان جسم و جان رابطة‌ نزديكى با اخلاق دارد و در واقع اخلاق هر كس تابع چگونگى آفرينش روح و جسم او است و چون روح و جسم آدمى عوض نمى شود اخلاق او نيز قابل تغيير نيست.(1) بعضى از شاعران نيز در تأييد اين نظريه گفته اند:
پرتو نيكان نگيرد هر كه بنيادش بد است
تربيت نا اهل را چون گردكان بر گنبد است
در پاسخ بايد گفت: همان گونه كه عادات و ملكات اخلاقى زشت در ساية تكرار عمل تشكيل مى گردد، از همين طریق قابل زوال است. حيوانات وحشى به دست انسان رام و به صورت حيوانات اهلى در مى آيند. جايى كه با تربيت بتوان خُلق و خوى يك حيوان را تغيير داد، چگونه نمى توان اخلاق انسان را تغيير دارد؟ علاوه بر اين آياتى كه موضوع بعثت انبيا و انزال كتب آسمانى را مى رساند و آياتى كه با صراحت تشويق به تهذيب اخلاق مى كند ، محكم ترين دليل بر امكان تغيير صفات اخلاقى است ؛ زيرا اگر صفات قابل تغيير نباشد بعثت انبيا لغو خواهد بود. هم چنين روايات اسلامى دليل واضحى بر امكان تغيير صفات اخلاقى است.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: "بعثت من براى اتمام مكارم اخلاقى است".(2) براى درمان بد اخلاقى بايد منشأ آن را شناخت كه مهم ترين آن ها سوء عادت و عقده هاى درونى و بيمارى هاى جسمى مى باشد. اگر خُلق بد تنها ناشى از سوء عادت باشد بايد در ترك آن كوشيد و عادت بد را با جايگزين كردن عادت پسنديده، از صفحة خاطر محو كرد. امام علي(ع) مى فرمايد: "خود را به اخلاق نيك عادت دهيد".(3)
اگر بد خُلقى معلول عقدة روحى يا بيمارى جسمى باشد بايد اين عقده گشوده شود و بيمارى حاصل از آن درمان گردد. مرحلة ديگرى كه در درمان بد خُلقى مهم است، تصميم قاطع براى درمان مى باشد. چه بسا افرادى از بد خُلقى رنج مى برند اما در مقام عمل با ارادة جدى به علاج آن نمى پردازند. با مراقبت از نفس، محاسبة عمل و به تدريج بايد عادت بدخلقى را ترك كرد.
به طور كلي براي دور كردن صفات رذيله چند گام اساسي بايد برداشته شود:
1ـ تشخيص بيماري: غفلت از وجود بيماري سد بزرگ اصلاح نَفْس و دور كردن صفات رذيله است؛ يعني اگر بيمار خود را بيمار نداند، به فكر علاج نمي افتد.
2ـ تصميم به معالجه: بعد از اين كه صفات رذيله و بيماري نفس مشخص شد، بايد فوراً معالجه را شروع كنيم و اين احتياج به اراده و عزم راسخ دارد.
3ـ گام هاي عملي: علماي اخلاق در جهت تهذيب نفس و سير و سلوك اموري را پيشنهاد كرده اند:
الف) مشارطه؛ يعني انسان نفس خويش را مخاطب قرار دهد و به او يادآور شود كه از او اعمال ناشايست سرزند. امام سجاد(ع) در دعاي معروف به توبه مي گويد: "پروردگارا!‌ شرطي در پيشگاه تو كرده ام كه به آن چه دوست نداري باز نگردم".(4)
ب) مراقبه؛ سالكان راه خدا پيش از آن كه فرشتگان خداوند مراقب اعمال آن ها باشند، خود مراقب اعمالشان هستند. اين مراقبت از درون مي جوشد. ياد خدا و علم به اين كه خداوند اعمال انسان را مي بيند و توجه به حسابرسي روز قيامت و كيفر اُخروي در ايجاد مراقبت بسيار مؤثر است.
ج) محاسبه؛ منظور از محاسبه آن است كه انسان خود را پاي حساب حاضر نمايد و مورد بازخواست قرار دهد. همان گونه كه در امور مادي اين حسابرسي انجام مي گيرد.
امام علي(ع) دربارة‌ نحوة محاسبه فرمود: "هنگامي كه صبح را به شام مي رساند،‌ نفس خود را مخاطب ساخته بگويد: اي نفس،‌ امروز بر تو گذشت و تا ابد باز نمي گردد و خداوند از تو دربارة آن سؤال مي كند كه در چه راه آن را سپري كردي؟ چه عمل در آن انجام دادي؟ آيا به ياد خدا بودي؟ آيا حق برادرت را ادا كردي؟‌... سپس آن چه را كه انجام داده، به ياد مي آورد. اگر به خاطرش آمد كه عمل خيري از او سرزده،‌ حمد خداوند را به جا مي آورد و اگر معصيت كرده، از خداوند آمرزش مي طلبد و تصميم بر ترك آن در آينده مي گيرد".(5)
د) تأديب و مجازات؛ اگر معلوم شد گناه و خطايي از انسان سر زده است، بايد در برابر خطاها و اكنش نشان دهد و از جرأت و جسارت نفس جلوگيري نمايد. البته تأديب و مجازات ها بايد مشروع باشد مانند گرسنگي دادن و روزه گرفتن.
امام علي(ع) مي فرمايد: "گرسنگي براي به اسارت در آوردن نفس و شكستن عادت هايش كمك خوبي است".(6)
حضرت در شرح اوصاف پرهيزكاران فرمود: "هرگاه نفس او در انجام وظايفي كه خوش ندارد سركشي كند، او هم از آن چه دوست دارد، ‌محرومش مي سازد".(7)
بزرگان از اين وسيله، براي ترك عادات ناپسند استفاده كرده اند. در حالات فقيه بزرگ عالَم شيعه، مرحوم آيت الله بروجرودي نقل شده كه هرگاه عصباني مي شد و به شاگردانش پرخاش مي كرد، فوراً پشيمان شده و طبق نذري كه داشت،‌ فرداي آن روز را براي جبران اين كار روزه مي گرفت.(8)
مرحوم نراقي مي گويد: اگر كار خلافي از انسان سر زد، در مقام تنبيه خود بر آيد،‌ مثلاً تن به عبادات سنگين و انفاق اموالي كه مورد علاقة او است بدهد. اگر لقمة حرام يا مشتبهي خورده، خويشتن را مقداري گرسنگي دهد و اگر زبان به غيبت مسلماني گشوده، مدح او كند يا با سكوت،‌ خود را تنبيه يا با ذكر خدا آن را جبران نمايد.(9)
براى مقابله با صفات رذيله بايد اقدام عملى صورت گيرد، مثلاً اگر نفس از انسان بخواهد در صدر مجلس نيشيند، كسى كه مى‏ خواهد متواضع باشد، بايد بر خلاق ميل خود رفتار كند و در صدر مجلس ننشنيد. اگر خود را برتر از ديگران مى‏ پندارد، برعكس به ديگران احترام بگذارد و به آن‏ها خدمت كند. يا اگر سخن از برترى‏ هاى شخصى به ميان مى‏ آيد، به جاى حساسيت و حسدورزى و بدگويى از ايشان، برخلاف ميل قلبى، امتيازات او را تأييد كند. البته اين مخالفت عملى در آغاز كار سخت است، ولى به تدريج آسان مى‏ گردد و اگر در مدت زمان مناسبى اين برخورد تكرار شود، به تدريج از شدت آن صفت كاسته شده تا مرز انهدام آن نيز پيش مى‏ رود.
هر يك از صفات رذيله ريشه در خودخواهى دارد. كسى كه حسادت مى‏ ورزد، به خاطر آن است كه نمى‏ خواهد ديگرى بهتر از او باشد و كسى كه بخل مى ‏ورزد و از انفاق خوددارى مى‏ كند، براى آن است كه ديگران را چيزى حساب نمى‏ كند و همه چيز را براى خود مى‏ خواهد. بنابراين براى جلوگيرى از هر خوى زشتى بايد از پيدايش كبر و خودبينى و خودخواهى جلوگيرى نمود و دواى كبر، بندگى خدا و احساس نياز به او است، و اين كه اگر فضيلتى هم باشد، از ناحيه خدا است و هيچ چيز از خود ندارد در درمان اين صفت رذيله كه سرچشمه صفات رذيله ديگر است، موثر مي باشد. امام خمينى (ره) مى ‏گويد: "اگر در صدد اصلاح نفس برآمدى، طريق عملى آن نيز با قدرى مواظبت سهل و آسان است و در اين طريق با همت مردانه و حريت فكر و بلندى نظر به هيچ مخاطره تصادف نمى‏ كند. تنها راه غلبه بر نفس اماره و شيطان و راه نجات، بر خلاف ميل آن‏ها رفتار كردن است. هيچ راهى بهتر براى سركوبى نفس از اتصاف به صفت متواضعين و رفتار كردن مطابق رفتار و سيره و طريقه آن‏ها نيست. در هر مرتبه از تكبر كه هستى و اهل هر رشته علمى و عملى و غير آن كه هستى، برخلاف ميل نفسانى چندى عمل كن. با تنبهات علمى و تفكر در نتايج دنيايى و آخرتى، اميد است راه آسان و سهل شده، نتيجه مطلوب بگيرى". (10)
نكته ديگر آن است كه فضايل و رذايل، در نقطه مقابل هم قرار دارند. هر چه انسان در تقويت فضايل بكوشد و در انجام اعمال صالحه پايدارى بيش‏ترى از خود نشان دهد، به همان نسبت، از شدت رذايل در وجود او كاسته مى‏ شود. (11)
در ضمن مطالعه كتاب هاي اخلاق عملي نوشتة آيت الله مهدوي كني و اخلاق در قرآن آيت الله مكارم مفيد است.

پي نوشت ها:
1. مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 31.
2. سفينه البحار، ج 1، مادة خلق.
3. بحارالانوار، ج 10، ص 99.
4. صحيفة سجاديه، دعاي 31.
5. بحارالانوار،‌ ج 89، ص 250.
6. غررالحكم، ‌ج 6، ص 166.
7. نهج البلاغه،‌ خطبة 184، فيض الاسلام.
8. مكارم شيرازي،‌ اخلاق در قرآن، ج 1، ص 264.
9. همان، ص 265.
10. امام خمينى، چهل حديث، ص 97 و 96.
11. محمد على سادات، اخلاق اسلامى، ص 144.


چھاپیے   ای میل

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location