پرسش:
چرا خداوند ما را ضعيف آفريد تا گناه كنيم؟
پاسخ:
با سلام و ادب و سلامتي، از ارتباط شما با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم
انسان از آن جهت كه به مقام خليفة اللهي رسيده(1) و از نفخه و حيات الهي جان گرفته،(2) ضعيف پنداشتنش انگارهاي اشتباه و قابل انكار است. انسان هايي كه به مكر شيطان، غافل و در عبادت كاهلند، خود را ضعيف پنداشته و زحمت تكليف را از خود برداشتهاند. انسان در ميدان آزمون و امتحان آفريده شده است، تا گوهر وجودش را ميان شعلههاي سوزان آبديده كند. اگر در اين بين به ميل شيطان رغبت كند، آغاز ضعف و شكست او خواهد بود.
تا انسان هست، دنيا برغفلت او همت بسته است: " بدانيد زندگي دنيا تنها بازي و سرگرمي و تجمّل پرستي و فخر فروشي ميان شما و افزونطلبي در اموال و فرزندان است ".(3) ولي از جهتي ميتوان گفت انسان ضعيف است، همان طوري كه قرآن مجيد ميفرمايد: " البته انسان ضعيف آفريده شده است ".(4) اما ضعيف به چه معنا ميباشد؟ آيا او در مقابل انجام طاعات و عبادات ضعيف است يا در پيروي از نفسِ اماره عنان و اختياري ندارد؟ اين معناي ضعف نيست، گر چه به اطاعت از شيطان، انسان بندة شيطان بوده و از اطاعت رحمان باز ميماند چنين انساني ضعيف است. زيرا اسباب ضعف را خود فراهم نموده است.
جربة اختيار، ضامن نجات يا گمراهي بشر است. راه به او نشان داده شده و او است كه به اختيار خود، شاكر است يا كافر: " ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد، يا ناسپاس "(5) انسان ضعيف نميتواند مختار باشد و معناي هدايت و نشان دادن راه به انسان در صورتي تحقق مييابد كه او قادر و توانا باشد، پس نميتواند ضعيف خلق شود تا به اين بهانه گناه كند و خود را معذور جلوه دهد.
علامه طباطبايي ميفرمايد: "انسان ضعيف است، زيرا قواي شهواني را كه خداوند در وي آميخته است، مدام در مورد خواسته هايشان با وي در ستيزه است و او را به سمت آنها بر ميانگيزاند.(6)
پس ضعف انسان از جهت عدم توانايي او در برابر گناه نيست، بلكه از ناحية درگيري او با انواع تهاجمات و ترفندهاي شيطاني است، ولي خداوند نيروي مقابله با همة وسوسهها را به انسان داده است. اگر چنين نبود، مجازات و كيفر اخروي معني ندارد و انسان ميتواند بگويد گناه كردم، چون قدرت بر ترك آن را نداشتم. اما خداوند از راه پيغمبر دروني يعني عقل و وجدان و پيغمبر بيروني و هدايت پيشوايان، راه مقابله را آسان ساخته و عذر و بهانهاي براي انسان باقي نمانده است.
- بقره(2) آيه 30.
- حجر(15) آيه 29.
- حديد (57) آيه 20.
- نساء(4) آيه 28.
- انسان (76) آيه 3.
- ترجمة الميزان، ج 4، ص 433.