پرسش:
چرا خدا انسان را به صورت فرشته نيافريد كه آدمي مجبور باشد با مشكلات زيادي براي رسيدن به كمال دست به گريبان باشد؟
پاسخ:
با سلام و احترام
انسان كه جزئي از مجموعه عالم هستي است ، از نظر آفرينش با هدفدار بودن كل جهان هماهنگ است ، و از پست ترين مراحل ، شروع به حركت كرده و به سوي غايت و كمال نهايي كه قرب به خداي سبحان است ، پيش مي رود. امتيازي كه انسان از ساير موجودات دارد، اين است كه پيمودن راه تكامل به اختيار خود او گذاشته شده است .
اين كه گفتيم انسان موجودي است كه تكاملش به اختيار خودش گذاشته شده ، منظور اين است كه نمي تواند غير از اين باشد. اگر غير از اين باشد، معنايش اين است كه انسان نباشد، زيرا در عالم هستي تنفاوت موجودات ، ذاتي آنها مي باشد. لذا انسان انسان است با همين خصوصيات انساني و فرشته فرشته است و درخت درخت و آهو آهو، اين طور نيست كه ممكن باشد انسان جاي فرشته را بگيرد و فرشته بتواند جاي انسان بنشيند يامثلاً يك مورچه بتواند جاي جبرائيل را بگيرد، چنان كه ممكن نيست يك شعله كبريت با اثر خورشيد جهان تاب برابري كند و همانند آن نور توليد كند.
روشن است كه قبل از انسان فرشتگان وجود داشتند ، آنها تنها خدا را عبادت ميكردند و اختياري بر گناه نداشتند و آنگاه خداوند ارداه نمود كه نوعي ديگر از موجودات آفريده شوند كه در عين اختيار بر گناه ، به سوي عبادت و بندگي خدا رهسپار شوند . اين موجودات در زمين آفريده شدند و با سعي و تلاش و كوشش و غلبه بر مشكلات و پشت سر نهادن سختيهاي بسيار ، راه خود را به سوي كمال و قرب الهي هموار ميكنند.
بديهي است كه اگر قرار بود انسان نيز مانند فرشتگان شود ، ديگر نوعي جداي از فرشته نبود و خلقت جداگانه محسوب نمي شد ، در حالي كه جهان هستي اقتضاي نوعي جداگانه اي داشت و اراده خداوند به آفرينش نوعي ديگر و بهره مندي آن از هستي و وجود بود ، پس انسان به عنوان نوعي جداگانه از فرشته آفريده شد.
به عبارت ديگر حيوان بودن حيوان و جماد بودن جماد و فرشته بودن فرشته وانسان بودن انسان و اين كه ضرورتاً بايد انسان تكاملش را از طريق آمدن به دنيا و رفتن به عالم برزخ و در نهايت پاگذاشتن به عالم قيامت به دست آورد، از قبيل قوانين و مراتب اعتباري و قرارداد نظام اجتماعي نيست كه بشودانسان جاي فرشته وفرشته جاي انسان را بگيرد، چنان كه در اجتماعي رئيس به جاي مرئوس و مرئوس به جاي رئيس مي نشيند، يا بشود انسان را آغاز به نحو كامل آفريده شود ،چنان كه در نظام جامعه مي شود فرد نالايق درجاي آدم لايق گذاشته شود، بلكه نحوه وجود هر موجودي عالم ، عين ذات آنو تخلف ناپذير است ، درست مانند مراتب اعداد، در يك صف اتوبوس افراد را مي توان عقب و جلو كرد، ولي مراتب اعداد(1و2 و3 ...) را نمي توان عقب و جلو كرد. عدد پنج كه رتبه اش بعد از عدد چهار است ، محال است قبل از آن قرار گيرد. قبل از عدد چهار جز عدد سه چيزي نمي تواندباشد، حتي اگر آن را پنج بناميم ، فقط نام را عوض كرده ايم و محال است كه واقعيت آن را عوض كنيم (1)پس تكامل انسان يك امر قراردادي و اعتباري نيست كه بتوان آن را يك دفعه آفريد، بلكه راه طولاني و درازي است كه انسانها بايد با پاي خود آن را طي كنند و با اراده و تصميم و افعال اختياري خويش طرح آن را بريزند (2)
وقتي اين گونه تكامل براي انسان لازمه ذات او شد و غير از اين محال شد، اين سؤال طرح نمي شود كه چرا خداوند انسان را به صورت فرشته نيافريد؛ زيرا فرشته را كه خلق كرده بود و ميخواست موجودي ديگر غير از فرشته را خلق كند وآن انسان بود كه باتلاش خود مراحل كمال را يكي پس از ديگري طي كند.
اما اين كه گفته ايد انسان مجبور است مشكلات زيادي را تحمل كند به خاطر آن است كه اصولاً كمال انسان در اثر همين روبرو شدن با مشكلات و سختيها تحقق مييابد . اگر مشكلات و سختيها نبود ، هيچ تلاش و كوششي از انسان نبود و اين همه آثار علمي ، هنري و.... آفريده نمي شد. در واقع اين نيازها و سختيها است كه انسان را به سمت جلو ميراند. به تعبير يكي از دانشمندان : مشكلات و سختيها شلاق تكامل است. مثلاً وجود امراض و بيماريها و تلاش انسان براي درمان و رفع آنها ،موجبگسترش علوم و دانشهاي بسياري شد. هم چنين وجود سيل ، زلزله و...
از طرف ديگر ارزشهاي اخلاقي انسان در صورتي پسنديده وقابل ستايش است كه انسان با كمال آزادي واختيار واراده خود آن را كسب كند وبه دست آورد واگر كمالي به صورت اجبار و ناخواسته (مانند فرشته) در درون انسان پديد آيد هرگز يك فضيلت اخلاقي وملاك برتري شمرده نمي شودمثلاً دستگيري از مستمندان وساختن يك بيمارستان در صورتي نشانه كمال روحياستكه انسان از روي اختيار وآزادي دست به اين كار بزند و اگر به زوز از انسان ،پولي بگيرند ودر اين راه مصرف كنند ،هرگز دليل بر فضيلت اخلاقي پول دهنده نخواهد بود وهرگز عمل او مورد ستايش و تقدير قرار نخواهد گرفت، بنا بر اين ،انسان براي رسيدن به تكامل روحي بايد اين راه را با اراده و اختيار خود انتخاب كند و در صورت همين انتخاب است كه مقام او برتر از فرشتگان خواهد شد.
- مرتضي مطهري ، عدل الهي ، ص 106 .
- تفسير نمونه ، ج 22 ص 392و 393 .